در دعای روز سی ام ماه مبارک رمضان آمده است: اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ بِالشُّکرِ وَ الْقَبُولِ عَلَی مَا تَرْضَاهُ وَ یرْضَاهُ الرَّسُولُ مُحْکمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ بِحَقِّ سَیدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ خدایا روزهام را در این ماه بر پایه آنچه تو و پیامبر آن را میپسندد و در حالی که فروعش بر اصولش استوار باشد، به حق سرورمان محمّد و اهل بیت پاکش مورد سپاس و پذیرش قرار بده.
سال هاست که سی امین روز از ماه رمضان را با خوف و رجا روزه میگیریم؛ خوف از این که نکند امروز را عید فطر اعلام کنند و از توفیق روزه داری و مناجات سحرگاهی محروم شویم ولی از طرف دیگر امید داریم که امروز هم مانند ۲۹ روزی که خدا توفیق بندگی و روزه داری داد، ذخیره ای برای آخرت خود کسب کرده باشیم ولی پسندم آنچه را جانان پسندد.
شرح دعای این روز را از بیان حجت الاسلام جواد محدثی آغاز می کنیم که می گوید ارزش طاعت، به «مقبول» شدن آن است. تا پذیرفته نگردد، ارتقاء درجه نمی آورد، تا قبول نشود، ارج ندارد. قبولی آن، با اخلاص و نیّت خوب و تقوا و تقیّد به امر خدا است و تقوا، جز در خط خدا بودن و مطیع فرمان گشتن و حرکت در سبیل اللّه و پرهیز از محرّمات الهی نیست.
وی اضافه می کند که خداوند، روزه ای را ارزش نهاده و می پذیرد که در کنار پرهیز از خوردن و آشامیدن، پرهیز از گناه و بی تقوایی و آلودگی و غیبت و بدزبانی هم باشد وگرنه، جز رنج و گرسنگی، ثمری به بار نخواهد آورد. این جملات محدثی بیان روایت امیر بیان است که فرمود چه بسا روزه داری که از روزه اش جز گرسنگی و تشنگی بهره ای ندارد و چه بسا شب زنده داری که از نمازش جز بی خوابی و سختی سودی نمی برد.
به گفته محدثی، شکر خدا نسبت به عبادتمان، همان قبول اوست و قبولش، آنگاه است که خداپسندانه باشد. وقتی خداپسند است که پیامبر پسند هم باشد. چرا که اطاعت پیامبر، اطاعت خداست. پس خشم و رضای رسول نیز همان خشم و رضای اللّه است. رسول خدا (ص) جز برای خدا خشم نمی گرفت و جز آنچه را، خدا بپسندد، نمی پسندید.
سلوک و زندگی پیامبر مهربانی ها الگویی است که قرآن معرفی کرده، آن هم الگویی نیکو برای کسانی که امید به رحمت خدا و روز واپسین دارند. خدا رحمت کند علامه سیدمحمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان را که سنت های پیامبر را در کتابی به نام سنن النبی گردآوری کرد و در مقدمه آن روایتی از امام صادق (ع) نقل کرد که آن حضرت فرمود: من دوست ندارم مسلمانی بمیرد، مگر اینکه تمام آداب و سنن آن حضرت را و لو یک بار هم که شده، انجام دهد.
چقدر سخت است بیان این جملات که پیامبر همه رفتار و سلوکش و حتی خشم و مهربانی اش فقط به خاطر خدا بود، به ویژه در شرایطی که رفتار خودم را با اخلاق پیامبر مقایسه می کنم و جز شرمندگی چیزی باقی نمی ماند! آیا تا کنون خشم و عصبانی شدنم برای خدا بوده یا برای منافع شخصی؟ برخی همین تفاوت ها را که در خود می بینند می گویند رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) کجا و ما کجا! آنان در عرشند و ما در فرش. گویی امیرمومنان (ع) می دانستند که چنین بهانه هایی برای عمل کردن به دستورات الهی بیاوریم و در کلامی فرمود شما نمی توانید مثل من رفتار کنید ولی مرا با پارسائی، تلاش و کوشش، عفت و پاکدامنی یاری کنید.
شاید مخاطب این کلام حضرت امیر متوجه کارگزاران و مسئولان باشد تا مردم کوچه و بازار. چون وقتی به متن نامه ۴۵ نهج البلاغه توجه کنیم، خطاب آن حضرت به یکی از کارگزارانش عثمان بن حنیف است که می فرماید هر مأمومی، امام و پیشوایی دارد که باید به او اقتدا کند و از نور دانش او بهره گیرد. (تو باید به امام و پیشوای خود نگاه کنی) بدان امام شما از دنیایش به دو جامه کهنه و از غذاهایش به دو قرص نان قناعت کرده است. آگاه باش که شما نمی توانید این چنین باشید، و این زندگی را تحمّل کنید ولی مرا با پرهیزگاری و تلاش (برای پاک زیستن) و عفت و پیمودن راهِ درست یاری دهید.
آنگاه حضرت علی (ع) فرمود: به خدا سوگند! من هرگز از ثروت های دنیای شما چیزی از طلا و نقره نیندوخته ام و از غنایم و ثروت های آن مالی ذخیره نکرده ام و برای این لباس کهنه ام بدلی مهیا نساخته ام و از اراضی این دنیا حتی یک وجب به ملک خود در نیاورده ام و از خوراک آن جز به مقدار قوت ناچیز چهارپای مجروحی در اختیار نگرفته ام. این دنیا در چشم من بی ارزش تر و خوارتر از شیره تلخ درخت بلوط است.
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی با رمزگشایی از برخی واژه های این نامه می نویسد: امام می فرماید چهار چیز را فراموش نکنید که با انجام آنها در واقع به من کمک کنید تا حکومت اسلامی را در این کشور پهناور اسلام سامان بخشم. نخست توصیه به ورع می کند که در واقع به معنای تقوای در سرحد عالی است. سپس به اجتهاد یعنی تلاش و کوشش در راه حفظ عدالت و حمایت از محرومان و سوم عفت که به معنای خویشتن داری در برابر شهوات مختلف است و چهارم سداد که انتخاب راه صحیح و مستقیم و پرهیز از بیراهه هاست.
این مرجع تقلید اضافه می کند: به یقین اگر مسئولان کشور اسلامی این چهار صفت را در خود جمع کنند و زندگی آنها همچون زندگی مردم متوسط باشد و نه بیشتر، همه چیز رو به راه می شود و توده های مردم از حکومت راضی خواهند شد.
حالا که ساعت های پایانی ضیافت الهی را می گذرانیم و کم کم سفره این میهمانی جمع می شود، از خدا می خواهیم عبادت ها و روزه هایمان را به درگاهش بپذیرد و شفاعت رسول خدا (ع) و ائمه معصومین (ع) را شامل حال ما کند تا در روزی که هر کس نیازمند سایبان و پناهگاهی است، دلمان به کشتی نجات اهل بیت (ع) خوش باشد. سخن را با صحبتی از استاد شهید مرتضی مطهری به پایان می بریم که چگونه از پایان یافتن ماه رمضان و گذر عمر اینگونه شکایت می کند که خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم...