به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا علیرضا قزوه جمعه شب، ۱۵ اردیبهشت در مراسم رونمایی از کتاب بلخ و نیشابور، سروده های سید حکیم بینش که با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب کشورهای ایران، افغانستان، هند و پاکستان برگزار شد، اظهار داشت: سید حکیم بینش از شاعران خوب افغانستان است که در قالب غزل آثار قابل اعتنایی آفریده است. شعر او نیز همچون دیگر شاعران افغانستان از تار و پود درد و رنج است و انعکاس مصائب مردم نجیب و پاک آن سامان است.
سید مسعود علوی تبار، شاعر ایرانی، به معرفی مختصری از زندگی نامه سید حکیم بینش پرداخت و اظهار داشت: سید حکیم بینش متولد سال ۱۳۵۵ در ولایت بامیان افغانستان است که از سال ۱۳۶۴، از دوران نوجوانی در مشهد مقدس رحل اقامت گزیده است. برای نام بردن از اولین استاد او در راه سرودن، باید از شاعر و پژوهشگر نامی افغانستان، سید ابوطالب مظفری نام برد، که سید حکیم از دوران نوجوانی با همراهی دوست خود سید محمد علوی، برای فراگیری فنون نویسندگی پیش او تلمذ میکردند و بدین طریق وارد دنیای بزرگ ادب پارسی شدند اما فعالیت ادبی او به صورت جدی از سال ۱۳۷۱ آغاز شد که تاکنون ادامه دارد.
وی در معرفی کتاب بلخ و نیشابور گفت: این کتاب مشتمل بر ۴۰ غزل با مضامین گوناگون است که به تازگی، در قطع رقعی و در ۹۴ صفحه توسط مؤسسه فرهنگی هنری شاعران پارسی زبان در تهران به چاپ رسیده است. وجه تسمیه کتاب حاضر از دوازدهمین غزل این مجموعه با نام غزل بلخ و نیشابور است که در راستای پیوند همدلی میان مردم ایران و افغانستان سروده شده است. در بیتی از این غزل می خوانیم تکه ها را دوباره وصله بزن، هر چه درز است بخیه خواهم کرد/ پل بزن بین بلخ و نیشابور هر دو اقلیم یک خراسان است.
علوی تبار گفت: اشعار و غزلیات سید حکیم بینش دارای ساختاری محکم، روان، امروزی، و به دور از تکلف و پیچیدگی های زائد کلامی است. بینش با بهره گیری از جوشش چشمه طبع و ذوق سرشار خود، برای عناصر موجود در آثارش، تعریفی ویژه را ارائه می دهد. بینش، رشد و پرورش یافته فضای مهاجرت است که در همین فضا نیز مسیر ادبی خود را پیدا و دنبال کرده است. لذا همانند دیگر شعرای این وادی، می توان تصاویر درد و رنج های دهه های اخیر مردم افغانستان را در آثار او به وضوح مشاهده کرد. سید حکیم در این کتاب غزل روزهای بد و خوب را به شکرانه دختر هفت ساله افغانستانی تقدیم کرده است که با پرپرشدنش جنبش تبسم راه افتاد.
چهره شناخته شده شعر مهاجرت و مقاومت
نغمه مستشار نظامی، شاعر و دبیر محافل ادبی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در مطلبی با عنوان از نبات خراسان تا انار قندهار در بلخ و نیشابور گفت: سید حکیم بینش را سال هاست با برنامه های رادیویی دری می شناسیم. شاعر، نویسنده و گوینده که با شعر و موسیقی و ادبیات، بین دل های بی مرز پل زده است. شعرهای او نیز مثل برنامه هایش پلی ست بین ایران و افغانستان. وقتی می گوید دو روخانه که سرچشمه مان همیشه یکی است/ دو رودخانه که در اصل بیخ و ریشه یکی است/ دو رودخانه که سرچشمه شان یکی باشد/ درخت های کهن ریشه شان یکی باشد.
وی ادامه داد: سید حکیم بینش یکی از چهره های شناخته شده شعر مهاجرت و شعر مقاومت است؛ شاعری که هم عاشقانه های وطنی زیبایی دارد و هم نسبت به وقایع روز هر دو کشور محبوبش موضع دارد و زلال قریحه اش غم شریک دردها ی مردم ایران و افغانستان و همراه شادی های ایشان است. همانگونه که خود به زیبایی سروده است ما درختان سرو یک باغیم، یا دو تا گل که در دو گلدان است/ ما دو تا شعبه های یک رودیم ما دو تا را دو جسم و یک جان است.
زینب بیات، فعال فرهنگی از افغانستان، ضمن عرض تبریک تولد کتاب بلخ و نیشابور به سید حکیم بینش و همه اهالی فرهنگ وطن پارسی بیان داشت: حکیم بینش دقیقا همان است که مینماید و چیزی دیگری نیست. گاهی مثل چشمه، سرشار از جوشش عاطفه است و گاهی مثل باران و گاهی مثل رود در حال کشف و شهود. هر وقت که کاری در حوزه همکاری از دستش برآید دریغ نمیکند.
احمد شهریار شاعر پاکستانی گفت: در هر شعری که من از جناب بینش خواندم، می شد شاعرانگی را دید و بنده همیشه از اشعار ایشان در هر موضوعی لذت برده ام. شما هم در شعر سید حکیم بینش و هم در شعر دیگر شاعران افغانستانی می توانید وجه عاطفی قوی شعر و آن حس دردناکی را ببینید که از جنگ های داخلی و بیرونی به شکل های مختلف چشیده اند.
سیدنصیر مجاب، شاعر و نویسنده از افغانستان گفت: سید حکیم بینش احساس پاک و لطیفی دارد. دلی در گرو دوستی و بیانی بی تکلف. عاشق سرودن است و حتماً شعر هم او را دوست دارد که اینگونه زیبا می شود آثارش. آنچه که سید حکیم بینش را از همقطارانش جدا می کند این است که از میانه بحران و فاجعه، رگه های امید و زیبایی را می یابد و می سراید و این، حال خواننده آثارش را خوب می کند.
طیبه صفری از ایران، سیدعلی عطایی و سید عبدالله رضوی، سیده کبری حسینی بلخی از شاعران افغانستانی درباره سید حکیم بینش سخن گفتند و زیبا فلاحی، شاعر و پژوهشگر ادبی از ایران، سید حکیم بینش را شاعر عاطفه ها خواند و گفت: در شعر او همیشه پس از یک اتفاق، جریان عاطفه آغاز می شود.
نمونه های از غزلیات کتاب بلخ و نیشابور:
برای پیوند همدلی بین مردم ایران و افغانستان/ ما درختان سرو یک باغیم، یا دو تا گل که در دو گلدان است
ما دوتا، شعبه های یک رودیم ما دو تا را دو جسم و یک جان است
کبک کاکل زری دری میخواند، تو به بنگاله قند میبردی/ تو تعارف که: کیک لاهیجان؛ من تبسم که: توت خنجان است
تکه ها را دوباره وصله بزن، هرچه درز است بخیه خواهم کرد/ پل بزن بین بلخ و نیشابور هردو اقلیم یک خراسان است
این قطاری که میرسد از راه، خواف را میزند گره به هرات/ دست ما باز هم به هم برسد، این شروع بدون پایان است
فرض کن چند سال آینده است شاهراهی بزرگ ساختهاند/ یک سر شاهراه، کابل جان؛ یک سر شاهراه، تهران است
فرض کن چند سال آینده همدلی مثل سکه ضرب شود/ یک طرف رویِ سرخِ افغان و یک طرف نامِ سبزِ ایران است
آسمان حرف تازهای دارد ابرها شاعران خوشناماند/ ابرها هم بهانه میخواهند نوبتِ شعرِ «باز باران...» است