به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات ایرنا، سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران آخرین روزهای خود راپشت سر میگذارد؛ نمایشگاهی که طبق روال همیشگی در بهترین روزهای سال (اردیبهشت ماه) در مصلی تهران برگزار شد. در یکی از روزهای پایانی درحالی که مشغول سرزدن به غرفهها و گپ زدن با مسئولان انتشارات بودم به سوژه ای برخوردم که به نظرم عجیب و جالب بود.
یکی از غرفه داران گلایهای داشت که آن را بسیار مرتبط با گرانی کاغذ و نرخ تمام شده کتاب میدانست و آن این بود که نرخ دزدیده شدن کتاب در غرفه شان را در مقایسه با هرسال بیشتر شده و عمده کتاب های مرجع که اتفاقا به صورتی تساعدی افزایش قیمت داشتند مورد سرقت واقع شدهاند. دنبال این موضوع را گرفتم و آنچه در ادامه میآید نظرات مدیران عامل، غرفه داران و فروشندگان برخی از انتشاراتیهاست که بسیار شفاف نظراتشان را در این باره اعلام کردهاند.
دزدیدن کتاب پدیدهای غیرقابل اجتناب است
یک مدیر انتشارات در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: دزدی کتاب مانند هر کالای دیگری اجتناب ناپذیر است به هرحال عدهای هستند که بخواهند کالایی را داشته باشند اما نتوانند آن را بخرند؛ ولی این که بگوییم این موضوع زیاد شده است آمار دقیق نداریم و بعد از نمایشگاه قابل سنجش و اندازه گیری است.
دیگری این موضوع را عادی دانست و بیان کرد: پدیده ای است که گاهی پیش می آید و هم غرفه دار و هم فروشنده باید حواسشان به آن باشد؛ اما گاهی هم ممکن است کسی یادش برود که کتاب را حساب نکرده، برود و بعد امکان برگشتن و حساب کردن کتاب نداشته باشد.
غرفه داری تاکید کرد: همیشه عده ای هستند و کاریش نمی شود کرد.
فروشنده یک غرفه پربازدید هم گفت: نمیشود کاری کرد. قبلا تک دانه کتاب گذاشته بودیم که دست افرادی که قصد سرقت دارند بسته شود و بعضا همان را هم می بردند.
یک مدیر انتشارات دیگر هم گفت: عموما این موضوع در همه رویدادهای بزرگ و نمایشگاه ها غیرقابل اجتناب است و هر نمایشگاهی هر کالایی که عرضه کند احتمال دزدی وجود دارد و نمیشود گفت نمایشگاه کتاب بیش از سایر نمایشگاه ها در معرض چنین رفتارهایی است.
وی ادامه داد: بله البته گرانی هم در رخ دادن و فراوانی این رویداد تاثیر داشته است.
یک فروشنده انتشارات که سالن بزرگی در نمایشگاه داشتند، یادآور شد: ما تعداد زیادی فروشنده داریم و مراقبت می کنیم که چنین اتفاقی نیفتد اما به هرحال خواهد افتاد و این که دزدی به صفر برسد و هرگز نباشد غیرممکن است.
یک غرفه دار که چیدمان کتابهایش دسترسی آزاد مردم به کتاب ها را ممکن می ساخت، توضیح داد: مدیریت اینجا به این شکل چیدمان اعتقاد دارد که کتاب در دسترس مشتری باشد، آن را ببیند و عقیده دارند معرفی کتاب به این شکل بهتر است و البته که این شکل امکان سرقت را بیشتر می کند.
یک غرفه دار هم گفت: امسال تجربه سرقت نداشتیم اما در سالهای قبل به خصوص در سال ۱۳۹۸ که ازدحام جمعیت بسیار زیاد و دزدی کتاب هم بسیار بود، چنین تجربه ای را داشتیم.
فروشندهای اظهار داشت: در هر جایی که دسترسی به کالایی آسان باشد احتمال برداشته شدن آن از سوی برخی بالا می رود. دلیل این که در نمایشگاه ها این دزدی بیشتر می شود احتمالا به دلیل همان دسترسی است.
فروشنده ای دیگر توضیح داد: در فروشگاه هایمان پیش آمده است که کسی را در حین برداشت کتاب گرفته ایم اما در نمایشگاه سرمان شلوغ است و ازدحام جمعیت این شرایط را برای کسانی که قصد چنین رفتاری دارند فراهم میسازد بدون این که ما متوجه شویم.
انتشارات برای جلوگیری از سرقت چه می کنند؟
در چنین شرایطی حتما انتشارات راهی برای مقابله با این مسئله دارند، پس از آنها سوال کردم که تمهیداتشان چیست؟
مدیر یک نشر شناخته شده در ادامه و در توضیح این مطلب که برای جلوگیری از سرقت چه کرده اند، گفت: درصدی از کتاب هایمان را همواره برای از دست رفتن در نظر می گیریم اما این مجوزی برای کسانی که این کار را انجام می دهند، نیست.
این فعال انتشاراتی ادامه داد: در حقیقت ما به این موضوع فکر می کردیم و سال گذشته که می خواستیم بعد از دوسال غرفه را بچینیم به این فکر کردیم که اگر کتاب ها را بالا بگذاریم ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد پس باید حواسمان باشد.
وی افزود: در این راستا ما یک کتاب را در ویترین مقابل فروشنده قرار دادیم که اگر کسی بخواهد تورق کند از فروشنده آن را می گیرد و پس از تورق باز می گرداند و اگر بخواهد آن را بخرد می تواند به صندوق مراجعه کند؛ بر این اساس وقتی کتاب از سوی مردم گرفته می شود و به فروشنده برگردانده نمی شود او متوجه می شود که این کتاب جایش خالی است و این تمهیدی ماست برای این که کنترلی بر اوضاع داشته باشیم و ضریب خطایمان کمتر می شود.
مدیر دیگری این گونه بیان کرد: انتشارات ما صاحب غرفه بزرگی است و ما از مدلی استفاده کردیم که یک جلد کتاب گذاشتیم و زیرش یک بارکد قرار داده ایم و مشتری برای خرید آن کتاب را می آورد و بارکد را اسکن می کند و این گونه می تواند آن را بخرد؛ به همین دلیل وقتی جای کتاب خالی باشد مشخص می شود و این شیوه هم کار ما را راحت تر کرده است و هم این که احتمال دزدی و برداشتن کتاب را به حداقل رسانده است.
وی افزود: ما با استفاده از تجربیات سال های گذشته مان به این مدل رسیده ایم که برایمان جذاب است و کارمان را راحت کرده است و هم راه را برای چنین رفتارهایی بسته است.
یک مدیر انتشارات هم در این راستا این گونه جواب داد: قبلا کتاب را از ما می دزدیدند و بعد می آوردند و به خودمان پس می دادند و شما نمی توانستید آن را پس نگیرید اما امروز برای هرکتابی که خریده می شود فاکتور صادر می کنیم و صرفا کتاب را از کسانی پس می گیریم که فاکتور دارند.
وی تاکید کرد: این ها راهکارهایی است که ما برای مواجه با این موضوع درنظر می گیریم اما این که برای هر دانه کتاب هم فاکتور صادر می کنیم بازخودش یعنی آسیب به محیط زیست و از بین بردن کاغذ که نیاز به فرهنگسازی دارد.
مدیر یک انتشارات خاطرنشان کرد: بعید میدانم کتابهایی که دزدیه میشوند فروخته شود؛ مواردی را داشتیم که کتاب را از ما دزدیده و پس آورده است برای خودمان برای این که پولش را بگیرد ولی چون ما کتاب را پس نمی گیریم این شیوه جواب نمی دهد.
کدام کتابها بیشتر سرقت میشوند؟
یکی از سوالاتی که حتما در واکاوی این موضوع مطرح می شود این است که کدام کتاب ها بیشترین احتمال را در دزدیده شدن دارند؟ آیا ژانر یا عنوان خاصی هست که در معرض این اتفاق باشد؟ فعالان نشر پاسخ های متفاوتی دادند.
مدیر یک انتشارات بزرگ در این راستا خاطرنشان کرد: معمولا دو حالت دارد یا رمانهای پرفروش در معرض دزدی هستند (کتابهایی که به شکل ناگهانی محبوب می شوند) یا کتابهایی که گران و وسوسه برانگیز هستند برای کسانی که دست به دزدی می زنند.
وی یادآور شد: مثلا کتاب های فلسفه محبوب دزدان نیست؛ چرا که پس از دزدیدن احتمالا نمی شود، کاریش کرد.
یک فروشنده اما جوابی متفاوت داد و بیان کرد: هرکتابی که در دسترس باشد طعمه دزدی است؛ کسی که به قصد سرقت کتاب وارد غرفه می شود برایش اهمیتی ندارد که عنوان کتاب چه باشد. می آید که بردارد.
وی ادامه داد: سالهاست که مچ برخی را هنگام سرقت کتاب گرفته ام و بر اساس تجربه می گویم کتابی که در دسترس است بهترین طعمه دزدی است و شخصی که در مجموعه کمتر حواسش هست، قربانی سرقت قرار می گیرد.
یک غرفه دار در توضیح این موضوع گفت: کتاب چهارجلدی داشتیم که طرف جلد اول یا چهارم آن را برده است در نتیجه اصلا برایشان مهم نیست که چه برمی دارند اما دزدان حرفه ای هم داشته ایم یعنی کسانی که مشخصا برای یک کتاب خاص می آیند و همان را می دزدند و می روند. در نتیجه همه شکل دزدانی داشته ایم؛ حرفه ای و غیرحرفه ای.
دزدان کتاب چه شکلی هستند؟
شاید برای شما هم این سوال ایچاد شود که دزدان کتاب چه شکلی هستند؛ به هرحال هرکالایی دزدان مشخصی دارد و شاید این سوالپیش بیاید که یک دزد کتاب چگونه آدمی است.
یک فروشنده در پاسخ به این پرسش بیان کرد: تیپ عجیب و غریبی ندارند. معمولا همان قشر کتاب خوان هستند که این کار را به شکلی برای خودشان توجیه می کنند.
یه غرفه دار یادآور شد: خودم از یقه فردی کتاب بیرون کشیده ام؛ یا از پلاستیکی که دستش بوده یا از توی کوله پشتی اش. از این کارها هرسال می شود و باید گفت که جوان و مسن و مرد و زن ندارد؛ این گونه نیست که بگوییم قشر خاصی این کار را می کنند اما وجه اشتراک کسانی که این کار را می کنند این است که کتابخوان نیستند.
یک مدیر انتشارات اظهار داشت: زن و مرد ندارد؛ برای عده ای مریضی است و برای دیگرانی شاید موضوع فروش مطرح باشد. چیزی به اسم دزد حرفه ای کتاب وجود ندارد در این مفهوم که مثلا به غرفه بیاید بگوید من «دایجان ناپلئون» را می دزدم و می برم و می خوانم.
غرفه داری هم با اشاره به این که دزدان کتاب یک دست یا یک جنس نیستند تصریح کرد: این آدم ها کتاب را می دزدند و می خوانند و احتمالا به خودشان افتخار می کنند. زن و مرد ندارد. تیپ های مذهبی و غیرمذهبی هم ندارد. جوان و پیر ندارد. تنها و با دوستان هم ندارد چرا که در نهایت همه اینها هستند.
وی افزود: مورد داشتیم که برگشته اند و گفته اند که می خواهیم آن را پس بدهیم و این درحالی است که من می دانم آن را نخریده و برداشته و رفته چون تا کنون از آن کتاب فروشی نداشته ام.
با دزدان کتاب چه میکنند؟
یک نکته جالب در مورد نوع مواجه با دزدی کتاب از سوی فعالان نشر این بود که همگی از کنار این موضوع می گذرند.
یک فروشنده که سالها تجربه مواجه با کسانی که دست به سرقت کتاب میزنند را داشت در این باره گفت:عمدتا رها کردیم که بروند؛ وقتی می نشینند در غرفه و گریه می کنند باید با آنها چه کار کنیم؟
یک غرفه دار افزود: عده ای شان عذرخواهی می کنند که ببخشید اشتباه کردیم و برخی شان می گویند که حواسمان نبود و قطعا با دسته دوم هیچ کاری نمی شود کرد. البته که ما با گروه اول هم کار خاصی نمی کنیم و می گوییم باشد، مشکلی نیست و بفرمایید کتاب را حساب کنید که در این مرحله عمدتا در می روند.
یک مدیر انتشارات خاطرنشان کرد: ما با کسانی که مچ آنها را می گیریم هیچ کاری نمی کنیم و نهایتا کتاب را پس گرفته ایم و گفتیم به سلامت.
یک غرفه دار در توضیح دلیل راحت رها کردن یک سارق کتاب اظهار داشت: دلیلی ندارد کسی را به دلیل دزدین یک کتاب ساده مجرم کنیم و این بدترین کار است چون باعث بدترشدن چنین رفتاری در فرد می شود به همین دلیل در طی ۱۵ سال تجربه کاری ام و مواجه با چنین آدم هایی به یک تذکر ساده بسنده کردم.
آیا دزدیدن کتاب مشکلی دارد؟
یک موضوع عجیب که توسط برخی مطرح شد این بود که ظاهرا زمانی دیدگاهی در جامعه قوت گرفته که سرقت کتاب را جرم یا بی اخلاقی تصور نکرده و با استناد به آن مجوز چنین رفتاری برای برخی صادر شده است. بر این اساس برخی از فعالان عرصه نشر به این موضوع اشاره کردند.
مدیر یک انتشارات گفت: در برهه ای (دو، سه سال گذشته) عده ای می گفتند «کتاب را اگر بدزدی و بخوانی ایرادی ندارد»؛ و در این گزاره موضوعاتی چون صرف خواندن کتاب به هرقیمت یا پولدار بودن ناشر مطرح بود و با استناد به چنین گزاره ای جریانی را راه انداخته بودند و این کار را می کردند که پس از آن غرفه داران حواسشان را جمع کردند و دوربین و مراقبت بیشتر گذاشتند و این جریان جمع شد.
یک غرفه دار تصریح کرد: چند مورد را خودم مچشان را گرفتم؛ آدم های نداری نبودند و شاید اینها از زمانی باب شد که آن جمله «دزدین کتاب جرم نیست» رواج یافت.
یک فعال نشر تصریح کرد: آدم ندار کتاب نمی زدد چون کتاب احتیاج ندارد و آدم دارا هم نمی دزدد چون پولش را میپردازد؛ آدم های در میانه برای موضوعاتی چون هیجان این کار دست به انجامش می زنند و احتمالا پس ذهنشان هم این است که این کار ایرادی ندارد چون زمانی چنین عقیده ای وجود داشت.
کتاب برای دزدیدن نیست
در نهایت از این فعالان عرصه نشر خواستم که راه حل خودشان را بر اساس تجربه و ذهنیتشان بیان کنند و آنان به موارد زیر اشاره کردند.
یک فعال نشر گفت: شاید از منظری دزدین کتاب حکایت از جایگاه خوب آن باشد و زمانی که این دزدی بالاتر است می توان آن را کالایی با ارزش دید آن هم در مقایسه با زمانی که کتاب کالایی است که حتی ارزش دزدین ندارد.
یک فروشنده انتشارات خصوصی این گونه بیان کرد: مانند موبایل فروشان باید یک اتصالی ایجاد کرد که کتاب سرجای خودش بماند و فرد پس از تورق آن را سرجایش بگذارد.
وی افزود: یا غرفه داران گیت دزدگیر بگذارند که نشود کتابی را برداشت اما آن هم مشکلات عبور و مرور ایجاد می کند چون دهانه هایش یک متری است و البته که هزینه چنین تمهیداتی به خصوص در نشرهای که دولتی هستند سنگین است به همین دلیل آنها چون ماهیت کار را فرهنگی می دانند چنین نمونه هایی را زیرسبیلی رد می کنند.
مدیر یک انتشارت اظهار داشت: موضوع صرفا فرهنگی است و باید برای آن فرهنگسازی شود که کتاب برای دزدین نیست. باید خرید و خواند.