به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا رضا اسماعیلی، جمعه شب ۱۲ خرداد در آیین رونمایی از دفتر شعر فاطمه افشاریان، شاعر و نویسنده در سخنانی با عنوان سندی گویا بر درخشش زنان گفت: مجموعه شعر بی گمان، نمونه ای ارجمند از آثار نسل جوان شاعران انقلاب اسلامی است و از آنجا که بر پیشانی این مجموعه نام بانویی شاعر نقش بسته، شایسته تر آن است که بگوییم سندی گویا بر درخشش زنان در سپهر فرهنگی انقلاب اسلامی است.
وی افزود: در سینه و آیینه این مجموعه شعر، سیمای شاعری جوان و خوش آتیه را به تماشا می نشینیم که با زبانی ساده و صمیمی به روایت زیبایی ها نشسته است. زیبایی هایی که در متن و بطن خود رنگی از معنا و معنویت دارد و چشم دل و جان آدمی را به جمال بی مثال نور، روشن می کند.
اسماعیلی اضافه کرد: رسالت یک هنرمند اصیل نیز چیزی جز انتشار زیبایی و بازتولید دانایی نیست. باز کردن پنجره ای از معنا به سمت روشن دنیا که با قرار و استقرار در آن می توان از سیمای روشن و فروتن انسان کامل رونمایی کرد.
وی ادامه داد: افشاریان به شهادت شعرهای جوان بختی که در این مجموعه عرضه کرده، بر آن سر و سوداست که فرزند زمانه خویشتن باشد و در فضای شعر امروز نفس بکشد. بدیهی است که نفس کشیدن در فضای شعر امروز ، محتاج خواندن و جان افشاندن و به تعبیری شاعرانه تر عرق ریزان روحی است. دقیقه ای که برای بلوغ و بالندگی ادبی نباید از آن غافل بود. شاعر نیز به خوبی دریافته که در آغاز راهی است که انتهای آن به مولانا و حافظ ختم می شود و با وقوف به این نکته، از هم اکنون چشم به قله ها دوخته تا با پشت سر گذاشتن دره ها و دامنه ها، به سرمنزل مقصود برسد.
شعری زلال و نجیب از فاطمه بنت شهید
علیرضا قزوه شاعر و رئیس مرکز شعر و سرود و موسیقی سازمان صدا و سیما با نگاهی اجمالی به معرفی شعر پرداخت و اظهار داشت: شعر هدیه ای آسمانی است که در جان های انسان های پاک به گُل می نشیند و عطری بهشتی می دهد. شعر از جنس نور است و معنویت و معنا؛ قوت روح است و جان؛ و وقتی غنچه می کند که تو گل شده باشی و ریشه کرده باشی در باغ خدا. شاعر این دفتر اما بیش از همه به داشته های خود تکیه کرده است و امینم که بگویم همین اولین دفتر شعر این فاطمه بنت شهید ما، شعری است زلال و پاک و نجیب و بی نقاب که در آن زمزمه های زنی فاطمی را می توان شنید.
غزلیاتی که تبلور عینی دل زلال شاعر است
سید مسعود علوی تبار، شاعر و فعال فرهنگی گفت: بی گُمان شعر حقیقی با مضامین و محتوای ارزش های فطری و بنیادی متولد و سروده می شود. در اینجاست که بیان واردات شعر و شعور به دل ها می نشیند و برای آیندگان هم به یادگار می ماند.
غزلیات مجموعه بی گمان، تبلور عینی اندیشه های ذهن بی تکلف و دل زلال شاعری است که تجربیات و ملموسات عاطفی، معنوی و عاشقانه خود را به دور از تلاشی تصنعی و با صدق و حقیقت بر صفحات کاغذ آورده و به ساحت دیگر دل ها تقدیم کرده است. به عنوان گواه، از آن قسمت از دفتر بی گمان شاهد می آورم که شاعر، همنامِ عشق بودن خود را یادگار پدر شهیدش می داند. او که نامش فاطمه است، علت این نامگذاری را در قالب همین قطعه شعر در ۱۷ بیت از زبان پدر و مادرش، با صیقل علقه های تکان دهنده معنوی و مذهبی خود، با صمیمیت و روانی به تصویر کشیده است.
مرا یک بوسه بر روی غبار چادرت کافی است
سید حکیم بینش شاعر و فعال رسانه ای افغانستانی با بیان اینکه دور شدن از شاعرانگی و افتادن در ورطه صراحت گویی، یکی از آسیب هایی است که شعر آیینی را تهدید می کند، گفت: وقتی بیان، صریح میشود، شاهد اتفاق خاصی در بیان و زبان شاعر نیستیم. در واقع کشفی اتفاق نمیافتد که مخاطب را شگفت زده و مجذوب کند و به او لذتی از خوانش شعر هدیه دهد. بسیاری از اشعار آیینی از این دست است. شاعر آیینی، زحمت زیادی به خود نداده و عرق ریزی چندانی نداشته است. بسیاری از اشعار آیینی هم چیزی جز نظم نیست؛ شاعر آمده است بعضی از حوادث زندگی بزرگان دینی را به نظم در آورد؛ اینگونه است که شعر آیینی ما از بیان شاعرانه دور شده و به شعار نزدیک میشود.
وی ادامه داد: آسیب دیگری که اشعار آیینی را تهدید میکند، از ناحیه دایره واژگانی است؛ بخواهیم نخواهیم پرداختن به زندگی بزرگان دینی ما را در ورطه استفاده از بعضی واژه ها و عبارات و اصطلاحات میاندازد و کم و بیش دایره واژگانی ما را محدود میکند. مثلاً استفاده از کلمات و عباراتی چون کبوتر، گندم، جارو، صحن، رواق، ضامن آهو و پنجره فولاد در آثار بسیاری از شاعران آیینی که برای امام رضا(ع) شعر گفتهاند. بدیهی است که بهره گیری از آنها در موارد زیادی به خلق مضامین و مفاهیم تکراری منجر میشود.
بینش افزود: یکی از امتیازهای اشعار مجموعه بی گمان، این است که شاعر تلاش کرده خودش را از دایره واژگانی برهاند که تا میخواهیم برای یکی از بزرگان شعر بگوییم به یادشان میافتیم. همین باعث شده است که با غزلهای خوب و با ابیات فاخری در این مجموعه روبه رو شویم. مثلاً در شعر غزلبافی که برای حضرت زهرا(س) سروده شده با ابیات فاخری از این دست روبه رو هستیم.
اگر دعبل ز فرزندت عبایش را طلب کرده/ مرا یک بوسه بر روی غبار چادرت کافی است
مضامینی ناب برای سبک های مداحی
سید مهدی بنی هاشمی ، شاعر و سراینده شعر سلام فرمانده گفت: خانم افشاریان با اشعار قوی و خوش مضمونی که می سراید، یکی از سرمایه های شعر پارسی و شعر آیینی است. یکی از خصوصیات اشعار آیینی خانم افشاریان برانگیختن حس شاعرانه در وجود انسان است به نحوی که گاهی همین اشعار، مضامینی ناب برای نوحه ها و سبک های مداحی میشوند.
وی افزود: یکی از خاطره انگیزترین اشعار وی شعری است که سال ۹۵ در محضر مقام معظم رهبری(مدظله) خواند که به نظر حقیر شاید همین شعر، شروع و فتح بابی در فضای تحول مضامین مداحی های کشور بود.
وقتی که در ایرانم و دلتنگ عراقم/ در دل به هوای حرمت کنج رواقم
شاخه ای پربار از درخت شعر زنان انقلاب
نغمه مستشار نظامی ، شاعر و دبیر محافل ادبی کتابخانه های عمومی کشور بیان داشت: بی گمان، مجموعه ای صمیمی و مهربان است از شاعری زلال و جوان؛ بی شک قد کشیدن این رویش های مبارک در شعر زنان حاصل فضای مستعد فرهنگی در دوران معاصر است. بحمدالله فاطمه عزیز خود یکی از شاخه های پربار درخت شعر زنان انقلاب اسلامی است و بی گمان، شاهدی است بر این مدعا.
فاطمه نانی زاد، شاعر، و دیگر سخنران این مراسم بیان داشت: با توجه به آشنایی با اشعار خانم افشاریان بی تردید اشعار این مجموعه یک به یک با دغدغه های بانوی شاعری سروده شده که سرشار از عاطفه و احساس است؛ شاعری که آسمان روشن اندیشه اش را در واژه به واژه اشعارش می توان دید و ستود؛ شاعری که ساختار عقایدش محکم و بدون لغزش است و در پرتو آفتاب باورهایش کلمه و کلام را به شاعرانگی کشیده و می کشد.
نماینده نسل رویش در حوادث زمانه انقلاب
زیبا فلاحی پژوهشگر و منتقد ادبی گفت: غزلیات خانم افشاریان ؛ نمونه ای از شعر آیینی جوان و همزاد اتفاقات فرهنگی پس از نسل آیینی شعر دهه های پنجاه و انقلاب آیینی روزگار حاضر است. یکی از آیین های تک نگاری شده؛ مناجات مولا علی علیه السلام با «چاه» بود. شاعر رد پای آن سنت علوی را برحسب رخداد مسجد جمکران به زمان خود انتقال می دهد؛ چاهی که بود همدم غم های مرتضی/ شاید هنوز همدم و سنگ صبور توست.
فلاحی ادامه داد: شعر شاعر جوان مجموعه بی گمان، به گمان ما ملهم از آوای مدحیه های جاری؛ نواحی و جولان در میدانها و سنن مذهبی نیز خواهد بود و در شکل منسجم؛ در زبان روان بی هیچ ابهام است. شاعر ولایت مدار؛ متعهد به آرمان ها دارای تدین مذهبی و ملی و امین رسالت جمعی خویش است و از کسی تقلید نمی کند. شعر افشاریان نماینده نسل رویش در حوادث زمانه انقلاب و شعر محجوب دلبسته به بینش ولایی پس از انقلاب است که اگر بلوغ اندیشه را در خود بپرورد؛ تاریخ ساز و ماندگار خواهد بود.
مجموعه شعر بی گمان اولین مجموعه شعر مستقل فاطمه افشاریان است که در قطع رقعی و در ۷۴ صفحه، مشتمل بر ۲۱ غزل آیینی توسط انتشارات شاعران پارسی زبان به تازگی به چاپ رسیده است. این کتاب با غزل دلتنگی که چند سال قبل در محضر رهبر معظم انقلاب قرائت شد آغاز می شود.
آیین رونمایی از نخستین دفتر شعر فاطمه افشاریان با حضور جمعی از شاعران پارسی زبان و اهالی فرهنگ کشورهای مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، هند و بنگلادش به میزبانی گروه بین المللی هندیران برگزار شد. در این برنامه شاعران، خوشنویسان و هنرمندانی همچون غلامعلی حداد عادل، عبدالرحیم سعیدی راد، امیر عاملی، مهدی باقرخان، بلرام شکلا، شوجان پرویز، مسعود ربانی، عزیز آذین فرد، سعیده حسینجانی، سمانه خلف زاده،سارا عبدالهی فر، مریم بشردوست، فاطمه ناظری، سمانه رحیمی، مهسا ایمانی و صبا فیروزی حضور داشتند
در اینجا شعر همنام عشق از مجموعه بی گمان را می خوانیم:
بابا عقیده داشت که دختر فرشته است/ او را خدا به جای گِل، از گل سرشته است
می گفت: دختران همه باران رحمت اند/ در خانه ها بهانه آغاز برکت اند
می گفت: دخترم! تو شدی جزئی از خودم/ وقتی اشاره کرد به روز تولدم
شکر خدا به زندگی من که آمدی/ در روزهای نیمه بهمن که آمدی
پر شد جهانم از نمک خنده های تو/ امید زندگانی بابا، فدای تو
مادر میان خاطره ها ناگهان رسید/ وقتی صدای خنده و ذوق مرا شنید
خندید و گفت: « آمده بودی پس از امام/ یادش بخیر، دغدغه ی انتخاب نام..
گفتند یک به یک نظر خویش را همه/ شکر خدا ولی پدرت گفت «فاطمه»
نام زنی که «فاطمه» خوانده پیمبرش/ پیغمبری که «فاطمه»ام نذر دخترش
نام زنی که هر دو جهان، زیر دین اوست/ الگوی بی بدیل شهیدان، حسین اوست
در مدح او، مباهله و نور توأمان/ در وصف اوست کوثر و تطهیر بی گمان
نام زنی که سرور اولاد آدم است/ در مدح او هر آنچه بگویند هم، کم است
این ها تمام باشد و این نیست فاطمه/ آری فراتر است و همین نیست فاطمه
بابا دوباره گفت: چه حاجت به گفتن است؟/ نامش دلیل منزلت واژه «زن» است
بابا کنار نام، به من داد آبرو/ من کل عمر، فاطمه هستم به لطف او
بابا، همان که هستی من در مزار اوست/ هم نام عشق بودن من، یادگار اوست
در انتخاب نام، پدر، روسپید شد/ در راه عشق، آخر سر هم شهید شد...