به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، روزنامه گاردین در مطلبی به قلم برنی سندرز سیاستمدار و سناتور ارشد آمریکایی نوشت: بحران سلامت روان در آمریکا در نتیجه عواملی همچون تنهایی، ترس و احساس ناامنی ناشی از همه گیری کرونا، تشدید شده است.
با سابقه ترین عضو کنگره آمریکا در این مقاله آورده است: در آمریکای امروز، ۴۰ درصد والدین گفته اند بشدت نگران افسردگی یا اضطراب در فرزندان شان هستند. این نگرانی آنها منطقی است. بر اساس نظرسنجی اخیر مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در آمریکا از هر سه نوجوان آمریکایی یک نفر در وضعیت روانی ضعیف قرار دارد. همچنین دو نفر از هر چهار نوجوان آمریکایی به طور دائمی ناراحت یا ناامید هستند.
بر اساس اعلام اتحادیه ملی بیماریهای روانی، خودکشی دومین عامل مرگ و میر در بین افراد ۱۵ تا ۲۴ ساله در آمریکا است. نزدیک به ۲۰ درصد از دانشآموزان دبیرستانی، به طور جدی به خودکشی فکر کردهاند و ۹ درصد تلاش کردهاند با این شیوه جان خود را بگیرند.
سندرز افزود، در ماههای اخیر از تعدادی از مدارس در سراسر ورمانت (ایالت محل خدمتش) بازدید کرده و به عنوان رئیس کمیته کار، سلامت، آموزش، و مستمریها با دانش آموزان، معلمان، مدیران و والدین و کارشناسان ملی صحبت کرده و به این نتیجه رسیده است که جوانان آمریکایی امروز با چالشهایی روبرو هستند که هیچ نسلی در تاریخ مدرن هرگز مجبور به مقابله با آن نشده است.
این سناتور آمریکایی نوشت: همه گیری کرونا بدترین بحران بهداشت عمومی در بیش از ۱۰۰ سال گذشته بوده و ترسهایی را در کودکان در زمینه بیمار شدن یا مرگ خود و عزیزان شان ایجاد کرده است. بیش از ۲۰۰ هزار کودک یک یا هر دو والدین خود را به دلیل ابتلا به کووید از دست دادند و میلیونها نفر دیگر از بستگان و آشنایان آنها بیمار یا بستری شدند. این اندوه و ترس تا مدتها پس از اعلام پایان هر وضعیت اضطراری ملی باقی خواهد ماند.
این بیماری همه گیر همچنین باعث ایجاد اختلال بزرگ در زندگی عادی و روزمره جوانان شد. برای اولین بار در تاریخ مدرن، میلیونها جوان از رفتن به مدرسه بازماندند. همه گیری به جز تحصیلات زندگی اجتماعی جوانان را نیز تحت تاثیر قرار داد.
رئیس کمیته کار، سلامت، آموزش، و مستمریها سنای آمریکا افزود: همه گیری فقط بر سلامت جوانان ما تاثیر نداشت و همچنین سطح بی سابقهای از اضطراب ناشی از وضعیت اقتصادی را ایجاد کرد.
وی نوشت: همین چند سال پیش بود که در نتیجه کووید، میلیونها کارگر شغل و بیمه درمانی خود را از دست دادند و نگران اخراج شدن از خانهها و آپارتمانهای خود بودند. همه ما میتوانیم صفهای طولانی آمریکاییها را برای دریافت غذا به یاد بیاوریم. هنگامی که والدین شغل خود را از دست میدهند، زمانی که برای پرداخت اجاره بها مشکل دارند، وقتی نگران قرار دادن غذا روی میز و نحوه دریافت مراقبتهای بهداشتی مورد نیاز خود هستند، فرزندانشان اغلب بی سر و صدا در کنار آنها با این چالش مواجه میشوند.
سندرز افزود: جوانان چیز دیگری را میدانند. این اقتصاد در وضعیت کنونی خود برای آنها کار نمیکند. تا زمانی که اصلاحات لازم را برای مدت طولانی انجام ندهیم، نسل آنها از استاندارد زندگی پایینتری نسبت به والدین خود برخوردار خواهند بود.
این سیاستمدار آمریکایی سپس به تأثیر مخرب مهمی که پخش برنامهها و شبکههای اجتماعی بر نسل جوان داشته است اشاره کرده و هشدار داد این، چیزی است که نسلهای قبلی هرگز تجربه نکردهاند.
وی یادآور شد طبق یک نظرسنجی جدید، اکثر کودکان بیش از پنج ساعت در روز مشغول بازدید از شبکههای اجتماعی یا بازیهای ویدئویی هستند. ۳۲ درصد از نوجوانان بررسی شده در این نظرسنجی گفتند که پنج تا شش ساعت آنلاین بودند، ۱۷ درصد گزارش کردند که هفت تا هشت ساعت آنلاین هستند و ۱۳ درصد گفتند که ۹ ساعت یا بیشتر در روز آنلاین هستند.
این سناتور آمریکایی هشدار داد وقتی صحبت از رسانههای اجتماعی به میان میآید، ما با برخی از خلاقترین ذهنهای جهان روبرو هستیم که مدام راههای جدیدی را برای معتاد کردن نوجوانان در استفاده از سایتهایشان ارائه میکنند تا محصولات بیشتری به آنها بفروشند و درآمد بیشتری کسب کنند.
وی در بخشی از گزارش خود به تاثیر خشونت مسلحانه در سلامت روان نوجوانان آمریکایی اشاره کرده و نوشت: به طور باورنکردنی، امسال بیش از ۲۰۰ تیراندازی جمعی در ایالات متحده رخ داده است. آنها تقریباً در تمام ایالتهای کشور اتفاق افتادهاند. برای بسیاری از کودکان، بدیهی است که فکر چنین حملهای بسیار ترسناک است و میتواند تأثیر عمیقی بر سلامت روان آنها داشته باشد.
سندرز افزود: به نظر من، اگر واقعاً میخواهیم بحران سلامت روانی را که با آن روبرو هستیم حل کنیم، به یک انقلاب سیاسی نیاز داریم که جامعهای مبتنی بر عدالت، شفقت، همبستگی انسانی و حس اجتماعی رو به رشد ایجاد کند.
وی در پایان نوشت: اهداف ما مشخص است. ما باید اقتصادی ایجاد کنیم که برای همه کار کند، نه فقط برای یک درصد از جامعه. ما باید به کسانی که امیدشان را از دست دادهاند امید دهیم. باید دموکراسی را احیا کنیم، افراد جدید را وارد روند سیاسی کنیم و به سیستم مالی فاسد کمپین انتخاباتی که اکنون داریم، پایان دهیم. ما نیاز داریم به همه اشکال تعصبات عقیدتی پایان دهیم.