به گزارش ایرنا از روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری موعود عصر(عج)، آیت الله محمدباقر علوی تهرانی در نشست عدالت علوی در ولایت اسلامی در حوزه هنری گفت: یکی از چیزهایی که در جامعه مشکل داریم، امر به معروف و نهی از منکر است، چون امر به معروف و نهی از منکر یعنی حاکمیت ارزشها و یکی از وظایف حاکم نسبت به جامعه، حاکمیت دادن ارزش هاست و این از راه تعلیم و تربیت حاصل می شود. شما باید جامعه را به گونه ای تربیت کنید که ارزش ها برای آنها مهم باشد، آن گاه خودشان به سمت ارزش ها می روند. متولی تربیت جامعه کیست؟ از کجا تربیت بشوند؟ این حق مردم است که بر اساس ارزش ها تربیت شوند. متولیان حکومت عدالت باید این کار را انجام دهند و آموزش عمومی در همه جای کشور باید از یک کیفیت برخوردار باشد.
آیا شیوه حکمرانی امیرمومنان منحصر به خود او و فرزندش امام زمان است؟
وی با اشاره به پیچیدگی ماهوی بحث عدالت علوی اظهار داشت: هر گونه طرح بحث در خصوص عدالت حضرت امیر المومنین علی(ع) امر دشواری است و این دشواری ناشی از ماهیت موضوع است، همانطور که بیان مبارک پیامبر (ص) نیز همین است که در وصف حضرت امیر فرمود ما عَرَفَکَ اِلا الله و أنا؛ تو را نشناخت، مگر خدا و من. اصلا کار سختی است. خصوصا کار سخت تر می شود، هنگامی که ما بخواهیم در خصوص شأن حکومتی ایشان گفت و گو کنیم، به دلیل اینکه پیش از وجود مبارکش در یک مقطع ۲۵ ساله، کسانی این منصب را به عهده گرفتند که حکومت هایی پر از اشتباه داشتند و پایه گذار بدعت و انحراف های بسیاری در جهان اسلام شدند که در تاریخ ثبت است.
این استاد اخلاق افزود: آنها ربع قرن بر مردم حکومت کردند و مردمانی را به دست امیرالمومنین سپردند که عدالت علوی را برنتافتند، چون طوری دیگر تربیت شده بودند. در چهار سال و اندی حکومت، سه فتنه بزرگ با مقدسان کج فهم پدید آمد؛ با توطئه گران جمل و تبعیض خواهان جمل و با پیمان شکنان شام، علیه حضرت، جنگ به راه انداختند، تا اینکه در شب نوزدهم در سال چهلم، این تعبیر یک دانشمند غیر مسلمان است که وی به شدت عدالتی که داشت در محراب عدالت توسط مسلمانان کشته شد. چرا مسلمین امام خود را کشتند؟ چون بعد از نبی مکرم اسلام، درست تربیت نشدند!
وی ادامه داد: اگر بخواهیم در خصوص عدالت علوی گفت و گو کنیم، راجع به شیوه حکومت حضرت امیرالمومنین هرگز سخن نمی گوئیم. چون شیوه حکومتی علی بن ابی طالب منحصر در دست وجود نازنین خودش است ولی این نسخه در آینده موعود، ان شاءالله به زودی توسط یازدهمین فرزندش، امام زمان(عج) اجرا خواهد شد.
علوی تهرانی افزود: از امیرالمومنین نقل است که برای هر مأمومی امامی وجود دارد که به آن امام اقتدا می شود و از علم او نور می گیرند، یعنی چراغ دست ما علم علی بن ابی طالب است. آن حضرت در مواجهه با دنیا اظهار داشت بی تردید امام شما از دنیایش به دو دست لباس، و غذایش به دو قرص نان اکتفا کرد و در پایان می فرماید شما قادر به این کار نیستید. شما در لباس و غذا قادر نیستید مثل او باشید، می خواهید در حکومت مثل او باشید؟ می خواهید در نماز خواندن، جنگ، و انفاق مثل او باشید؟
وی اضافه کرد: چطور است که وی یک انگشتری انفاق می کند، آیه نازل می شود؟ آن وقت اصحاب حضرت رسول می گویند ما شترهای سرخ موی در راه خدا انفاق کردیم، روایتی صادر نشد، چه برسد به نزول آیه! حضرتش سه روز روزه گرفت، در هر سه روز افطارش را به سه گروه متفاوت بخشید، در وصف روزه داری او سوره نازل شد. در نبرد شرکت می کنند، پیامبر می فرماید یک ضربت علی از عبادت هفتاد ساله برتر است. تازه این امر فقط برای یکی از جهاد های حضرت امیر است.
این استاد حوزه تاکید کرد: آن حضرت، رهبر جهان اسلام است، اسلامی که بخشی از آن ایران و بخش دیگرش مصر است. قرص نانی که حضرت میل می کنند، چیست؟ قرص نانی که در انبانی گره زده بود که مبادا کسی به آن روغن بزند، قابل خوردن بشود. بسیاری از مردم با این عبارت در شب های قدر می گریند اما چه کسی این کار را می کند؟ چگونه می شود، شیوه حکومتی کسی را اعمال کرد که این چنین زیسته است؟
وی با بیان نحوه برخورد امیرمومنان با عقیل، پسر عموی خود گفت: فردی به نام نجاشی که مسئول امور ارتباطات حضرت امیر المومنین است و به اصطلاح رسانه است و در مدح حضرت امیر و مذمت دشمنان آن حضرت شعر می گوید، در روز ماه مبارک رمضان با شراب افطار کرد و امیرالمومنین فرمود او را ۱۰۰ ضربه شلاق بزنید، نجاشی گفت من می دانم حد شراب ۸۰ ضربه است و امام فرمود گستاخی کردی و حرمت ماه مبارک رمضان را شکستی. نجاشی گفت پیش معاویه می روم و امام فرمود برو! قرار نیست به خاطر تهدیدات شما من به شکل شما در بیایم. پس شیوه حکومت داری حضرت امیر منحصر به خود او و فرزندش حضرت بقیه الله الاعظم است.
تعالیم حکومتی حضرت علی (ع) قابل اجرا است
علوی تهرانی با بیان این که تعالیم حکومتی حضرت امیرالمومنین (ع) کاملا قابل اجرا است، افزود: همه موضوعاتی که از ساحت حضرتش روایت شده، قابل اجرا است و آنچه که باید مخاطب پی بگیرد این است، شیوه حکومتی محال است اما تعالیم حکومتی و اجرای آن ممکن است و برای رسیدن به آستانه آن باید سلسله نشست های مکرر برگزار شود و افراد در این حوزه مطالعه مستمر داشته باشند و همچنین عدالت را آگاهانه مطالبه کنند. این امر به هیچ وجه شعارگونه نیست و نیازمند به مطالعه عمیق است.
وی تاکید کرد: اگر فردی بپرسد چگونه می شود حکومت عدالت تشکیل داد و چنین حکومتی قابلیت شکل گیری ندارد، چرا که تشکیل حکومت عدل و عدالت فقط برای امام معصوم است، اما شکل گیری حکومت عدالت محور امکان پذیر است. باید در تعالیم مرتبط با حضرت علی (ع) به دنبال سه محور برویم، یکی رهبر حکومت، دوم کارگزاران حکومت و محور سوم مردم.
خصوصیات رهبر از نظر رهبر عدل
علوی تهرانی با بیان اینکه از نظر رهبر عدل، چه کسی باید رهبر باشد بیان داشت: در خطبه ۱۳۶ نهج البلاغه از آن حضرت خطاب به مردم نقل شده که بیعت شما با من تصادفی نبوده است. شما با من بیعت کردید اما نظر من با نظر شما یکی نیست، من شما را برای خدا می خواهم و می خواهم در حکومت من بستری فراهم شود که شما به کمال برسید و انسان کامل بشوید اما شما من را برای خودتان می خواهید، شما از جور خلفای پیشین به من روی آورده اید. پس رهبر حکومت عدل باید بستری را فراهم کند که انسان ها به کمال برسند.
وی با اشاره به خطبه ۱۰۵ نهج البلاغه گفت: رهبر شما فقط اوامر خدا را به شما می رساند، او مردم را موعظه می کند، و در ارشاد جامعه می کوشد و سنت و روش خدا و رسول را زنده نگه می دارد، حدود الهی را جاری و تبهکاران را مجازات می کند؛ حقوق مردم را می دهد و آنان را از بهره ای که دارند بهره مند می سازند، یعنی مردم در حکومت دارای حق و منافعی هستند که این حق و منفعت را حکومت بر اساس کتاب الله و سنت رسول به آن ها می دهد.
این استاد حوزه درباره زیاده خواهی بعضی از سران و اشراف در حکومت حضرت علی (ع) گفت: امام پاسخ دادند که به من دستور می دهید و تهدید می کنید که برای پیروزی خود از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؟ به خدا قسم تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب خواهند کرد، هرگز چنین نخواهم کرد، اگر این اموال برای خودم بود به گونه ای مساوی بین مردم تقسیم می کردم تا چه رسد به اموالی که برای مردم باشد و مال خدا باشد!
علوی تهرانی با اشاره به حساسیت مثال زدنی حضرت امیر دربرابر بیت المال اظهار داشت: به خدا سوگند بیت المال تاراج شده را هرجا که بیابم به صاحب اصلی آن باز می گردانم، گرچه با آن ازدواج کرده باشد، یا کنیزانی خریده باشد، چون در عدالت گشایش برای مردم است، این یکی از ویژگی های اصلی است که حضرت امیرالمونین می فرماید حاکم باید داشته باشد، یعنی از من خدا بترسد. گناه و عصیان نمی کند.
مهدویت در عرصه فرهنگی کشور با نگاه تقویمی روبروست
اسماعیل شفیعی سروستانی مدیر مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر(عج) گفت: مهدویت، اساس و تمام دین است. مهدویت نه امری زینتی و نمادین بلکه امری بنیادین و راهبردی در فرهنگ شیعی و دین اسلام است اما متاسفانه مواجهه با مهدویت در عرصه فرهنگی کشور با نگاه مناسبت زده و تقویمی روبرو است در صورتی که مهدویت نقش راهبردی، و کانونی در فرهنگ شیعه دارد.
وی با بیان روایتی از امیرمومنان (ع) در وصف حضرت حجت (عج) گفت: گویا پس از هزار و اندی سال، باز این وصف از وضعیت آن حضرت کاملا محقق و جاری است که او طرد شده و آواره کوه و بیابان هاست. او تنها است و چنانچه شایسته است، مورد توجه قلبی، قلمی و زبانی مردم عالم واقع نمی شود، وضعی که همه مستضعفان عالم به آن دچار هستند. در وصورتی که کلید نجات بخش همه عالم در دستان ولی الله اعظم است. مردم درِ هر خانه و هر جایی را جز در خانه صاحب الزمان را می زنند.
سهم حضرت حجت از رسانه ها چقدر است؟
شفیعی سروستانی گفت: روزی خبرنگاری از من سئوال کرد که سهم امام زمان(عج) از رسانه ها چقدر است و من در پاسخ گفتم اگر سند شش دانگ خانه ای به نام شما باشد، سهم شما از این خانه چقدر است که او گفت تمام خانه. به وی گفتم خدا سند تمام جهان را به نام علی بن ابی طالب و فرزندان گرانقدر او کرده است، سهم ایشان از عالم چقدر است؟ حال با این وجود سهم حضرتش از رسانه های خرد و کلان چقدر است؟ رسانه های شیعه خانه امام زمان فعال هستند بی آنکه سهم مختصری از این مجموعه به صاحب الزمان(عج) اختصاص یافته باشد.
وی ادامه داد: مستضفعان این سرزمین و مستعضفان عالم به دلیل بی توجهی رسانه ها به مهدویت از معارف مهدوی بی بهره اند. البته این تنها قصور رسانه و اربابان رسانه و جراید نیست. سهم امام عصر(عج) در دروس و سرفصل های دانشگاهی چقدر است؟ از بین بیش از هزار رشته دانشگاهی و چندین نوع دانشگاه آزاد، سراسری و پیام نور و غیره، سهم امام زمان در بین این دروس چقدر است؟ حتی به اندازه دو واحد درس اختیاری با نام موعود مقدس، منجی گرایی، آخرالزمان شناسی، آینده شناسی و مهدویت وجود ندارد.
این کارشناس حوزه مهدویت افزود: مهدویت را ذیل همه مباحث در قامت یک تبصره تعریف کرده ایم، در صورتی که ظرفیت تمدن ساز و افق آفرین تفکر ولایی مهدویت را به هیچ وجه در نظر نگرفته ایم. اگر مهدویت شناخته می شد و مورد مطالعه و توجه جدی قرار می گرفت، به هیچ وجه در ذیل سایر مباحث در قامت یک تبصره هضم نمی شد. در نگاهی که موعود دارد و از مجرای کلام حضرات معصومین (ع) دریافت کرده ایم، مهدویت مخ دینداری است، مهدویت جان مایه دینداری است، قطب اصلی است که همه مباحث جدی حول محور آن موضوعیت می یابد.
مغر فرهنگ مهدوی چیست؟
شفیعی سروستانی ضمن تاکید بر جایگاه راهبردی مهدویت در دین اسلام، عدالت را محور و مغز مهدویت دانست و گفت: در حوزه فرهنگ شیعی، مخِ مهدویت عدالت است، اگر جان مایه این حوزه فرهنگی را جست و جو کنید جز به یک کلمه و نه بیشتر نمی رسید، آن هم عدل است و او که در عدالت، تام و تمام و همچنین ظاهر و باطن است، مجری عدالت و بسط دهند همه معانی و مفاهیمی است که به عدل و قسط در عالم بر می گردد. عدالت مهجور می ماند تا امام عدل و عدالت از وضع الطرید، الشرید الفرید (تنهایی) خروج کند.
وی افزود: پس مخ دینداری مهدویت است و مخ مهدویت عدالت است. عدالت در سیما، هیئت و هیبت و عمل مردی چون حضرت علی (ع) ظهور پیدا کرد و میان فرزندانش دست به دست گشت؛ اگرچه مجال ظهور عینی در عالم خارجی نیافت. لذا عدل منتظر ماند تا امام عدل برگردد.