«تحولات جنوب لبنان و تغییر تاکتیک مقاومت» عنوان نشستی بود که عصر روز یکشنبه (۱ مرداد) به همت «جمعیت دفاع از ملت فلسطین» برگزار شد؛ نشستی تخصصی که در آن «صلاح فحص» نماینده جنبش امل لبنان و «عباس خامهیار» کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداختند.
پایداری مقاومت در سایه کمکهای ایران
نماینده جنبش امل لبنان با طرح این پرسش که «لبنان چند دهه پیش چه شرایطی داشت و امروز چه شرایطی دارد؟»، به مصائب پنج دهه پیش این کشور بویژه مناطق جنوبی لبنان اشاره کرد و گفت: از ۵۰ سال پیش شیعیان در جنوب لبنان زندگی میکردند اما دولت توجهی به آنها نداشت و بودجه ناچیزی نیز دریافت میکردند. شیعیان در آن زمان مشاغل سطح پایینی داشتند و برای استخدام در دولت دستکم به یک پارتی مسیحی نیاز بود.
وی در ادامه تشریح مشکلات جنوب لبنان در آن برهه، افزود: اسرائیل همواره به جنوب لبنان تجاوز میکرد و با خمپاره و ادوات جنگی، مردم این منطقه را به شهادت میرساند. در این میان شاهد هیچ واکنش و حرکتی از سوی دولت لبنان نبودیم. هدف خالی کردن جنوب لبنان برای صهیونیستها بود؛ صهیونیستهایی که بعد از اشغال فلسطین، جنوب لبنان را هدفگذاری کردهبودند.
فحص با تاکید بر اینکه آن زمان شیعیان لبنان محروم و ضعیف بودند و اسرائیلیها بین سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۸۲ در همه جنگها پیروز شدند، گفت: تا آن زمان بویژه پس از جنگ ۶ روزه، همه اسرائیل را شکستناپذیر میدانستند اما در سال ۱۹۸۲ ورق برگشت و اسرائیل اگرچه چند روزه به بیروت رسید اما دو ماه زمان برد تا وارد پایتخت شود؛ موضوعی که نشان میداد مقاومت در منطقه به ویژه لبنان شکل گرفتهاست.
نماینده جنبش امل تاکید کرد: از آن زمان (۱۹۸۲) تا به امروز توان مقاومت همواره رو به فزونی و افزایش بودهاست. پیروزیهای اسرائیل در حالی در آن برهه تکرار میشد که قدرت رژیم دهها برابر کمتر از امروز بود. این موضوع نشان میدهد که قدرت مقاومت اگرچه هنوز نیز به اوج خود نرسیده اما صدها برابر افزایش یافتهاست.
وی به اهمیت پشتوانه مردمی اشاره و تصریح کرد: مقاومت فقط قدرت نظامی نیست و پشتوانه مردمی دارد. این ایدئولوژی مقاومت است که در افکار مردم ریشه دوانیدهاست. آنهایی که خانههایشان خراب میشود، نظامی نیستند اما تفکرو ذهنیت آنان با مقاومت است. اینک در جنوب لبنان ۴۵۰ مدرسه وجود دارد و به عبارتی برای هر هزار نفر یک مدرسه ساخته شدهاست. جادههای آسفالت شده، تاسیسات با آب و برق، این منطقه را نسبت به ۵۰ سال پیش بشدت متفاوت ساختهاست؛ موضوعی که نشان میدهد مردم به مقاومت ایمان دارند و مقاومت نیز پیروز میدان است.
نماینده جنبش امل در ادامه به اهمیت حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از جریان مقاومت پرداخت و گفت: مقاومت دربرگیرنده جنگهای نظامی، فرهنگی، اجتماعی و ... است که با رهبری امام موسی صدر، شهید چمران و سردار شهید سلیمانی باهمراهی و کمک ایران تا اینجا پیش رفتهاست. اگر این شخصیتها و کمک نظامی ایران نبود، مقاومت نیز دوام نمیآورد چرا که مردم لبنان برای مقاومت به امکانات و تجهیزات نیاز دارند و ایران و سوریه کمک زیادی به جبهه مقاومت کردهاند.
پیروزی مقاومت در حربالکبری
کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا در ابتدا با وارد کردن نقدی بر عنوان نشست، تاکید کرد: حوادث اخیر لبنان نه یک تاکتیک و روش برخورد مقاومت بلکه مصداق راهبرد هوشمندانه است.
عباس خامهیار به بررسی اهمیت جنگ ۳۳ روزه پرداخت که از دیدگاه او پدیدهای منحصر به فرد و بیسابقه تا زمان خود بود و افزود: صهیونیستها آن زمان برای اولینبار در ادبیات و مکانیزم دفاعی به تعبیر خودشان و تجاوزگری از نگاه ما، عقب نشستند.
این کارشناس منطقه به تبعات ناگوار جنگ ۱۹۶۷نیز اشاره کرد و گفت: جنگ ۱۹۶۷ در واقع یک بنگاه واگذاری اراضی بود و اعراب طی ۶ روز مناطق زیادی را به رژیم صهیونیستی واگذار کردند. پیامد مخربتر آن بود که یک یاس و ناامیدی روانی مسلمانان رافرا گرفت که اگر به راستی جمهوری اسلامی ایران ظهور نمیکرد، معادلات به کلی دستخوش تحول میشد.
خامهیار نبرد مقاومت با رژیم صهیونیستی را از دو بُعد قدرت نظامی و سخت و نیز قدرت نرم مورد واکاوی قرار داد و در ارتباط با بُعد نخست گفت: سلاحهای تهاجمی و شیوه جنگی حزبالله لبنان از جنگ ۳۳ روزه به بعد حتی بلندپایهترین ژنرالهای صهیونیستی را به حیرت فرو بردهاست. در مصاحبههایی که آنان با شبکههای ماهوارهای دارند بارها بر ضرورت تدریس شیوههای نوین جنگی حزب الله در محافل آکادمیک جهان بویژه غرب تاکید کردهاند. آنها ژانرالهایی بودند که در تجارب نبردهای میدانی داشتند و در جنگهای ۱۹۶۷، ۱۹۷۳ و غیره از فرماندهان بودند.
اما تاکید این کارشناس مسائل غرب آسیا بر بُعد جنگ روانی و نرم بود و در این باره تصریح کرد: در زمانی که محدودیتها در فضای مجازی زیاد و فرصت برای ورود جدی به آن اندک بود، حزبالله به تنهایی بار هزینه روانی را به دوش میکشید. مولفههایی چون «راستگویی و صداقت»، «شجاعت» و «شفافیت» سیدحسن نصرالله بزرگترین جنگ روانی را برای دشمن رقم میزد بعنوان نمونه او همزمان که نبرد در جریان بود، در سخنرانیهای خود بطور زنده وقایع را به تصویر میکشید.
از نگاه این کارشناس، همواره در کنار فرصتها، تهدیداتی نیز مطرح بودهاست که عبارتند از کاهش توجه به مساله فلسطین در دورهای که کشورهای عربی خیزشهای موسوم به بهار عربی تجربه میکردند؛ کرونا، تنگناهای اقتصادی در لبنان و بحران مشروعیت به که به دلیل نبود امکانات برای تنویر افکار عمومی شکل گرفته بود، فرصت را برای انتقامگیری جنگ ۳۳ روزه از سوی صهیونیستها فراهم کرد.
وی ادامه داد که حزبالله لبنان همه این مسائل و مشکلات را پشت سر گذاشت و صهیونیستها با ایجاد دیوار حائل و سیمهای خاردار نوعی «خودحصاری» به وجود آوردند.
خامهیار اوج همراهی و همگامی قدرت نرم با قدرت سخت را در جریان عملیات «سیف القدس» دانست که دوربینها به همراه اسلحهها در میدان حضور داشتند که نشان میداد قدرت نرم دوشادوش قدرت سخت حرکت میکند. بنابراین در عملیات مذکور پخش و انعکاس همزمان وقایع جنگی را شاهد بودیم.
این کارشناس مسائل غرب آسیا به معادله بازدارندگی مقاومت اشاره کرد و به تبیین آن پرداخت و گفت: مقاومت از زمانی شروع شد که یک کودک با پرتاب سنگ مقابل صهیونیستها ایستادگی کرد و شهید شد؛ راهپیماییهای بازگشت نیز نمادین بودند و در امتداد مسیر مقاومت شکل گرفتند. در آن برهه هیچ بازدارندگی وجود نداشت اما چراغ مقاومت روشن نگهداشته شد. اینک اما بازدارندگی سختی شکل گرفته و شرایط متحول شدهاست.
وی در پایان از «حربالکبری» سخن به میان آورد و تاکید کرد: این جنگ که پایانی بر رژیم موقت صهیونیستی است، نه یک بحث آرمانی بلکه واقعیت غیرقابل انکار است. بنابراین همه تحولات کنونی در دو طرف، بستر را برای شکلگیری جنگ تاریخی و بزرگ هموار میکنند. از یک سو رژیم صهیونیستی از داخل با ضعف و بحران هویت مواجه است و از خارج نیز دچار تضعیف جایگاه بینالمللی شدهاست. از سوی دیگر محور مقاومتی شکل گرفته که به موازات افزایش توان نظامی، از جنگ روانی علیه رژیم صهیونیستی بهره میگیرد.