به گزارش ایرنا، گردشگری انبوه مختص به ایران و یا مازندران نیست، در واقع زمانی که میزان بازدیدکنندگان یک مقصد گردشگری بیشتر از ظرفیت محیطزیست و زیرساختهای آن باشد، آثار منفی گردشگری انبوه نمایان میشود.
به اعتقاد کارشناسان اگر گردشگری به شیوه سنتی لجامگسیخته در جریان باشد، تهدیدهای بالقوه متعددی بسیاری شهرهای گردشگریپذیر را هدف می گیرد، به همین دلیل کشورهایی که دارای مقاصد گردشگری هستند با اتخاذ رویکردهای متعدد به دنبال کاهش آسیبهای گردشگری انبوه هستند تا به روشهای گوناگون این تهدید را تعدیل و یا به فرصت تبدیل کنند.
برای مثال کشور ایتالیا به تازگی اعلام کرده برای مقابله با آسیبها و اثرات مضر گردشگری انبوه بر اکوسیستم شکننده منطقه، زمان اوج ورود گردشگران به شهر تاریخی ونیز از گردشگران هزینه دریافت میکند، البته دریافت این هزینهها با هدف بهبود حمل و نقل، نظافت و امنیت شهر سرمایهگذاری میشود تا مسافران تجربه بهتری از سفر به ونیز داشته باشند و ساکنان شهر از یک زندگی با کیفیت بهتر بهرهمند شوند.
مازندران در میان مقاصد گردشگری ایران به لحاظ شکننده بودن اکوسیستم و برخورداری از گردشگر انبوه کم از ونیز ایتالیا ندارد، بر اساس آمار تنها از ابتدای تابستان تاکنون حدود ۳۶ میلیون نفر شب مسافر در مازندران اقامت داشتند که بدون تردید یکی از مقاصدشان جنگلهای این استان است.
این درحالی است که جنگلهای هیرکانی بازمانده دوران سوم زمینشناسی و عصر یخبندان است که در فهرست میراث جهانی قرارگرفته است، نادرترین گونههای جنگلی جهان که در زمان اوج حضور مسافران هربار با خبر آتشسوزی بخش قابل توجهی از مراتع و جنگلهایش به تیتر خبرها میشود. آتشسوزیهایی که هربار عامل انسانی در وقوع آن نقش پررنگ دارد.
آسیب محیط زیستی تا تعارضات فرهنگی
نکته دیگر این که ترافیک در محورهای شمالی سنگین است، تیتری آشنا در خبرها که میگوید وقتِ حکمرانی گردشگری انبوه در شهرهای گردشگرپذیر مازندران فرا رسیده، وضعیتی که رفته رفته آسیبهای پیدا و پنهانش نسبت به مزایای آن پیشی گرفته، از آسیب محیط زیستی تا تعارضات فرهنگی که همگی زنگ خطری برای عبور از گردشگری انبوه محسوب میشود.
البته فهرست آسیبهای گردشگری انبوه در مازندران فهرست بلندبالاییست. از تهدیدهای محیط زیستی غیرقابل جبران، ضعفهای زیرساختی و اخیرا نارضیاتیها و تعارضات فرهنگی که به طرز چشمگیری رو به افزایش است و میتوان ردِ آن را در فضایی مجازی و واقعی جستوجو کرد.
جذابیتهای رامسر زیرپای گردشگری انبوه
در میان شهرهای مازندران رامسر تمامی جاذبههای طبیعی، ضعفهای زیرساختی و گردشگری انبوه این استان را یکجا دارد. تنها در فروردین امسال یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از جاذبههای رامسر بازدید کردند و به علت استقبال مسافران و گردشگران ظرفیت مراکز اقامتی شهرستان در سومین روز فروردین تکمیل شد.
سووال این است که این حجم از حضور گردشگر به چه قیمتی است؟ در ذهنتان تصور کنید، سراسر فضای سبز یک بلوار، پیادهرو، ساحل و یک باغ که در قلب این شهر واقع شده مملو از چادرهای رنگارنگ، بند رختهای آویخته به درختان باغ و بلوار، بساط منقل و چای گردشگران و مسافران است.
این تصویری از وضعیت بلوار تاریخی معلم با شمشادهایی به قدمت صدسال و باغ ۳۳ هکتاری تاریخی این شهر است. محوطهای که نه تنها عنصر کلیدی و بسیار حساس بافت تاریخی این شهر محسوب میشوند، بلکه جامعه محلی نیز حساسیت بالایی نسبت به حفاظت از آن دارند.
اینجا درست نقطهای است که آسیبهای گردشگری انبوه و غیرمسوولانه عیان و نارضایتی جامعه و تعارضات فرهنگی به هم برخورد میکند. تا جایی که آنها حضور این میزان مسافر را نه موهبت و فرصت بلکه مصیبت و تهدید میدانند.
چرا وضعیت بررسی و مدیریت نمی شود
چهره شهری که این روزها بیش از هرچیز آسیبهای گردشگری انبوه را فریاد میزند. به طوریکه در هر تعطیلی عکسهایی از چادرخوابیهای گسترده در باغ و بلوار در فضای مجازی دستبه دست و موجی از ابراز تاسف و انتقاد جامعه محلی را برمیانگیزد و طرح این سووال که چرا این وضعیت از سوی مسوولان مدیریت نمیشود.
یک کاربر فضای مجازی در واکنش به عکسی از حضور پرتعداد مسافران در باغ ۳۳ هکتاری نوشته است:" این شهر به واسطه حضور انبوه مسافر به مرور زیباییهایش را از دست میدهد و به ورطه نابودی میرود، برای شهری نظیر رامسر که زیرساختهای لازم برای حضور این میزان مسافر را ندارد یا باید زیرساخت اقامتی تامین کنند یا قوانین سختگیرانه"
"یک کاربر دیگر با انتشار عکسی از بند رخت مسافران در بلوار تاریخی معلم از شهرداری خواسته که این وضعیت ناخوشایند را مدیریت و قوانین سختگیرانه برای مسافران اعمال کنند. "پیامها و واکنشهای انتقادی نسبت به حضور انبوه مسافر پرتعداد است و نشان میدهد رفته رفته تعارض جامعه محلی از حضور مسافر انبوه رو به افزایش است.
از چهره شهر که بگذریم محورهای جنگلی رامسر نظیر جنگل دالخانی و جواهرده نیز وضعیت بهتری ندارند. مسافران هر کجا که امکانش باشد محلی برای پارک خودورها، بساط آتش و دورهمی خود فراهم میکنند. درست فردای تعطیلات هم اگر به جنگلهای این شهر سر بزنید تن زخمی جنگل از آتش روز قبل و زبالههای به جای مانده را میبینید.
لزوم توزیع متوازن سفر
در همین حال که از گردشگری انبوه و پیامدهایش در مازندران صحبت میکنیم برخی کارشناسان میگویند که در مازندران گردشگری انبوه شامل برخی از شهرهای مازندران میشود. به این معنی که تعدادی از شهرهای مازندران در عین حال که از جذابیتهای طبیعی برخوردارند، خالی از مسافر و برخی شهرها نظیر غرب مازندران به ویژه رامسر نیز خارج از ظرفیت و توان زیرساختی با ورود انبوه مسافر مواجه هستند.
یک فعال حوزه گردشگری در غرب مازندران در همین ارتباط گفت: علت بروز چنین وضعیتی در درجه اول ناشی از توزیع نامتوازن مسافر و عدم معرفی ظرفیتها و جذابیتهای تمامی شهرهای مازندران است، به این معنی که عمده مسافران ورودی به مازندران به اندازهای که رامسر و جذابیتهای آن را میشناسند، با شهرهایی نظیر نکا، بهشهر و بابل که جذابیتهای طبیعی مشابه برخوردارند، آشنا نسیتند. اگرچه این وضعیت ریشه تاریخی دارد اما میتوان با توزیع مناسب امکانات و هدایت مسافر به تمامی این شهرها، تهدید گردشگری انبوه در برخی شهرها را تعدیل و درآمدهای و فرصتهای اقتصادی این صنعت سودآور را در کل استان توزیع کرد.
عباس مهدوی در گفت و گو با ایرنا افزود: گردشگری انبوه و آسیبهای آن از جایی آغاز میشود که سازمان میراث فرهنگی نقش چندانی در توزیع سفر ندارد، گواه این ادعا هم حضور پرتعداد مسافر در تعطیلات است، به این معنی که چه این سازمان و ستاد سفری باشد و یا نباشد حضور مسافر تمام نشدنی است و به قوت خود باقی است.
لزوم مدیریت سفر توسط وزارتخانه
وی ادامه داد : بنابراین سیاستگذاریهای این نهاد باید در جهت مدیریت سفر باشد، به طور مشخص برای کاهش آسیبهای گردشگری انبوه نظیر چادرخوابیهای گسترده و نارضایتی جامعه محلی باید سرمایهگذاری در زیرساختهای اقامتی، بوم گردی ها و حملنقل را حمایت کند.
مهدوی با اشاره به آسیبهای آشکار گردشگری انبوه نظیر چادرخوابیهای گسترده در بافت تاریخی رامسر، آسیب به منظر شهری، حضور انبوه در جنگل و نارضایتی جامعه محلی از چنین وضعیتی خاطرنشان کرد: بدون شک همه تمایل دارند به جای چادرخوابی در هتل اقامت کنند. اما طیسالهای اخیر زیرساختهای ارزان قیمت برای اقامت در شهرهای گردشگرپذیر فراهم نشده است.
وی یادآور شد: برای مثال در مشهد هم گردشگری انبوه وجود دارد اما این منطقه با ایجاد زائرسراهای متعدد و ارزان قیمت این موضوع را کنترل کرده است.
مهدوی معتقد است نمونه موفق در کنترل گردشگری انبوه لاهیجان است، یادآور شد: گردشگری که وارد لاهیجان میشود در بخشی از زیرساخت های گردشگری این شهر اقامت میکند بیتردید از کلوچه و چای که سوغات این شهر است خرید میکنند. این یعنی صنعت و اقتصاد کشاورزی در این شهر فعال شده است.
به گفته وی در مازندران شهری که بتواند صنعت و اقتصاد کشاورزی را توآمان فعال کند وجود ندارد. در چنین شرایطی میتوان آسیبهای حضور پرتعداد مسافر را تعدیل و به فرصت سودآوری اقتصادی تبدیل کرد.
گردشگری هدفمند و تامین زیرساخت نقشه راه کنترل گردشگری انبوه
به نظر میرسد اولین قدم برای تعدیل آسیبها در شهرهای گردشگرپذیری نظیر رامسر اعمال گردشگری هدفمند و تامین زیرساختهای متنوع برای اقامت مسافران است.
رییس میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری رامسر گفت: عمده آسیبهای ناشی از حضور پرتعداد مسافر و تعارضهای جامعه محلی در رامسر ناشی از عدم هماهنگی زیرساختهای گردشگری این شهر است، به این معنی که توسعه زیرساختها هماهنگ با نیازهای متنوع مسافران و گردشگران حرکت نکرده است.
نادر سحرخیز در گفت و گو با ایرنا افزود: رامسر درحالی گردشگرپذیرترین شهر مازندران محسوب میشود که با وجود داشتن ۲۵ هتل، از زیرساختهای ارزانقیمتی نظیر هتلآپارتمان، زائرسرا و متل، کمپینگ و مراکز تفرحی بیبهره است. در مقابل پلاژهای بیضابطه و بیکیفیتی در این شهر فعالیت دارند که تاثیری در ساماندهی مسافر ندارند.
سحرخیز چادرخوابیهای گسترده در مراکز حساس شهر نظیر بلوار تاریخی معلم و باغ ۳۳ هکتاری را ناشی از شرایط تورمی، گردشگری غیر هدفمند، نبود واحدهای اقامتی ارزانقیمت توصیف میکند و افزود: این وضعیت به بافتهای تاریخی شهر آسیب میزند، اگر گردشگری هدفمند باشد و زیرساختها تامین شود با چادرخوابی، پیادهروخوابی و برخی رفتارها که با فرهنگ بومی مردم همخوانی ندارد مواجه نخواهیم بود.
وی با توضیح اینکه برخی مسافران علاقهمند به طبیعتگردی و چادرزدن در طبیعت هستند، افزود: این شهر به فضایی برای کمپینگ نیاز دارد. نمونه مشخص این کمپها اردوگاههای دولتی نظیر میرزاکوچکخان، کمپهای تیم ملی و هستند این اردوگاهها نمونه خوبی برای ساماندهی مسافر محسوب میشوند اما چون در اختیار بخشهای دولتی قرار دارند تاثیر در بخش گردشگری شهرستان ندارند و شاهد چادرخوابیهای گسترده در سطح شهر هستیم.
به گفته سحرخیز وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به دنبال آن است که طبق مصوبه دولت از ظرفیت این بخش برای ساماندهی مسافر استفاده کند افزود: این بخش با کمترین هزینه به کارکنان نهادهای دولتی خدمات اقامتی ارایه میکند درحالیکه برای خودشان و شهر درآمدی به همراه ندارد.
رامسر ظرفیت ساخت ۲۰۰ تا ۳۰۰ هتل را دارد
سحرخیز ساحل آزاد، ۴۰ هکتار زمین با کاربری گردشگری در رامسر، همچنین پهنه وسیعی زمین با کاربری گردشگری و جهانگردی در منططقه کتالم و ساداتشهر که تا به امروز دستنخورده باقی مانده را از ظرفیتهای سرمایهگذاری اقامتی در این شهرستان توصیف میکند و میگوید: رامسر ظرفیت ساخت بیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ هتل را دارد. ضمن اینکه برخلاف دیگر شهرهای مازندان ساحل آزاد و دستنخورده دارد که ظرفیت مناسبی برای طرحهای گردشگری است.
درحالیکه کارشناسان تامین زیرساخت و گردشگری هدفمند را راهکار تعدیل آسیبهای گردشگری انبوه معرفی میکنند، به نظر میرسد به موازات تامین چنین زیرساختهایی اعمال برخی قوانین سختگیرانه در نقاط حساس شهر نظیر بافتهای تاریخی و حضور در جنگل گردشگری مسوولانه را تقویت کند و تعارض جامعه محلی با گردشگری انبوه را کاهش دهد.
به گفته کارشناسان امر منابع و اعتبارات و امکانات زیرساختی همه بخش شهرستان های غرب مازندران هم اکنون با میزان خدماتی که در سطح ملی یعنی میلیون ها گردشگر ارایه می دهند همخوانی ندارد و نتیجه این روند بروز چالش ها و اخلال در ارایه خدمات است.
نکته مهم این که اقتصاد غرب مازندران تا اندازه زیادی تک بعدی و وابسته به صنعت گردشگری است، به معنای دیگر اگرچه حضور گردشگران رونق و توسعه کسب و کارهای خرد و کلان در منطقه را در پی داشته که البته آن هم جای بحث دارد، اما مزیت های حضور مسافر برای این منطقه می شود، تنها یک روی سکه است چراکه روی دیگر آن چالش های پر تعداد حضور مسافر در سایه فقر زیرساختی است که این منطقه با آن دست به گریبان است که پاسخگوی نیاز جمعیت ثابت و شناور منطقه به طور همزمان نیست.
کارشناسان معتقدند که طی سال های اخیر کفه چالش ها و دردسرهایی که گردشگری و مسافرپذیری برای غرب استانی ها به همراه داشته رفته رفته نسبت به منفعت هایش سنگین تر شده؛ چراکه هر پیک مسافر شهرها را با دشواری هایی در ارایه خدمات ضروری برای بومی و غیربومی مواجه کرده است، ضعف هایی که به موازات حضور مسافران در زیرساخت های این شهرها خودنمایی می کند و شدت می گیرد.