تهران- ایرنا- اقبالی که طی سالیان اخیر به آثار سینمای کودک و نوجوان می‌شود، این ضرورت را به وجود می‌آورد که تصمیم‌گیران اکران، برنامه‌ای را برای حضور همیشگی آثار این گونه در کنار فیلم‌های کمدی و اجتماعی تدارک ببینند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، اکنون چندهفته‌ای است که ۲ فیلم از ۵ فیلم پرفروش روز، به آثار کودک و نوجوان اختصاص دارد؛ بچه زرنگ که موفق شد تا در حضور کمدی‌هایی چون فسیل و شهر هرت، پس از هتل، خود را بافاصله، به رتبه دوم جدول فروش برساند و فیلم نارگیل ۲ که در حضور فیلم‌های جدیدتری که بازیگران چهره دارد، توانسته تا جایگاه خود را به‌عنوان پنجمین فیلم پرمخاطب یک ماه اخیر سینماها، تثبیت کند.

این رویکرد تاکنون بارها در سینمای ایران به وقوع پیوسته اما هیچ‌گاه به جریان تبدیل نشده است. اکنون عادت گیشه، به گونه‌ای است که تنها سینمای کمدی را پوشش می‌دهد. درواقع تلورانس گیشه و سازماندهی اکران به سمتی رفته که نوک پیکان در اختیار فیلم‌های کمدی قرار داشته باشد و هرگاه احساس شود که ریتم فروش از رمق افتاده، با تزریق آثار کمدی، روح تازه‌ای به جریان فروش سینماها دمیده می‌شود. با این حساب، مدیریت اکران سینما، همواره با از رمق افتادن یک فیلم کمدی، یک یا چند آلترناتیو دیگر در اختیار دارد تا نبض گیشه را در دست بگیرد.

این عملکرد برای سینمای اجتماعی تاحدودی رعایت می‌شود و در دیگر گونه‌ها، محلی از اعراب ندارد. مثلا همین اتفاقی که اکنون برای سینمای کودک رخ داد و سبب شد تا در حضور سهمگین کمدی‌ها، ۲ فیلم از آثار کودک در جمع ۵ فیلم پرمخاطب قرار بگیرد، هیچ‌گاه منجر به این نخواهد شد که با کم‌رمق شدن گیشه این فیلم‌ها، جانشین‌هایی قدرتمند برای این مسیر انتخاب شده تا پرچم سینمای کودک در اکران، بالا نگه داشته شود. هم‌چنان‌که قبلا نیز چنین عملکردی رخ داده بود و چندان اعتنایی به آن نشد.

جریان بخشیدن به اکران آثار کودک و نوجوان، یک چرخه سراسر برد است که با توجه به تعدد تولیدات این حوزه، می‌تواند خوراک مکفی را برای تمام طول سال مخاطبان آن فراهم آورد

در این شرایط، یکی از مسیرهای پویایی اکران، در کنار نگاه ویژه به کمدی و آثار اجتماعی، محور قرار دادن ژانرهای پرمخاطبی چون کودک است. اکنون زمان آن است که کمدی، اجتماعی و کودک، سه‌ضلعی را تشکیل دهند که منجر به افزایش مخاطب سینما و رونق گیشه شود. ضمن آن‌که آثار کودک و نوجوان برخلاف آثار اجتماعی، دوقطبی چندانی را با سینمای کمدی ایجاد نمی‌کنند و از این منظر نیز خطر و محدودیت‌هایی را برای ژانرهای دیگر ایجاد نمی‌کند.

البته که بها دادن به اکران آثار کودک، علاوه بر حرفه‌ای‌گری و کم کردن فشارهایی که راجع حمایت‌ها حول این محور وجود دارد، نوعی هوشمندی نیز محسوب می‌شود. بسیاری از کودکان و نوجوانان، با والدین و اعضای خانواده به تماشای آثار می‌نشینند و این مهم می‌تواند اکران پررونقی را برای آن آثار رقم بزند. نظر به همین مولفه است که عمده آثار این گونه با استقبال خوبی مواجه شده و به فروش‌های چندمیلیاردی نائل می‌آیند که می‌توانند در کمترین بازخورد، هزینه تولید خود را بازگردانند.

بنابراین جریان بخشیدن به اکران آثار کودک و نوجوان، یک چرخه سراسر برد است که با توجه به تعدد تولیدات این حوزه، می‌تواند خوراک مکفی را برای تمام طول سال مخاطبان آن فراهم آورده و خود به قطبی تبدیل شود که سینمای ایران را از دوقطبی سینمای کمدی و اجتماعی خارج کرده و به جریان متمولی تبدیل شود که علاوه بر جا انداختن این گزاره که سینما در تمام طول سال، فیلم‌هایی برای کودکان و نوجوانان دارد، کمک شایان‌توجهی به گیشه کلی سینمای ایران کند.

این مهم، نیاز به برنامه‌ریزی چندانی ندارد اما یک احساس ضرورت می‌طلبد که سبب شود تا در هر ماه، گزینه‌هایی جدی برای نمایش این گونه وجود داشته باشد و نباید این‌گونه باشد که این چیدمان اکران، به‌شکلی اتفاقی رخ دهد. اگر این آثار به شکل جریان، در کلیت اکران سینمای ایران جای بگیرد، می‌تواند در کنار آثار کمدی و درام‌های اجتماعی و خانودگی، سبب پویایی و رونق بیشتر سینمای ایران شود.