به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، عروسی مردم، بهمانند فیلم قبلی مجید توکلی (متولد ۶۵)، ایده متهورانه و زایشگری در مسیر طراحی عطفهای داستانی دارد. ایدهای که بدون حاشیه، خیلی سریع وارد پروسه داستانگویی میشود و اتفاقا، ورودی منطقی و دراماتیکی به جریان اصلی دارد. در ادامه نیز بدنه روایی، از قوام و تعلیق خوبی برای استمرار برخوردار است اما مشکل از جایی شروع میشود که مخاطب میپندارد، فیلمنامه، طراحی پیشبرندهای در جهت هدایت این تعلیق و پروار کردن آن ندارد.
این اتفاق، از نیمه فیلم آغاز میشود. در نیمه دوم، پاسکاری اطلاعات مربوط به تعلیق، دور یک حلقه تکراری در گردش است و چندان مطابق با تصور مخاطب از آن فضا و البته ریتم داستانی، تشدید نمیشود. فیلم در نیمه دوم خود، در یک خلسه روایی سپری میشود و ضربه کاری و درست، در فصل فینال زده میشود؛ جایی که خبر فوت پیرمرد می آید و آن تلنگر کاری به مخاطب زده میشود اما این کارایی، درست در همان لحظه هم تمام میشود جایی که مخاطب متوجه میشود، این چالشها، التزام دراماتیک نداشته و فیلمنامه برای جمع کردن چنین بلبشویی، دست به دامن یک روش قدیمی، سطحی و غیردراماتیک شده است که هیچ نوآوری و جذابیتی برای مخاطب خود ندارد.
مشکل فیلم از جایی شروع میشود که مخاطب میپندارد، فیلمنامه، طراحی پیشبرندهای در جهت هدایت تعلیق و پروار کردن آن ندارد
در نیمه دوم داستان، فضای خالی بسیاری وجود دارد که از قصهگویی، تهی است و مخاطب تنها شاهد رفتوآمدهایی است که میخواهند حس تشویش را در مخاطب، بیشتر کنند بدون اینکه داستان را وارد طراحی تازهای کرده و یا بار تعلیق آن را بیشتر کند. این روند با توجه به محدودیت کاراکترهای اصلی و فرعی در داستان و نبود پیرنگهای قدرتمند مرتبط با هسته مرکزی داستان، نمود بیشتری داشته و مسالهمند نبودن آن دقایق حساس را بیشتر در نگاه مخاطب جلوه میدادند.
این فینال، سبب شد تا عروسی مردم، با وجود ایده مرکزی هوشمندانه، افتتاحیه معقول و بدنه ساختارمند، به یک فیلم معمولی تقلیل پیدا کند که مخاطب خود را چندان آگاه نبیند. این عملکرد، برای یک فیلم اجتماعی خوشرنگولعاب، برازنده نیست. آن را به جلو نمیراند و حتی تصویرگر استیصال آن است.
عروسی مردم اگر کمی بیشتر در فضاسازیهای خود جدیت به خرج میداد، به فیلم خوبی تبدیل میشد که میتوانست کارگردان خود را تا اندازههای یک فیلمساز مولف متاثر از یک سبک نوشتاری خاص بالا بکشد اما این مهم با توجه به سیاست داستان در نیمه دوم خود و البته آن فضاسازی نادرست و غیرهوشمندانه، سترون ماند و اجازه رویش بیشتر را نداد. با این حال میتوان به این فیلم به چشم آزمون و خطایی نگریست که میتواند کارگردان را در گامهای بعدی، به آثار جدیتر و درخوری رهنمون کند.
نظر شما