به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، یکی از اهداف پویانمایی در هر دورهای، ترویج فرهنگ سرزمینی کشور تولیدکننده و اشاعه پیامهای مدنظر سازندگانش است؛ انیمیشن از این نظر، مجرای بهتری است که هم پروسه فرهنگسازی برای کودکان، عمیقتر و تربیتپذیر باشد و هم والدین و اعضای دیگر خانواده، به همراه کودک و نوجوان، مخاطبان اینگونه آثار هستند. به همین دلیل است که بسیاری از کشورها، از انیمیشن بهعنوان ابزاری در جهت بسط مفاهیم فرهنگی و سرزمینی خود استفاده میکنند.
تا پیش از یک دهه گذشته، انیمیشن، جایگاه چندان مطلوبی در سینمای ملی ما نداشت؛ مخاطبان ایرانی در این حوزه، بیشتر مصرفکننده بودند و از خوراک غربی ارتزاق میکردند. در طول یک دهه اخیر اما اتفاقهای بسیارخوبی در حوزه تولیدات انیمیشن رخ داد و استقبال باشکوهی را به خود دید.
از جمله انیمیشن های موفقی که اخیرا نظر مخاطبان این ژانر را به خود جلب کرد «بچه زرنگ» است، «بچه زرنگ» میتواند الگوی درست و مناسبی برای یک پویانمایی وطنی استاندارد و مطابق با شاخصهای بینالمللی باشد. کاری که تلاش کرده تا آمیزهای از میهنپرستی ایرانی در کنار غیرت دینی بوده و در این زمینه، ابتکارعملهای بسیار خوبی را به کار گرفته تا بتواند تم تاثیرگذاری خود را بیشتر کند.
این انیمیشن به دلیل استانداردهای ساختار جهانی تولید اینگونه آثار، داستان خطی موجه و پردازش قدرتمند که در مسیر قهرمانپروری دارد، به اثر شاخص این حوزه تبدیل شده است که میتواند با اقبال خوبی برای مخاطبان جهانی تبدیل شود.
بچه زرنگ از این منظر قابل توجه است که سازندگانش، حالا با تجربه تولید چندین انیمیشن، به این مسیر ورود کردهاند و ثانیا، القاپذیری بیشتری در لوای یک فیلمنامه خوب و تاثیرگذار صورت میپذیرد که اتفاق فرخنده این کار است. همین رویکرد سبب شده تا نمایش فیلم در جشنواره فجر، با استقبال قابلتوجه مخاطبان و منتقدان مواجه شود.
از نظر تکنیک نیز بچه زرنگ، چندپله بالاتر از انیمیشنهای تولیدشده چند سال اخیر سینمای ایران است که تلاش کرده با شفافیت بالای تصویر، استوریبردهای فانتزی و شتاب بهینه، کیفیت بصری کار را به استانداردهای جهانی تولید انیمیشن برساند
از نظر تکنیک نیز بچه زرنگ، چندپله بالاتر از انیمیشنهای تولیدشده چند سال اخیر سینمای ایران است که تلاش کرده با شفافیت بالای تصویر، استوریبردهای فانتزی و شتاب بهینه، کیفیت بصری کار را به استانداردهای جهانی تولید انیمیشن برساند. بنابراین این فیلم میتواند نمونه مطلوبی برای یک انیمیشن پیشرو محسوب شود که توانسته قدمهای بیشتری بهنسبت عمده انیمیشنهای استاندارد تولیدشده سالیان اخیر بردارد.
البته که نمیتوان از این شاخصه گذشت که با یک کار پسرانه مواجه هستیم و دخترها، ارتباط بهمراتب کمتری با جهان این کار برقرار میکنند. هرچند که شماتیک کاراکتر محسن با قابلیتهایی که برای وی تعریف میشود، همخوانی بالایی با دیدگاه کودکان و نوجوانان متفاوت امروزی دارد و سبب میشود تا برخلاف بسیاری از انیمیشنهای وطنی که توجه بیشتر خود را از متن به ساختار بصری متمرکز کردهاند، مخاطبان با قهرمان کار ارتباط خوبی بگیرند و آن تخیل، به خوبی در مسیر پردازش داستانی، برای مخاطب شکل بگیرد. این مهم با توجه به پردازش یک سیکل حرفهای برای داستان، سروشکل بهتری نیز پیدا کرده و سبب میشود تا مخاطب طی یک داستان خطی، باورپذیری بهتری با قهرمان و ساختار روایی آن پیدا کند.
به همین دلیل بزرگ است که بچه زرنگ میتواند در سطح بینالمللی مخاطبان خوبی داشته باشد و آن فرهنگسازی موردانتظار سازندگان نیز به خوبی حتی به خارج از مرزهای کشور نیز رسوخ کرده و منجر به جذب مخاطب و تاثیرگذاری شود. این مهم خود را در گیشه هم نشان داده است بهطوری که هماکنون دومین فیلم پرمخاطب این روزهای سینمای ایران، بچه زرنگ است و این یعنی آنکه، مخاطب نیز نسبت به انیمیشن خوب، واکنش مثبت نشان میدهد و به استقبال آن مینشیند.
مسیر موفیتآمیزی که بچه زرنگ، چه از نظر کسب رضایتمندی بالای مخاطب و چه از نظر میزان استقبال به دست آورده، باید ادامه پیدا کند تا انیمیشنهای ایرانی، همپای آثار اجتماعی و خانوادگی که با اقبال خوبی در مجامع بینالمللی همراه هستند، در سطح گستردهتری نمایش داده شده و بهعنوان برندی برای سینمای ایران، دنبالکنندگانی جهانی داشته باشند.
نظر شما