به گزارش خبرنگار ایرنا، کردها در طول هشت سال دفاع مقدس جانانه از میهن دفاع کردند و پاسداران مرزهایی بودند که شرفشان با حفاظت از آن معنا پیدا میکند.
دفاع تنها مختص مردان کُرد نبود، زنان هم در پشت جبهه پشتیبانی می کردند، مثل بانو "حنیفه محمدی" که در طول تمام آن سالها با وجود تهدیدهای شبانه معاندان برای رزمندگان نان محلی تازه می پخت و برایش مهم نبود که چه بلایی بر سرش بیاید.
در گذر از دفاع مقدس که کردستانی ها هم در مرز و هم در داخل استان مشغول دفاع بودند، توسعه گام به گام به شهرهای مرکزی و دور از مرز نزدیک شد و بعد از جنگ با سازندگی، کردستان تا سالها مشغول بازسازی مناطق جنگ زده خود بود و همین اولویت باعث شد تا استان از قطار توسعه عقب بیفتد.
درباره خدمات دولت سیزدهم در کردستان بیشتر بخوانید
حرف از قطار شد و یاد گزارش چند روز قبل افتادم، در پیاده راه فردوسی که عصرها جا برای سوزن انداختن نیست، وقتی از مردم درباره خط آهن سوال می کردم بیشتر آنها برخورداری استانشان از آن را غیر ممکن و زمان بر می دانستند تا اینکه حرف آخر را یک خانم مسن گفت: "مطمئنم افتتاح می شود، آن هم با حضور رییس جمهور"...
چندی قبل هم زارعی کوشا استاندار کردستان که امسال به عنوان مردمی ترین استاندار کشور انتخاب شد در یکی از جلسات گفت که رمز موفقیت خدمت در کردستان ۲ چیز است: "اول عطوفت با مردم و دوم کار جهادی"...
و حالا در دولت سیزدهم عمل گرایی در کردستان معنای دیگری یافته است، از قطاری که مردم آمدنش را بعید می دانند تا هواپیمایی که این بار با راهنمایی برج مراقبت در فرودگاه سقز بر زمین خواهد نشست و یا ۱۵ برابر شدن سرمایه گذاری عمرانی دولت در استان نشانه های خوبی است تا مردم منطقه مزد مقاومت خود در دفاع از مرزها را اگرچه دیر، ولی دریافت می کنند.
مردم خود را آماده می کنند تا برای قدردانی از این خدمت دولت امروز پنجشنبه ۱۱ آبان در میدانی که "آزادی" و "اقبال" را باهم دارد به استقبال رییس جمهوری بروند که طی یک سال سه سفر به استان آنها آمده و هر بار حرف های جدید و نویدهایی برای توسعه داشته است، مردم آبان سال گذشته طعم خوش خدمتگذاری را با گوار شدن آب سنندج چشیدند و شاید همین باعث شده تا تردیدها رنگ ببازد تا باور داشته باشند که قطار حتما در ایستگاه سنندج توقف می کند و برایشان قطار قطار حال خوب می آورد.
آسمان کردستان این روزها بارانی است، پاییز روی با برکت خود را نشان داده و برگهای زرد و سرخ یکی یکی زمین می افتد، گویی برگ ریزان محرومیت با خنکای خدمت خود را از تن این استان دور می کند...