تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۵

تهران- ایرنا- عملیات طوفان‌الاقصی و حملات رژیم صهیونیستی به غزه که تا کنون بیش از ۱۰ هزار شهید بر جای گذاشته‌، معادلات منطقه‌ای رو دستخوش تحولات بزرگی کرده‌است و این پرسش به ذهن می‌رسد که رویای سران تل آویو مبنی بر عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی تحت عنوان پیمان «آبراهام» به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟

پیمان آبراهام و موضوع عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی بار دیگر به دلیل جنایات و نسل‌کشی رژیم در غزه طی یک ماه اخیر مورد توجه قرار گرفته‌است؛ پیمانی که از سال ۲۰۲۰ با مدیریت «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری سابق آمریکا کلید خورد و در مرحله نخست، امارات و بحرین و در ادامه نیز سودان و مغرب برای عادی‌سازی روابط اقدام کردند.

البته پیشتر مصر و اردن به ترتیب در سال‌های ۱۹۷۹ و ۱۹۹۴ میلادی روابط خود با رژیم صهیونیستی را علنی کرده بودند و ترامپ نیز در صدد گسترش آن برآمد. عکس مراسم امضای توافق‌نامه‌های آبراهام در کاخ سفید که در ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۲۰ انجام گرفت، هنوز از ذهن مردم منطقه و جهان پاک نشده‌است.

طوفان‌الاقصی و افق تیره پیمان آبراهام

عملیات طوفان‌الاقصی و جنایات رژیم صهیونیستی تحت حمایت غرب در غزه، بسیاری از معادلات منطقه‌ای را به هم ریخت و اگرچه دولتمردان برخی کشورهای عربی برای الحاق به پیمان متمایل بودند اما اینک حتی در صورت تمایل، زیر فشار عمومی قادر به عادی سازی روابط با صهیونیست‌ها نخواهند بود.

امروزه نه تنها در کشورهای مسلمان بلکه در قلب اروپا و آمریکا، روزانه شاهد اعتراضات گسترده به این نسل کشی هستیم و دولتمردان عربی در صورت پشت کردن به مطالبات مردم، مشروعیت خود را از دست خواهند داد.

این قضیه انزجار عمومی از رژیم و مخالفت با عادی سازی روابط، اگرچه با جنگ غزه تشدید شده‌ اما همواره در جهان عرب به صورت نهادینه وجود داشته‌است. بنابراین اکثریت مردم منطقه غرب آسیا با هر گونه عادی‌سازی روابط با رژیم اشغال‌گر قدس مخالف هستند و همواره با برگزاری تظاهرات، مخالفت خود را با عادی‌سازی روابط اعلام کردند.

بر اساس نتایج نظرسنجی که بنیاد مطالعات آمریکایی واشنگتن دو سال پس از امضای توافق آبراهام انجام داد، ۷۱ درصد از اماراتی‌ها و ۷۶ درصد از مردم بحرین مخالف توافق عادی‌سازی روابط با اشغالگران هستند. همچنین نتایج این نظرسنجی حاکی از مخالفت ۷۵ درصدی مردم عربستان با عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس است.

شرط بندی روی اسب بازنده

رژیم صهیونیستی پیش از جنگ غزه با چالش‌های گوناگونی از درون و بیرون مواجه بود که اینک تشدید شده‌است. یکی از این چالش‌ها، وضعیت سیاسی شکننده رژیم است؛ موضوعی که باعث شده طی چهار سال اخیر ۶ کابینه جابجا شوند و میانگین عمر هر کابینه یکسال هم نباشد.

افزون بر بی‌ثباتی کابینه و بحران سیاسی، اعتراضات داخلی در اراضی اشغالی به جهت اصلاحات قضائی نتانیاهو، مهاجرات معکوس و نیز کاهش شدید روند سرمایه گذاری در رژیم صهیونیستی از مولفه‌های داخلی اسرائیل بود؛ مسائلی که در جریان جنگ غزه تشدید شده و بی‌تردید در فضای پسابحران نیز تداوم خواهد یافت.

برخی دولتمردان عربی برای توجیه عادی‌سازی این گونه القا می‌کردند که پیمان آبراهام به صلح اسرائیل و فلسطین منجر خواهد شد. این در حالی است که عادی‌سازی روابط، نسخه آمریکا برای کشورهای عربی و در جهت منافع و امنیت رژیم اشغالگر قدس است. تجربه سه سال اخیر ثابت کرده‌است که عادی‌سازی روابط صلح و امنیت را برای فلسطینی‌ها در پی نخواهد داشت و سبب شدت گرفتن منازعه فلسطین و رژیم صهیونیستی خواهد شد.

با نگاهی به تحولات سیاسی و میدانی سال‌های اخیر این نکته برداشت می‌شود که پیمان آبراهام به رژیم صهیونیستی فرصت می‌دهد جنایت‌ها علیه فلسطین را افزایش دهد. رژیم صهیونیستی در طول سه سال گذشته دست‌کم سه جنگ علیه فلسطینی‌ها انجام داد که عبارتند از نبرد سیف القدس در سال ۲۰۲۱ که ۱۱ روز به طول انجامید، جنگ ۳ روزه سال ۲۰۲۲ علیه جهاد اسلامی فلسطین و جنگ کنونی علیه باریکه غزه که از ۷ اکتبر آغاز و وارد دومین ماه شده‌است.

با درک این موضوع بود که رهبر معظم انقلاب روز ۱۱ مهر در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و مهمانان کنفرانس وحدت بار دیگر قمار عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را سراسر ضرر دانستند و با اشاره به اقدام برخی از حاکمان و دولت‌های اسلامی عادی‌سازی را شرط‌بندی بر اسب بازنده عنوان کردند.

بنابراین با توجه سود یکجانبه محور عبری از پیمان آبراهام و موج انزجار از رژیم در جهان اسلام به دلیل نسل‌کشی و کشتار بیرحمانه کودکان و زنان فلسطینی در نوار غزه، پروژه عادی‌سازی اگر هم دفن نشده باشد اما افق پیشبرد آن تاریک‌تر از همیشه به نظر می‌رسد.