به طوری که این جریان، جهان را به تلاطم واداشت و قدرت مقاومت با شهادت حاج قاسم چندبرابر شد، به شکلی که بعدها، در عملیات طوفان‌الاقصی که با تدبیر و اجرای گروه حماس، عملیاتی شد، هیمنه و سروصدایی که اسرائیل از جهت نظامی داشت همه شکسته شد و مسئله عادی سازی روابط اعراب با این رژیم کلا به کنار رفت.
چه شد که این هیمنه و سروصدایی که اسرائیل داشت از بین رفت و به حاشیه رانده شد؟ نقش سردار سلیمانی در صلح و امنیت منطقه ای، مبارزه با تروریسم تکفیری، کاهش تهدیدات داعش علیه ملت‌های منطقه، دفع تهدید داعش از مرزهای جمهوری اسلامی ایران، از بین بردن ریشه های داعش در منطقه، شکست طرح های آمریکا در منطقه، جلوگیری از تجزیه کشورها، تشکیل محور مقاومت، تغییر معادله قدرت به نفع جریان مقاومت در منطقه، تقویت اخوت بین دو ملت ایران و عراق، حفظ ثبات و امنیت در منطقه با دفاع از حاکمیت ملی کشورها، ارائه الگوی دفاع بومی در کشورهای منطقه، تقویت عمق استراتژیک، امنیت، مصالح و منافع جمهوری اسلامی، ایجاد مولفه جدید در عرصه سیاسی و قدرت در منطقه، تقویت و تثبیت پایه های قدرت کشورهای منطقه و تاسیس نظریه امنیت منطقه ای همه و همه از جمله نتایج مجاهدت‌های سردار دلها در طول حضورش در منطقه بود و از این منظر شهید سلیمانی برای جهان و منطقه قدرت سازی کرد.
جنبه معمارانه شخصیت حاج قاسم در سیاست، فرهنگ و حوزه دفاع و امنیت، منظومه‌ای بنا نهاد و به تدریج نیز تکامل یافته و دوران‌ساز شد. قدرت معماری سردار سلیمانی، متشکل از عناصری چون هوش سازمانی، فهم مدیریت منابع انسانی، زمان‌شناسی، آینده‌نگری و قدرت مدیریتی ترکیبی این عناصر است که برخاسته از ذهن خلاق و معمار گونه ایشان بود. این ویژگی‌ها را در منظومه فعالیت‌های حاج‌قاسم و تمامی اموری که از ایشان به یادگار ماند را به وضوح می‌توان دید.
از مهمترین ویژگی‌های سردار دلها در حوزه رسانه نیز باید به راهبرد جامع نگری ایشان اشاره کرد. وی معتقد بود این مخاطبین رسانه را در خط کشی‌های سیاسی محصور نکنیم. از خط و جناح و سیاست خارج شویم و با نگاهی مردمی، فراگیر و جامعه‌نگر، محتوای رسانه خود را بیاراییم و منتشر کنیم. این موضوع شاید مهمترین درسی باشد که تأثیر چشمگیری بر مسیر سخت و تخصصی رسانه‌ها در جهت موفقیت خواهد داشت .
نقش ماندگار در دیپلماسی فرهنگی
با مطالعه عمیق کارنامه زندگی شهید سلیمانی در می‌یابیم که سردار به این نکته مهم دست یافته بود که اگر بخواهیم در عرصه نظامی موفق باشیم می باید در عرصه دیپلماسی فرهنگی پیشرو باشیم. بر همین اساس شاهد حجم گسترده سخنرانی های ایشان در دهه پایانی عمر شریف شان در مسیر بسترسازی، جهت دهی و حمایت از فعالیت‌های ارگان ها و نهادهای فرهنگی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران و کشورهای حوزه مقاومت بودیم.
منظومه فکری شهید سلیمانی در عرصه دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر یک شناخت و تحلیل درست از جبهه دشمن بود. سه عنصر گفت گو، تبیین و رایزنی های مؤثر فرهنگی، مولفه های اصلی منظومه فکری شهید سلیمانی در عرصه دیپلماسی فرهنگی را تشکیل می داد.
در زمانه ای که دشمن با در اختیار داشتن ماشین رسانه ای و لابی های گسترده در سازمان های بین المللی، به راحتی می توانست مطامع غیرمشروع خویش در منطقه و جهان را به ظهور و ثبوت برساند، شهید سلیمانی در پرتو این رویکرد، به سه هدف بسیار استراتژیک دست یافت:
نخست: تسخیر دل های انسان های منصف و باوجدان منطقه و جهان به خویش و مکتب خویش؛ دوم: پیشگیری از تخریب چهره جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت؛ سوم: افشاء و معرفی نظام سلطه و چهره غیرانسانی نظام سلطه در نزد افکار عمومی جهان .
به جرات می توان گفت که سه موضوع دفاع از مظلوم، وحدت و استکبارستیزی، بیشترین جایگاه را در اندیشه و رفتار دیپلماسی فرهنگی شهید سلیمانی تشکیل می دهد و آنچه که در این میان مهم است؛ حرکت در مسیر نورانی است که آن سردار بزرگ در فضای ظلمانی تحجر و جمود فکری برخی از حکام مرتجع منطقه ایجاد کرد و بسترساز رشد معنوی و همبستگی جوانان شیعه و سنی در برابر مستکبران شد.
بنابراین باید گفت که اسم رمز مقاومت امروز؛ «حاج قاسم سلیمانی» است. بی شک موسس جبهه مقاومت، حضرت امام خمینی (ره) و معمار این مسیر رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای و مهندس مقاومت حاج قاسم سلیمانی بوده است. بدانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند؛ اسم رمز مقاومت امروز «حاج قاسم سلیمانی» است و شاکله و بنیان مقاومت اسلامی در منطقه بر پایه شخصیت و مکتب شهید سلیمانی شکل گرفته است. امروزه اگر ما با دو رویکرد نرم افزاری و سخت افزاری به بررسی وجوه مختلف مکتب ایشان توجه کنیم یقیناً به توفیقات بیشتری در عرصه بین المللی و دیپلماسی فرهنگی دست خواهیم یافت.