بهاءالدین خرمشاهی در سالمرگ محمدعلی اسلامینُدوشن ضمن گرامیداشت یاد این استاد اندیشه و شعر در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: ندوشن یک آبادی در اطراف یزد است و وی منسوب به آنجا است. اسلامی ندوشن پژوهنده ای بزرگ، خوشفکر و خوش قلم بود.
وی درباره چرایی توجه کمتر او به شعر، افزود: از میان افرادی که من میشناسم، سه نفر در نثر قویتر از شعر بودند و به همین دلیل با وجود طبع شاعرانه آن را ادامه ندادند. یکی محمدعلی اسلامینُدوشن، دیگری فتحالله مجتبایی و سومی خود من هستم. بنده با اینکه ۵ دفتر شعر چاپ کردم و آخرین آن مربوط به سال گذشته است، اما در کار تحقیق دستم روانتر بود.
این حافظپژوه داد: روزی مجتبایی در نقد عملکرد خود گفت «گفتند در شعر به اوج نمیرسیدم با اشاره به شعری از حافظ میگفتند: عِرض خود میبری و زحمت ما میداری». نُدوشن و ما همه یک دلیل داشتیم و میگفتیم که در شعر به جایی نمیرسیم. این در حالی است که این روزها تعداد شاعران و دفترهای شعر زیاد است.
به گفته این فیلسوف بر اساس تحقیقاتی که اخیرا انجام شده است، حدود ۵۰ هزار دیوان خطی و چاپی در شعر فارسی، از زمان رودکی تا حال در ایران و کشورهای فارسی زبان و عربی وجود دارد.
نُدوشن تصحیح متون انجام نداد
خرمشاهی با نگاهی طنزآلود به یکی از خاطراتش با نُدوشن اشاره کرد و گفت: به خاطر دارم اوایل دهه ۶۰ کتابی از من با عنوان «ذهن و زبان حافظ» منتشر شد، و اواسط دهه ۷۰ هم کتابی از نُدوشن با عنوان «ماجرای پایانناپذیر حافظ» منتشر شد. ایشان در این کتاب گفتند که با ژرفاندیشی درباره حافظ به این نتیجه رسیدند که در اشعار حافظ، درباره سه «مِی» سخن گفته میشود، یکی مربوط به انگور، دیگری عرفانی و سومی ادبی است.
این نویسنده طنزپرداز ادامه داد: این حرف درست است اما این حرف را من ۱۱ سال جلوتر از او بیان کرده بودم. مشخص است که نُدوشن آثار مرا خوانده بود اما شاید فکر کرد که اشکالی ندارد، من هم برای طنز و تفریح این را میگویم.
او با تاکید بر اینکه جامعه به آثار بزرگان ادبی توجه مناسبی دارد، افزود: نُدوشن آثار فراوانی پدید آورد، نشریه «هستی» را تا توانست منتشر کرد، ترجمه میکرد و نمایشنامهنویس و داستاننویس بود، اما تصحیح متون از او ندیدیم؛ بر عکس محمدرضا شفیعیکدکنی که عطارشناس ایران و جهان است و متون عطار را تصحیح کرد.
خرمشاهی با اشاره به اینکه آثار سعدی، حافظ و خیام را تصحیح کرده است، گفت: خیام را تصحیح مجدد کردم و با استفاده از اقدامات اسکات فیتزجرالد (از مهمترین نویسندگان تاریخ ادبیات آمریکا) قسمتهای انگلیسی به آن اضافه کردم.
مشغول شعر خواندن و شعر گفتن هستم
خرمشاهی با اشاره به اینکه کتابهای شعرش مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است و هرکدام چندین بار تجدید چاپ شدهاند، گفت: در این روزها که توانایی کاری ندارم، مشغول شعر خواندن و شعر گفتن هستم.
این فرهنگنویس با تاکید بر اینکه در این روزها شعر دگرگون شده است، ادامه داد: برای جوانان سرودن شعر نیمایی که وزن داشته باشد، دشوار است. جوانان بیشتر تمایل دارند شعر سپید بسرایند، زیرا جوانان وزن را نمیشناسند. مانند خوانندگان پاپ وزن را نمیدانند و خروج از دستگاه و وزن در آثار آنان زیاد است. صدای خوب، پژوهش هم میخواهد و باید مقامات، دستگاهها، پردهها و گوشهها را بشناسند وگرنه به خاکی میزنند.
محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد بود که پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ در کانادا از دنیا رفت و پیکرش بنا به وصیتش برای تدفین در ایران به صورت امانی در آنجا در آرامگاهی موقت به خاک سپرده شد تا نهایتا دوم آذرماه ۱۴۰۲ با بدرقه مردم نیشابور و جمعی از ادیبان و دوستداران ادبیات در آرامگاه مشاهیر در جوار آرامگاه عطار نیشابوری آرام گرفت.
او دانشآموخته حقوق بینالملل از فرانسه بود و استاد پیشین دانشگاه تهران، که علاوه بر درسهای حقوقی، به تدریس نقد ادبی، سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. اسلامی ندوشن سالها زندگی خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد و آثارش بهصورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
برخی از کتابهای محمدعلی اسلامی ندوشن عبارتاند از: «ماجرای پایانناپذیر حافظ»، «چهار سخنگوی وجدان ایران»، «تأمّل در حافظ»، «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «داستان داستانها»، «سرو سایهفکن»، «ایران و جهان از نگاه شاهنامه»، «نامه نامور»، «ایران را از یاد نبریم»، «به دنبال سایه همای»، «ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم»، «سخنها را بشنویم»، «ایران و تنهائیش»، «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»، «مرزهای ناپیدا»، «شور زندگی» (وان گوگ)، «روزها» (سرگذشت - در چهار جلد)، «باغ سبز عشق»، «ابر زمانه و ابر زلف»، «افسانه افسون»، «دیدن دگر آموز»، «شنیدن دگر آموز»، «جام جهانبین» و «آواها و ایماها».