تهران- ایرنا- توقع داشتم کار یک کارگردان اولی را ببینم، عوامل هم مشهور نبودند، بنابراین خیلی متعجب شدم. خیلی از نکاتی که به نوعی گمشده سینمای امروز ماست در «آپاراتچی» درک و رعایت شده بودند.

توقع نداشتم این جور کاری ببینم چون کار خیلی خوبی بود و من هیچ چیز درباره این کار نشنیده بودم. توقع داشتم کار یک کارگردان اولی را ببینم، عوامل هم مشهور نبودند، بنابراین خیلی متعجب شدم. خیلی از نکاتی که به نوعی گمشده سینمای امروز ماست در این فیلم درک و رعایت شده بودند.

طبیعی است که هر فیلمی از نظر فنی و الزامات صنعت سینما نکات منفی‌ای داشته باشد که در این فیلم هم نکاتی بود، ولی آپاراتچی محتوایی داشت و دغدغه‌ها و پایش‌هایی در آن بود که گمشده سینمای ماست. حتی می‌توانم بگویم این فیلم نوآوری‌ها و ابداعاتی داشت، و رجوعی داشت به مولفه‌های خاصی که باید در سینمای جمهوری اسلامی باشد و نیست. در تعداد معدودی از آثار سینمایی این مولفه‌ها در گذشته بود ولی سال‌ها بود که من این‌ها را ندیده بودم ولی در این فیلم دقت در این مولفه‌ها هست.

آپاراتچی در ژانر کمدی است، ولی کمدی پاک، کمدی تفکربرانگیز، کمدی‌ای که نمی‌خواهد با شوخی‌های جنسی و رکیک مخاطب را بخنداند، کمدی‌ای که می‌خواهد مخاطب را به فکر وادار کند، کمدی شریف و تفکربرانگیز. این نوع کمدی در سینمای ما مفقود است و ما این جا دیدیم. در این مورد هم فیلمنامه، فیلمنامه خوبی بود و هم کمدی‌ای بود که می‌خواهد در فرم کمدی باشد نه در عبارت‌های رکیک جنسی، در عین حال به درونمایه‌های انقلاب اسلامی توجه داشت.

شاید مهم‌ترین نقطه قوت این فیلم فیلمنامه آن بود؛ جایی که خیلی در سینما آسیب می‌بینیم و این فیلمنامه فیلمنامه خوبی بود و فقط یک مقدار زمان، کشدار بود. می‌توانست ضرب‌آهنگ فیلم تندتر باشدجمع کردن یک کار کمدی با درونمایه‌های محتوایی انقلاب اسلامی به صورتی که این درونمایه‌ها آسیب نبینند و مورد تمسخر قرار نگیرند، حرکت روی لبه تیغ است و کار خوب درآمده بود. این فیلم نمی‌خواست از ابزارهای رایج برای دیده شدن یا فروش استفاده کند. به همین دلیل فکر می‌کنم چهره‌های جدیدی را به سینمای ایران معرفی کرد. یعنی از دایره بسته سلبریتی‌ها عبور کرد و نشان داد که فراوانند افرادی که می‌توانند در سینما تاثیرگذار باشند و خالق فیلم‌های ارزشمندی باشند که در عین حال در دایره محدود مافیای سلبریتی‌ساز نیستند.

شاید مهم‌ترین نقطه قوت این فیلم فیلمنامه آن بود؛ جایی که خیلی در سینما آسیب می‌بینیم و این فیلمنامه فیلمنامه خوبی بود و فقط یک مقدار زمان، کشدار بود. می‌توانست ضرب‌آهنگ فیلم تندتر باشد. واقعا برای من فیلم عجیب و جذابی بود.

خیلی فیلم مظلومی هست و فکر می‌کنم تبلیغات فیلم کم بوده. من اگر بخواهم یک کمدی شریف، تفکربرانگیز و کمدی‌ای که سطح مخاطبش را بالا می‌برد مثال بزنم، آپاراتچی را مثال می‌زنم. پس می‌شود کمدی‌ای ساخت با مولفه‌های درست، شریف، انسانی و انقلابی. چرا چنین فیلمی باید اینقدر مهجور باشد؟

این فیلم لبه تیغی راه رفته بود که خیلی فیلم‌ها از آن سقوط می‌کنند و نمادهای دینی و ارزشی را به تمسخر می‌کشند، که در این فیلم خوب درآمده بود. حتی گاهی فیلم لبه پرتگاه بود ولی سقوط نمی‌کند. حتما نیات و درونیات نویسنده، کارگردان و عوامل فیلم تاثیر گذاشته. چون نکاتی که در این فیلم با آن‌ها شوخی می‌شود جزء مقدساتشان است. خودشان دوست ندارند مقدسات مورد اهانت قرار بگیرد. کمدی و خنده ایجاد می‌کنند ولی اهانت نمی کنند. و ما حس نمی‌کنیم که نماز جمعه، تشییع جنازه شهید و... دستمایه استهزاء می‌شود تا مردم بخندند.

این فیلم با وجود قالب کمدی، یک خط اصلی دارد و آن وفادار بودن به انقلاب اسلامی است. می‌خواهد بخشی از ناگفته‌های تاریخ این مملکت را بازگو کند. و البته که این فیلم تعریضات خوبی هم دارد به ساختارهای موجود. در عین حالی که در گذشته رخ می‌دهد اما ناظر به روزگار فعلی هم هست. و از این نظر هم ورود سیاسی قشنگ و کوچکی دارد. شاید این ورود سیاسی دیده نشود. آن ساختارهایی که سینمای ایران را به امروزِ غیر قابل دفاعش رسانده در این فیلم نقد می‌شوند اما هنری و جذاب نقد می‌شوند، و نشان می‌دهد که سینما باید این جور، ساختارهای نادرست حاکمیتی-سیاسی را نقد کند.

از این نظر هم فکر می‌کنم خیلی موفق بود. در قالب شوخی‌هایی که می‌شود -مخصوصا آن کسی که نماینده ارشاد بود- ماهیت ساختارهای اداری که متولی سینمای انقلاب و ترمز سینمای انقلاب بودند را خیلی خوب نشان داد. این حرف‌ها را گفتم تا من در مظلومیت این فیلم شریک جرم نباشم.

آپاراتچی یک فیلم اول هست. بازیگرها به جز دو مورد هیچ کدام چهره نیستند، حتی این هوشمندی کارگردان و انتخاب بازیگر بوده که به صورتی از بازیگران چهره استفاده می‌کند که بگوید من مقهور این چهره‌ها نیستم. اندازه و درست استفاده می‌کنم. خیلی از کارگردان‌های بزرگ، مقهور چهره‌ها هستند. در این فیلم از چهره استفاده می‌شود اما کارگردان است که تعیین می‌کند چقدر و چجوری. خیلی جرات می‌خواهد. آقای طاهرفر از خیلی از کارگردانان مدعی شجاعانه‌تر عمل کرده. گفته همه عوامل فیلم باید در خدمت ایده من باشند.