به گزارش روز دوشنبه ایرنا، ناتو پلاس اصطلاحی است که برای اشاره به ائتلافی متشکل از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و چهار کشور استرالیا، نیوزیلند، ژاپن، کره جنوبی و رژیم صهیونیستی استفاده میشود. هدف اصلی این گروه افزایش همکاری دفاعی جهانی است. بر اساس اعلام سایت رسمی ائتلاف ناتو، عضویت در ناتو پلاس ویژگیهایی چون دسترسی بیوقفه به اطلاعات امنیتی، دسترسی به فناوریهای نظامی پیشرفته و مشارکت دفاعی تقویتشده با آمریکا را برای کشورهای عضو در پی دارد.
کشورهای منطقه هند و اقیانوس آرام با پیشنهادهایی از سوی آمریکا و دیگر اعضای ناتو مانند فرانسه برای عضویت در این ائتلاف جنبی روبهرو بودهاند؛ تعامل ناتو با کشورهای ناتو پلاس که آنها را شرکای هند و اقیانوس آرام خود مینامد، زمانی افزایش یافت که سران آنها برای اولین بار در اجلاس سالانه ناتو در سال ۲۰۲۲ در مادرید شرکت کردند. این سال آغاز جنگ در اوکراین بود و ناتو در همین نشست برای اولین بار چین را به عنوان بازیگری که «چالشهای سیستمی» برای امنیت منطقه یورو آتلانتیک ایجاد میکند، معرفی کرد.
اهداف راهبردی اولیه ناتو در آسیای جنوب شرقی و شرق آسیا حول محور ارتقای امنیت و ثبات منطقهای اعلام شده است که جلوگیری از درگیری، تضمین آزادی دریانوردی در مسیرهای دریایی حیاتی و حمایت از شرکای منطقهای در افزایش قابلیتهای دفاعی آنها را شامل میشود.
به همین دلیل تقویت اتحاد با بازیگران کلیدی منطقهای مانند ژاپن، کره جنوبی و استرالیا در این تلاشها نقش اساسی دارد. هدف ناتو تقویت روابط نزدیکتر و چارچوبهای همکاری به منظور ایجاد یک معماری امنیتی قوی است که بتواند در برابر آنچه فشارهای چین و روسیه مینامد، مقاومت کند.
ناتو از لحاظ دیپلماتیک با سازمانهای منطقهای مانند آسهآن تعامل میکند و در طرحهایی مانند «کوآد» (گفتوگوی امنیتی چهارجانبه) برای تقویت همکاری و رسیدگی به نگرانیهای امنیتی شرکت میکند. کمکهای اقتصادی و توسعهای همراه با همکاریهای امنیت سایبری، نفوذ ناتو و حمایت از ثبات منطقه را بیشتر میکند. هدف این استراتژیها ایجاد یک چارچوب امنیتی منطقه ای انعطافپذیر و همکاری است که بتواند فشارهای چین و روسیه را متعادل کند.
چین، دشمن منطقهای هند، رقیب جهانی ناتو
از آنجایی که چین و روسیه حوزه های نفوذ خود را در آسیای جنوب شرقی و شرق آسیا از طریق ابزارهای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک گسترش می دهند، ناتو با چالش مقابله با این تحرکات مواجه است. این موضوع می تواند با تقویت اتحادها، تقویت امنیت منطقه ای و ارتقای ثبات برای حفظ توازن قوا در منطقه محقق شود.
به عقیده اعضای ناتو، گسترش این ائتلاف یک گام استراتژیک برای تقویت امنیت کشورهایی که با فشار چین مواجه هستند، به ویژه تایوان و هند تلقی میشود. از سوی دیگر، به پکن در مورد قدرت روزافزون این ائتلاف پیامی روشن می رساند.
در زمانی که پیشبینی میشد گفتوگوی چهارجانبه امنیتی (متشکل از استرالیا، هند، ژاپن و آمریکا) به دلیل اختلافات با هند پایان یابد، سران کشورها تاکید کردند که شرکا بر سر دستور کار اصلی که در آن تمرکز بر چین است، متحد هستند.
مشارکت هند در گروه هفت (G۷) به عنوان یک کشور شریک، و همچنین مشارکت آن در بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) و نشستهای مشترک میان روسیه، هند و چین، وضعیت منحصر به فرد هند امروز را نشان می دهد.
علاوه بر این، در برابر سناریویی که مرزهای هیمالیا هنوز در وضعیت تنشهای دائمی هستند، به رسمیت شناختن رسمی چین از سوی اروپا به عنوان یک «رقیب و چالش سیستمی»، به ترتیب توسط اتحادیه اروپا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، خبر خوبی برای هند محسوب میشود. برای هندوستان این بدان معناست که تا زمانی که اقدامات روسیه به نقطهای برسد که استراتژی بیطرفی دهلینو نتیجه ندهد، تمرکز بر تقویت موقعیت هند برای کنترل و تقابل با چین ادامه خواهد داشت.
علاوه بر این، تزلزل روابط بین اتحادیه اروپا و چین به اروپا اجازه داده است تا تعامل خود را با هند افزایش دهد زیرا چشم انداز امنیتی آنها شبیهتر شده است و اروپا برای در نظر گرفتن رویکرد تقابلیتر با چین خود را مجاز میداند.
ناتوی آسیایی؛ هدف دور از دسترس؟
به نظر می رسد گسترش رسمی ناتو در آسیا یا حتی یک ائتلاف ناتو با محوریت امنیت جمعی در منطقه هند اقیانوس آرام برای دهلی نو غیرقابل قبول است. به همان اندازه که چین برای بسیاری از قدرتهای منطقهای تهدید اصلی است، بیشتر اعضای ناتو، پکن را مانند روسیه به عنوان یک دشمن دائمی برای اروپا نمیدانند، به همین دلیل هند نمیتواند با استفاده از این همکاریها، درباره چین امنیت خاطر داشته باشد.
چین با سیاستهای دقیق با کشورهای منطقه یکپارچه شده است. نفوذ گسترده اقتصادی و سیاسی پکن مانع از ورود کشورها به تعهدات جدی با ائتلاف ناتو خواهد شد.
تأثیر چین بر آسیای جنوب شرقی و شرق آسیا گسترده است و ابعاد اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک را در بر می گیرد. ابتکار «کمربند و جاده» (BRI) یک نمونه بارز از توسعه اقتصادی قابل توجه چین است که سرمایهگذاریهای زیرساختی قابل توجهی در سراسر منطقه را شامل می شود. این سرمایهگذاریها نه تنها نفوذ اقتصادی چین را تقویت میکند، بلکه قدرت سیاسی آن را نیز بالا میبرد.
از نظر دیپلماتیک، چین از طریق روابط خود با آسهآن و توافقات دوجانبه، از قدرت نرم استفاده میکند و وابستگیها و همسوییهای استراتژیک را پرورش میدهد. پیشرفتهای فناوری چین در قابلیتهای سایبری و زیرساختهای دیجیتالی نفوذ آن را بیشتر و حوزههای رقابتی جدیدی ایجاد میکند. این استراتژی جامع، چین را در جایگاه یک قدرت مسلط در منطقه قرار میدهد و چالشی را ایجاد میکند که ناتو و متحدانش باید به طور موثر به آن رسیدگی کنند.
حمله چین به هند با وجود دور از ذهن بودن محتمل است اما آغاز جنگ تمام عیار میان چین و هند، یا حمله پکن به تایوان، طیفی از شرایط امنیتی پیچیده منطقهای را ایجاد و عضویت در ناتو احتمال درگیری را تقویت میکند، همانگونه که زمزمههای پیوستن اوکراین به ناتو، مسکو را به واکنش جدی واداشت.
با این حال، تهدید مشترکی به نام یک چین هژمونیک، آمریکا و اروپا را به هند نزدیکتر کرده است و دهلینو را مجبور می کند اصول عدم تعهد خود را به طور مؤثر کنار بگذارد و حتی آیندهای را تجسم کند که در آن همکاری در چارچوب ناتو غیرممکن نیست
نفوذ روسیه در آسیای شرقی و آسیای جنوب شرقی
نفوذ روسیه در آسیای جنوب شرقی و شرق آسیا، اگرچه به اندازه چین آشکار نیست، اما همچنان قابل توجه است. مسکو از همکاری های نظامی و فروش تسلیحات به عنوان ابزار اصلی استفاده میکند و به تامینکننده کلیدی تسلیحات پیشرفته برای چندین کشور در منطقه تبدیل شده است.
روسیه همچنین از منابع طبیعی خود برای دیپلماسی انرژی استفاده و مشارکتهای استراتژیک ایجاد میکند. از نظر سیاسی، روسیه از برخی کشورها که با ناتو و غرب تقابل دارند حمایت میکند تا موازنهای در برابر نفوذ غرب ایجاد شود.
چشم انداز آینده
مشارکت ناتو در جنوب شرقی و شرق آسیا نقش مهمی در استراتژی جهانی آن ایفا می کند. با گسترش حوزه نفوذ چین و روسیه از طرق مختلف، ناتو با چالش مقابله با این تحرکات برای حفظ ثبات و امنیت منطقه ای مواجه است. ناتو از طریق تقویت اتحادها حتی خارج از ائتلاف پیمان آتلانتیک شمالی، تقویت چارچوبهای امنیتی منطقهای و ارتقای ابتکارات مشترک، به دنبال یک چارچوب امنیتی متعادل و قوی در منطقه آسیا و اقیانوسیه است.
علاوه بر چین و روسیه، اختلافات میان اعضای ناتو در مورد سیاستهای آسیا-اقیانوسیه یک چالش داخلی است که به آسانی برطرف نمیشود.
با نگاهی به آینده، پتانسیل افزایش حضور ناتو در منطقه آسیا و اقیانوسیه قابل توجه است. همانطور که چین و روسیه به گسترش نفوذ خود ادامه می دهند، استراتژی های در حال تحول ناتو با وضعیت در حال تغییر در منطقه سازگار میشود.