تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۸

تهران- ایرنا- نویسنده کتاب «خاطرات شیطان» با نوشتن اثری جدید با عنوان «چت با جناب شیطان» دست شیطان را از پشت بسته و توانسته وسوسه‌های شیطان را از لابلای پیام‌های خیالی یک نویسنده با شیطان به زبانی ساده و کودکانه بازگو کند؛ هرچند بزرگترها هم می‌توانند از خواندن آن لذت ببرند.

حجت الاسلام غلامرضا حیدری ابهری از آن نویسندگان فعال و کوشا در نوشتن آثار دینی به زبان کودک و نوجوان است و تاکنون ده ها کتاب از او به چاپ رسیده که استقبال خانواده ها و کودکان را به دنبال داشته است. مثلا کتاب «جنقلی» یا «ما فرشته‌ها» یا «خاطرات شیطان» یا کتاب هایی که به زندگی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اختصاص دارد. مثل «پرسش و پاسخ کودکان با امام زمان(عج)».

تاکنون بعضی از کتاب های این نویسنده به زبان عربی ترجمه شده و حتی چند سال پیش یکی از کتاب هایش به عنوان پرفروش‌ترین کتاب در نمایشگاه بغداد انتخاب شد. جالب است که یکی از کتاب هایش درباره رسول خدا(ص) است که بیش از ۳۰۰ هزار نسخه در سراسر کشور فروش داشته است.

بعضی از کتاب های این نویسنده همه فن حریف به ادبیات فارسی اختصاص دارد که در قالب ضرب المثل منتشر شده است. زندگی با ضرب المثل ها، خدا و ضرب المثل ها، ضرب المثل های رنگی، ضرب المثل های خیس و نان و ضرب المثل ها از کتاب هایی است که حیدری ابهری نوشته تا کودکان با ادبیات این مرز و بوم را بهتر درک کنند و بیشتر بشناسند.

اگر به دنبال فرهنگ موضوعی امثال و حکم ادب فارسی هستید، به کتاب نان و نمک حیدری ابهری مراجعه کنید که یک منبع مناسب برای دانشجویان و پژوهشگران ادبیات فارسی است. حیدری در این کتاب تلاش کرده تا مثل‌ها را در موضوع های گوناگون اخلاقی، اجتماعی و عرفانی به صورت مجموعه‌ای مرتبط ارائه دهد و از طرف دیگر ریشه دینی هریک از مثل‌ها را در ابتدای آن ذکر کند و در نهایت یک داستان مرتبط هم با ضرب المثل بیاورد.

حجت الاسلام حیدری ابهری در رونمایی از کتاب جنقلی

حالا حیدری ابهری طرحی نو در انداخته و کتاب «چت با جناب شیطان» را با شکل و شمایل جدید در قالب پیام های یک نویسنده در یک شبکه اجتماعی مثل ایتا شبیه سازی کرده و با طرح داستانی زیبا و جذاب، کودکان را با نحوه وسوسه کردن و به دام انداختن انسان ها از راه های مختلف آشنا کرده است؛ یک بار از زبان شیطان قواعدی مثل «آتش خشم» را بیان می کند و نمونه های روز آن را تعریف می کند؛ یک بار روایتگر قاعده «شوخی های بی نمک» است؛ در فصلی دیگر اثرهای «تاخیر انداختن کارهای نیک» را به رخ خواننده می کشد و در فصلی هم به این وسوسه شیطان اشاره می کند که «یک بار عیبی ندارد».

نویسنده همچون جوانان و نوجوانانی که هر روز مشغول ارسال و دریافت پیام در شبکه های اجتماعی هستند، از شکلک (استیکر) استفاده کرده و خواننده احساس می کند که در فضای مجازی مشغول خواندن پیام های نویسنده و شیطان است.

کتاب چت با شیطان به همت نشر جمال در ۱۶۰ صفحه از سوی دفتر تبلیغات اسلامی منتشر شده و برگ آرای آن (طراح گرافیک) مهدی قاسمی است.

در ابتدای کتاب می خوانیم:

نویسنده: به نام خدا. سلام جناب شیطان! حالتان چطور است؟ خوبید؟ من مازیار هستم؛ نویسنده کودک و نوجوان

شیطان: سلام و زهر مار(شکلک عصبانی) آدم بی عقل! تو این قدر نمی فهمی که موقع چت کردن با من نباید «به نام خدا» بگویی؟ نمی دانی من از «خدا» دل خوشی ندارم (شکلک ناراحت)

نویسنده: چرا این قدر عصبانی شدید؟ لعنت بر شیطان بفرستید و عصبانیت را کنار بگذارید!

شیطان: حواست هست چی می گی؟ پدر و مادرت به تو یاد نداده اند که روی اعصاب کسی راه نروی؟ یعنی چی لعنت بر.... (شکلک تعجب) (صفحه۶)

در بخشی دیگر می خوانیم:

نویسنده: جناب استااااااد! حال تان چطور است؟؟؟؟؟ نماز و روزه هایتان قبول باشد ان شاء الله (چندین شکلک خنده)

شیطان: ببین! تو نمی خواهی دست از این شوخی های بی نمکت برداری؟ مگر من نماز می خوانم و روزه می گیرم که به من می گویی «نماز و روزه تان قبول باشد.» مگر من به تو نگفتم دیگر از این شوخی های بی مزه با من نکن (چندین شکلک عصبانی) اصلا شما آدم ها، آدم بشو نیستید. (شکلکی دیگر)

نویسنده: استاد جان! به دل نگیرید. عذر می خواهم. چشم استاد. (شکلک ناراحت در حالی که اشک می ریزد) چَشم. دیگر با شما از این شوخی ها نمی کنم. لطفا لبخند بزنید که امروز آخرین روز ماه رمضان است. البته به شرطی امروز آخرین روز ماه رمضان است که امشب هلال ماه شوال دیده شود. گویا قرار بود بعد از رمضان بحث «شگردهای شیطانی» را ادامه بدهیم. یادتان که نرفته است؟ (چند شکلک با عینک)

شیطان: عزیزم! قول و قرارمان یادم هست. بگذار این ماه شوم رمضان گورش را گم کند و برود (چند شکلک گریه) بعدش خودم پیام می دهم به تو. (صفحه ۸۲)

در بخش پایانی کتاب می خوانیم:

شیطان: الو! هی مازیار! امروز سربازان من یک کتاب پیش من آوردند به نام «چت با جناب شیطان» که اسم تو به عنوان نویسنده روی آن بود. باز کردم، دیدم چت های ۶ ماه قبل من با توست (چند شکلک عصبانی) آدم....! تو به چه حقی رفتی چت هایی را که با هم داشتیم، چاپ کرده ای؟ (چند شکلک عصبانی) به چه حقی شگردهای مرا در اختیار مردم گذاشته ای؟ قرارمان این نبود. آدم....! من این ها را به تو یاد دادم که کم کم جزو سربازان من بشوی. (شکلک عصبانی) به تو یاد ندادم که بروی بگذاری کف دست آدم ها و آنان را هوشیار کنی. آدم هایی که این درس ها را بخوانند، دیگر مگر به این راحتی ها گول می خورند؟ مردک....! می دانی چقدر کار مرا سخت کرده ای(چند شکلک عصبانی)

نویسنده: این کتاب «چت با جناب شیطان» کلا ۵۰۰ نسخه چاپ شده است. حالا فرض کنید همه هم این کتاب را خواندند. مگر یادشان می ماند؟ (شکلک تعجب) دو روز بعد همه آنچه که خواندند، فراموش می کنند. ضمنا شما فقط ۱۰ تا از شگردهای تان را توضیح دادید. به قول خودتان شگردهای شما پایانی ندارد. نهایتا از آن شگردهایی که در این کتاب نیست، استفاده می کنید. (شکلک خنده)

شیطان: آهان! این جوری؟ آره حرفت درست است. این روزها کی دیگر حوصله کتاب خواندن دارد؟ بعدش هم شما آدم ها یک اخلاقی دارید که زود حرف حساب را فراموش می کنید و از گذشته هم عبرت نمی گیرید. (شکلک عصبانی) یعنی از یک سوراخ صد بار گزیده می شوید. اصلا حواسم به این موضوع نبود. در طول سال هزاران کتاب خوب چاپ می شود اما فقط عده کمی آن کتاب ها را می خوانند و از آن عده هم فقط تعداد کمی مطالب آن کتاب ها را به خاطر می سپارند. از این عده هم فقط افراد کمی پیام های این کتاب ها را در زندگی خود به کار می گیرند(شکلک خنده و شکلک عصبانی).(صفحه۱۵۸)