به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، رهبر معظم انقلاب در خطبه خود به زبان عربی در نمازجمعه ۱۳ مهر، با اشاره به یک طراحی آمریکایی برای منطقه فرمودند: «سیاست آمریکاییها و همپیمانان، تبدیل رژیم به دروازهی صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فنّاوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیّت رژیم غاصب و وابستگی کلّ منطقه به آن. رفتار سفّاکانه و بیمحابای رژیم با مبارزان، ناشی از طمع به چنین وضعی است. این واقعیّت به ما تفهیم میکند که هر ضربه به رژیم از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کلّ منطقه و بلکه به کلّ انسانیّت است.»
این اشاره رهبر انقلاب به طراحی دشمن برای تبدیل رژیم صهیونیستی به هاب اقتصادی و تجاری منطقه، در کنار تصویری که نتانیاهو هفته قبل با عنوان (The blessing) در سازمان ملل به نمایش گذاشت بار دیگر، نقش کریدورها و مسیرهای جدید در سیاست بین الملل و در تحلیل موضوعات جهانی و منطقه ای را یادآور شد.
مسیرهای ارتباطی و دروازه های تجاری، از زمان آغاز تمدنهای عظیم بشری در دوران باستان، پای ثابت و مهم ترین مولفه قدرت امپراطوریها بوده است. راه ابریشم و مسیر انتقال کالا از غرب و شرق به یکدیگر و راه شاهی در دوران هخامنشی نمونهای از اهمیت مسیرهای تجاری و ارتباطی در شکلگیری، قدرتمندی و تداوم حیات تمدنها و امپراطوریهای باستان بوده است.
با توسعه علوم دریایی و امکان کشتیرانی و توامان با آن افزایش تناژ تولیدات و صادرات کشورها، دریا به رکن اساسی تجارت تبدیل و از اهمیت راههای زمینی کاسته شد. در این دوره ظرفیت و بُرد حمل کالا بر سرعت تحویل محموله، پیشی گرفت و ساخت کشتی هایی که تناژ بیشتر و ظرفیت کشتیرانی به مسیرهای طولانی تر را داشتند در اولویت قرار گرفت. مبتنی بر همین قدرت هایی همچون پرتغال و اسپانیا با تکیه بر این توانایی دست به استعمارگری زده و و در قرون مدرن تا پیش از جنگ های جهانی، هلند و انگلستان به هژمون و مهمترین ابرقدرت جهان تبدیل شدند.
اهمیت دریا تا آغاز هزاره سوم ادامه دار بود ولی به تدریج در طی دهه های اخیر کشورهای جهان و به خصوص ابرقدرت های اقتصادی به سمت طراحی مسیرهای جدید مبتنی بر سرعت تحویل کالا و امنیت حمل و نقل پیش رفتند. متفکرین روابط بینالملل، تفوق سرعت را یکی از اصلیترین نشانه های جهانی شدن عنوان می دارند. بر این اساس بسیاری از کشورهای جهان و در راس ان ابرقدرت های اقتصادی و نظامی کنونی، به سمت طراحی راهگذر(کریدور)هایی رفته اند که مسیر انتقال را کوتاه و سرعت تحویل محموله را بیشتر کند. طرح راه ابریشم نوین یا یک کمربند و جاده(Belt and Road Initiative) چین، مسیر ترانس خزر و تمرکز مراکز مطالعاتی آمریکایی بر توسعه و ایجاد امکانات کشتیرانی در قطب شمال نمونههایی از مسیرهای ترکیبی جدیدی هستند که سرعت و امنیت انتقال محموله ها را چندین برابر کرده است.
آی مک یا عرب مِد؛ محور خیر اسرائیل و شر منطقه
مسیرهای ارتباطی هند به اروپا، منبع میدل ایست آی
در این میان، راهگذر عرب مِد(Arab-Mediterranean) یا آی مک(India–MiddleEast–Europe Corridor) یکی از اصلیترین پروژهها و راهگذرهای نوینی است که آسیای جنوبی را به اروپا و غرب متصل خواهد کرد. نگاهی کوتاه به طرح غربی صلح ابراهیم (عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی) و بسیاری دیگر از طرح های رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته این نکته را به ذهن متبادر می کند که این فعالیت ها دقیقا در مدار و باتوجه به این ابرپروژه تنظیم و پیگیری شده است.
غرب و رژیم صهیونیستی به ۵ دلیل مهم تمرکز ویژهای بر این پروژه داشته و هزینه زیادی را حتی به قیمت جان هزاران بی گناه در غرب آسیا برای این طرح مصروف داشته اند و محور خیر و برکت (the blessing) مورد اشاره نتانیاهو دقیقا با این پروژه منطبق است.
اولین علت و دلیل غرب، اسرائیل و دولت هند برای تمرکز بر پروژه آی مک یا عرب مد، کوتاه شدن مسیر انتقال کالا و محموله ها از غرب هند به سمت اروپا از طریق دور زدن شبه جزیره عربستان و مسیر اقیانوس هند و دریای سرخ به سمت مدیترانه است. این کریدور مسیر بمبئی تا یونان را تا ۴۰ درصد کاهش داده و محموله ها را در ۱۰ روز از آسیای جنوبی به اروپای شرقی منتقل می کند.
در این ابرپروژه هند تولیدات کشاورزی، امارات سرمایه و اسرائیل تکنولوژی لازم را فراهم می آورد.
آیین رونمایی از طرح کریدور اقتصادی "آی مِک" در حاشیه نشست اجلاس سران گروه ۲۰ در دهلی نو- شهریور ۱۴۰۲
علت دوم اهمیت این راهگذر، دوری محمولهجات مورد استفاده غرب و همچنین اسرائیل از نقاط پرتنش و همچنین آسیب زایی همچون خلیج عدن و دریایی سرخ(در نزدیکی یمن) و کانال سوئز است. فعالیت و دفاع یمن از فلسطین با ایجاد مانع و حمله به محموله هایی که به سمت اسرائیل در حرکت هستند و بحران کشتی اور گیون در کانال سوئز در سال ۲۰۲۱، به درستی چالش اساسی این نقاط سوق الجیشی برای محور ترانزیت غرب را آشکار کرد.
دیگر علت تاکید ویژه غرب و همچنین هند بر آی مک که منجر به انتفاع رژیم صهیونیستی از این پروژه نیز خواهد شد، قصد هماهنگ آمریکا و هند در رقابت با چین و کاستن از اهمیت راهگذر کمربند و جاده (Belt and Road Initiative) که اساس تجارت چین در سالهای آینده را تشکیل میدهد است.
بری بوزان نظریه پرداز امنیت بین الملل با ایده و بحث مجتمع های امنیتی منطقهای (RSC) نقش مهمی در توضیح منازعات و روندهای جهانی قدرت در سطح جهان دارد. بر اساس نظریه بوزان، مهم ترین چالش برای مجتمع امنیت منطقه ای شرق آسیا که چین اصلی ترین عضو آن به شمار می آید، از سوی مجتمع امنیت منطقه ای آسیای جنوبی و هند میباشد. بنابراین یکی از مهم ترین ابزارهای آمریکا برای مهار چین کمربند معروف به ایندو-پاسیفیک یا هند ـاقیانوس آرام است و هند یکی از اساسی ترین نقش ها را در مهار چین ایفاخواهد کرد. پروژه آی مک در همین چارچوب به چالشی اساسی برای تجارت بین الملل چین و سلطه و مرکزیت این کشور بر روند های جهانی تجارت و حمل و نقل است.
مجتمعهای امنیت منطقه ای RSC
علت چهارم طراحی و اصرار رژیم صهیونیستی بر راهگذر آی مک، ایجاد تنوع و تکثر در مسیرهای وارداتی این کشور و کاهش آسیب پذیری ذاتی اسرائیل به واسطه موقعیت خاص این رژیم و اتکای شدید آن به حمل و نقل دریایی برای تامین مایحتاج خود است. با اجرایی شدن این کریدور اسرائیل به شکل راحت تری میتواند بر مسیر تجارت جهانی تاثیر گذاشته و با ایجاد وابستگی برای هند و اعراب آنان را در اقدامات سیاسی خود وادار به همراهی بیشتر کند.
علت آخری که میتوان در توضیح پروژه آی مک یا عرب مد عنوان کرد، تاثیر این پروژه بر کشورهای رقیب و دشمن غرب و رژیم صهیونیستی در غرب آسیا و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران است.
این پروژه به نوبه خود میتواند تاثیر به سزایی را در کاهش اهمیت تنگه های راهبردی هرمز، باب المندب و دریای سرخ ایفا کرده و همچنین در شرایطی که ایران نقش مهمی را در روندهای جدید تجارت جهانی به واسطه راه ابریشم نوین و کریدور شمال جنوب ایفا می کند، از تاثیر این راهگذرها و به طبع تاثیر کشورمان بر تجارت جهانی کاسته و ایران را از این ابزار قدرت محروم سازد.
رویای نظم نوین صهیونیستی بر پایه آی مک
صهیونیست ها نام نظم نوین را برای عملیات تروریستی ترور شهید سید حسن نصرالله انتخاب کردند، این نام علاوه بر اینکه اهمیت این ترور را در مسیر ادامه حیات ننگین اسرائیل نشان می دهد، نشانهای از دوره و وقایع جدیدی از سوی جنایتکاران صهیونیست است، دوره ای که بیش از هر چیز بر پایه وابستگی بیشتر منطقه به این رژیم و همچنین پیوندهای گسترده تر از پیش اسرائیل با برخی از کشورهای منطقه غرب آسیا و آسیای جنوبی بنیان شده است.
از منظر صهیونیستها نظم نوین عبری برپایه خروج این رژیم از بن بست و پایان دور افتادگی از مسیرهای تجارت و حمل و نقل جهانی شکل خواهد گرفت. خیر اسرائیلی به واسطه آیمک، شر منطقهای و جهانی است و هر اقدامی برای شکست این پروژه، خدمت به تمام ملت های منطقه و حتی جهانی است که جنایت را تقبیح میکند.
به طور کلی بسیاری از تحولات یک سال اخیر منطقه غرب آسیا و منازعه نوین محور مقاومت و رژیم صهیونیستی بیش از هر چیز در این قالب قابل تحلیل و بررسی است و بدون در نظر گرفتن موضوع کریدور آی مک نمیتوان طوفان الاقصی، حمله ظالمانه اسرائیل به غزه، مقاومت یمن در دریای سرخ، تمرکز صهیونیست ها بر جنوب لبنان، حمایت های حداکثری هند و همچنین حمایتهای بی پایان غرب و در راس آن آمریکا از جنایات اسرائیل را دریافت.
امروزه سیاست بین الملل را بدون عنصر اقتصاد و تجارت بینالملل و جنگها را بدون عواملی همچون نقش کریدورها نمی توان تحلیل کرد.