براي پيگيري برگزاري چند شب شعر آييني و شعرخواني در چند محفل ادبي به مشهد رفته بودم. عليرغم تجربيات عيني چندساله فرصت اين سفر چند روزه ( كه هر روزش بهطور خاص به پيگيري و بررسي اوضاع شعر فاطمي در كشور اختصاص داشت) باعث شد در اين موضوع تعمق بيشتري داشته باشم كه اين امر سؤالات مختلفي را برايم ايجاد ميكرد. اين يادداشت بهانهاي شد كه آنها را با شما به اشتراك بگذارم.
اولين چيزي كه به ذهن ميرسد نكتهاي است كه در اكثر نقدها و يادداشتها پيرامون شعر فاطمي به چشم ميخورد و آن هم عدم استفاده كافي و مطلوب از ظرفيتهاي گسترده شعر فاطمي است. با گذشت چهل سال از عمر انقلاب اسلامي و در پي آن، پررنگتر شدن شعر و ادبيات و بهطور خاص شعر آييني، به نظر ميرسد هنوز هم آنطور كه بايد به شعر فاطمي پرداخته نشده است و دليل اصلي آن هم گستردگي ظرفيتهاي آن است. اما با اين حال، با ورود طيف جديدي از شاعران جوان و خلاق كه علاوهبر بهرهگيري از تجربيات اساتيد و پيشكسوتان اين عرصه، خلاقيتهاي جديدي را وارد فضاي شعر فاطمي كردهاند، شعر فاطمي در اين چند سال اوضاع بهتري دارد، هرچند كه هنوز هم جاي كار بسيار است.
به نظر ميرسد بايد كمي از فضاي معمول اين حوزه مثل پرداختن به ماجراي در و ديوار، فدك و... كه بيشتر به آن پرداخته شده، فاصله گرفت و زواياي پنهان قصه را كشف كرد. مخاطب امروز ما تحصيل كرده است، اهل مطالعه است و اطلاعات خوبي دارد؛ پس نيازي نيست قصه را مو به مو برايش منظوم كنيم و بخوانيم. مخاطب امروز ما به دنبال اشاره است نه تعريف و به دنبال خيالات و ابتكارات شاعرانه و زواياي پنهان داستان است، نه ارائه يك ظاهر معمولي. شايد كمي ابتكار عمل در زاويه ديد و به پرواز درآوردن خيال (البته در چهارچوب مشخص) و مطالعه بيشتر و دقيقتر در اين حوزه باعث شود كمي بيشتر از ظرفيتهاي اين شعر بهره بگيريم.
هيچوقت فراموش نميكنم روزي كه شعر معروف فاطمي استاد غلامرضا سازگار را خواندم: اي مدينه، اي همه سوز و گداز/ اي شب تاريك صحراي حجاز. يك مثنوي طولاني با ابياتي درخشان مثل: گويي آن شب مخفي از چشم همه/ هم علي تشييع شد هم فاطمه. يا آنجا كه ميگويد: شاخه ياست اگر بشكسته بود/ دستهاي باغبانت بسته بود. گرچه اين شعر از پنجره كاملاً احساسي به داستان نگاه كرده، اما رسالتش را به نحو احسن به انجام رسانده و چنان با احساس مخاطب بازي ميكند كه هنوز كه هنوز است غم و اندوهش را در قلبم احساس ميكنم.
هرچند به نظر من شعر فاطمي بايد تركيبي از حماسه و احساس باشد، اما حتي اگر فقط به يكي از اينها هم ميپردازيم حداقل خوب بپردازيم و رسالت شعر را بهخوبي ارائه كنيم.
نكته ديگري كه در اين چند سال توجه مرا جلب كرد، عدم دعوت از بانوان شاعر و در پي آن، عدم حضور آنها در برخي كنگرهها و شب شعرهاي فاطمي بود. برخي بر اين عقيدهاند كه شعر بانوان و آقايان به لحاظ كيفي با هم برابري نميكند و من از مخالفان سرسخت اين عقيدهام. اما به فرض آنكه اينطور هم باشد، اين نكته را بايد مد نظر قرار داد كه حضرت زهرا (سلام اللهعليها) يك بانو بودند و قطعاً يك بانو خيلي بيشتر مصائب ايشان را ميفهمند. اين داستان درباره حضرت زينب(س)، حضرت معصومه(س)، حضرت نرجس خاتون و... هم صدق ميكند. به همين دليل من فكر ميكنم روايتگري يك بانوي شاعر از مصائب اين بزرگان بهمراتب تأثيرگذارتر خواهد بود. در حالي كه ما بارها شاهد اين بوديم كه شب شعر فاطمي در شهرهاي مختلف برگزار شده، ولي حتي يك بانوي شاعر هم در آن شعرخواني نداشته است. شب شعر فاطمي با 9 يا 10 شاعر آقا برگزار شده است.
حضور پررنگتر خانمها در فضاي شعر يكي از دستاوردهاي ادبي انقلاب اسلامي بود. اين روال بايد با همين قوت ادامه پيدا كند. كنگرهها و شب شعرهاي فاطمي با حضور بانوان شاعر ميتواند به تعالي اين راه كمك كند.
حالا كه فكر ميكنم نكتهها و ضعفهاي شعر فاطمي امروز ما بسيار است. ادامه اين يادداشت بماند براي زماني ديگر، شايد ميلاد حضرت زهرا (س)، شايد فاطميه سال آينده يا مناسبتي ديگر...
* شاعر
*اداره كل اخبار چند رسانه اي*
تهران- ايرناپلاس- هر كسي كه فقط اندكي در فضاي شعر و ادبيات نفس كشيده باشد خيلي خوب ميداند كه در بعضي ايام خاص مناسبتي مثل دهه محرم، دهه فاطميه، دهه كرامت و روزهاي شهادت و ولادت حضرات معصومين، شاعران آييني در شلوغترين حالت ممكن به سر ميبرند.