به گزارش ایرنا، در نیمه باز بود و به علت نداشتن زنگ مجبور به زدن چند ضربه به آن شدم، صدای ناله آهنی در كه بلند شد در هم نیمه باز شد و خانمی كه حكایت زندگی غمبارش را از پشت تلفن شنیده بودم، مقابلم ظاهر شد.
زنی سیه چرده با لباس هایی ساده و قامتی كوتاه كه فقر و رنج در ته چهره اش نمایان بود اما نگاه مهربانش در لابلای آن بخوبی قابل لمس بود.
به رسم میزبانی از مهمان غریبه اش و اینكه قول نوشتن گزارش از مشكلاتش را داده بودم دستم را برای تقدیر از خدمتم در دست گرفت كه بوسه بزند و من خجل زده سریع مانع كار این مادر رنجور شدم.
از داخل حیاط قدیمی كوچك با موزاییك های بی روح و دیوارهای سیمانی رد می شوم و به دعوت میزبان وارد هال منزل این مادر مهربان و برای لحظاتی زیر سقفشان همنشین می شوم.
محله قدیمی و حیاط كوچك این خانه و دیدن وسایل رنگ و رو رفته و در مجموع محیط محقر آن برای لحظاتی مرا به دوران گذشته می برد، خانه ای كه نه خبر از وسایل سرگرم كننده برای بچه هاست و نه هر چیر دیگری...
زینب خانم مدام بابت حضورم در منزلشان از من تشكر می كند و پس از لحظاتی دختر و نوه 2 ساله اش هم به استقبال من می آیند.
قصه تلخ زندگی پر از دردش را تلفنی و مختصر شنیده بودم، زنی كه از كودكی پدر و مادرش را از دست می دهد و همراه مادر بزرگش زندگی می كند و بعد از فوت او مجبور به زندگی با دایی اش می شود.
از او می خواهم بیشتر برایم از دوران كودكی اش توضیح دهد و می گوید: زندگی من از همان دوران كودكی آمیخته با فقر و مشكل بود، بعد از اینكه مادربزرگم فوت كرد دایی ام مرا سرپرستی می كرد ولی به ناچار باید با بی مهری های زن دایی ام كنار می آمدم.
او گفت: 12 یا 13 ساله بودم كه برای رهایی از خانه دایی ام به پیشنهاد یكی از دوستانم كه مادرش فوت كرده بود به عقد پدرش كه 34 سال از من بزرگتر بود، درآمدم.
شوهرم وضع مالی خوبی نداشت و مستمری بگیر بهزیستی بود، صاحب 2 فرزند دختر و یك پسر شدم و تمام امید و آرزویم بچه هایم شده بودند.
با وجود اینكه دارای معلولیت از ناحیه پا هستم ولی چون وضع اقتصادی مناسبی نداشتیم خانه های مردم كار می كردم و از این راه كمك خرج تامین هزینه های زندگیمان بودم.
با اشاره دست به چند قاب عكس قدیمی كه روی دیوار هال آویزان شده اشاره می كند و با بغضی در گلو صحبتهایش را ادامه می دهد: پسرم 9 سال پیش تومور مغزی گرفت و با اینكه عمل جراحی هم انجام داد ولی فوت كرد و مرا تنها گذاشت.
تصویر صورت معصوم پسرش كه در چارچوب قاب به ما لبخند می زد، دلم را از زندگی آكنده از غم این مادر بیشتر نیشتر می زند.
زینب خانم با اشاره به سقف خانه كه با حمایت بهزیستی تعمیر شده، ادامه می دهد: دختر كوچكم ازدواج كرده و خارج از استان زندگی می كند كه خوشبختانه وضع بدی ندارد ولی دختر بزرگم كه 33 سال دارد در حال جدایی از همسرش است و همراه سه دختر كوچكش كه 2 نفرشان دانش آموز هستند، با من زندگی می كنند.
زینب خانم از مخارج سنگین زندگیشان می گوید و ادامه می دهد: تنها درآمد ما مستمری ماهانه و ناچیز بهزیستی و 45 هزار تومن یارانه خودم است كه زندگی ما پنج نفر را تامین می كند.
برای لحظاتی با خودم حساب و كتاب سرانگشتی می كنم كه با این اوضاع اقتصادی پنج نفر با حداقل درآمد چگونه زندگی خواهند داشت؟ هزینه های سرسام آور مواد غذایی كه لحظه به لحظه بیشتر شده و یا سایر هزینه های دیگر از پوشاك گرفته تا اقلام بهداشتی، هزینه های تحصیل، هزینه آب، برق گرفته تا ...
او از مشكلاتشان می گوید و ادامه می دهد: شوهرم كه از مددجویان بهزیستی بود، چهار سال پیش فوت كرد و من هم كه اكنون 55سال دارم، دیگر توانایی كار كردن در منزل دیگران را ندارم، با وجود اینكه بهزیستی كمك های موردی به ما می كند و برخی از آشناها و اقوام كه از وضعیت ما مطلع هستند به ما كمك می كنند ولی مشكلاتم از پارسال كه دخترم تقاضای طلاق داده و با سه فرزندش با من زندگی می كند، بیشتر شده است.
چون مشكل تامین مخارج زندگیم را داشتم از پارسال به یكی از مغازه های شهر ایلام كه فرد خیری است مراجعه كردم و از او درخواست داشتم تا مواد غذایی را بصورت قرض به ما بدهد كه بخشی از آنرا تاكنون پرداختم، ولی اكنون مبلغ زیادی بدهكار هستم.
زینب خانم كه غیرتی مردانه در پشت چهره معصوم زنانه اش پیداست درحالیكه با شرمساری سرش را پایین انداخته از فشار اقتصادی به زندگیشان می گوید، از خریدن 250 گرم پیاز و هزاران مشكل دیگر كه مرا به عنوان یك انسان كه اطرافش زندگی می كند هر لحظه بیشتر شرمسار می كند.
به یكباره به یاد كلام امام باقر (ع) افتادم كه به نقل از پیامبر خدا فرموده اند: به من ایمان نیاورده است آن كه شب را با شكم سیر بخوابد و همسایهاش گرسنه باشد و همچنین فرموده: اهل هر آبادي كه شب را بگذرانند و در میان ایشان گرسنه اي باشد ، روز قیامت خداوند به آنان نظر (رحمت) نميافكند.
هرچند دشوار است ولی برای لحظاتی خود را به جای این مادر می گذارم، كسی كه از كودكی زندگی اش با فقر و بدبختی عجین شده، تنها پسرش بر اثر بیماری دردناك سرطان در نوجوانی فوت می كند و دخترش با سه فرزند دختر در حال طلاق، دوباره نزدش بازگشته اند.
حكایت زندگی این مادر آنقدر مرا تحت تاثیر قرار می دهد كه برای لحظاتی دستم به قلم نمی رود، توانایی انعكاس فقر و مشكلات زندگی این خانواده ها از من نگارنده خارج است و در نوشتن بیشتر مطالب واژه ای در سنگینی مشكلات و غم آنها نمی یابم.
اگرچه سازمان های حمایتی نظیر بهزیستی و كمیته امداد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برای حمایت از نیازمندان كشور تاسیس شده اند ولی شمار بالای مددجویان در استان ایلام و گستردگی مشكلات آنها موجب شده ارائه خدمات در حد مطلوب و مورد انتظار به این قشر امكان پذیر نباشد.
در این زمینه مشاركت های مردم با این نهاد ها ضروری بوده تا مهربانی را به یاری نیازمندان هدیه و فانوس مهربانی را در این خانه ها روشن كنیم.
*** محدودیت های اعتباری دولت ضرورت مشاركت مردم در یاری نیازمندان را پر رنگ می كند
مدیركل بهزیستی ایلام در این خصوص گفت: این فرد از مددجویان زیر پوشش این سازمان بوده كه علاوه بر پرداخت مستمری از حمایت های موردی بهزیستی نیز بهره مند شده است.
زهرا همتی افزود: با وجود اینكه این مددجو زیر پوشش بهزیستی بوده و اهتمام این سازمان رفع مشكلات این خانواده ها و به حداقل رساندن فقر آنهاست ولی به دلیل محدودیت های اعتباری دولت امكان ارایه خدمات گسترده تر به این افراد وجود ندارد.
وی با اشاره به مشاركت های مردم با این سازمان گفت: اگرچه برخی از افراد خیر نیز در ارایه خدمات به مددجویان در زمینه های مختلف با بهزیستی همكاری دارند ولی به دلیل آمار بالای مددجویان و تواخواهان كه شمار آنها حدود 25 هزار نفر است به مشاركت بیشتر مردم نیاز داریم.
مدیركل بهزیستی ایلام همچنین با اشاره به آغاز ماه مبارك رمضان و تاكید دین مبین اسلام بر دستگیری از نیازمندان در این ماه پر بركت گفت: این ماه فرصت طلایی برای مشاركت افراد خیر در كمك به امثال این مددجو و سایر افراد نیازمند است.
همتی اظهار كرد: در این زمینه و همزمان با ماه مبارك رمضان طرح تهیه سبدهای غذایی برای مددجویان و توانخواهان زیر پوشش با مشاركت مردم آغاز شده است.
وی گفت: در این زمینه عموم مردم می توانند با اهدا برنج، مرغ، ماكارونی، روغن و ... به ارزش هر سبد یك میلیون و 200 هزار ریال در این طرح مشاركت كنند.
مدیركل بهزیستی ایلام تاكید كرد: بی شك دستگیری از نیازمندان در ماه میهمانی الهی دارای ثواب و اجر اخروی و دنیوی فراوانی بوده و از افرادیكه دارای تمكن مالی مناسب هستند، دعوت می شود تا در حمایت از نیازمندان مشاركت كنند.
همتی اضافه كرد: شماره حساب 3450600 بانك توسعه تعاون به نام مشاركت های مردمی اداره كل بهزیستی ایلام آماده دریافت كمك های نقدی افراد خیر و نوعدوست برای كمك به مددجویان نیازمند است.
جمعیت مددجویان زیر پوشش كمیته امداد امام خمینی(ره) ایلام تا اوایل سال گذشته بیش از 40 هزار نفر بود كه در پی تحریم ها و افزایش فشارهای اقصادی رقم این مددجویان به بیش از 70 هزار نفر افزایش یافت.
همچنین 25 هزار نفر نیز زیر پوشش خدمات حماتی بهزیستی قرار دارند.
7171/6119
ایلام - ایرنا - آدرس را كه گرفتم راهی محله شان شدم، آدرس دقیق بود و در كمتر از 10 دقیقه به مقصد رسیدم، همان درب آهنی قدیمی طوسی رنگ كوچك كه زینب خانم تلفنی به من گفته بود.