به گزارش گروه تحليل، تفسير و پژوهشهاي خبري ايرنا، تا چندي پيش زندگي مجردي براي پسران و خصوصا دختران يك نوع تابو بود، اما ظاهرا در حال حاضر برخي به دور از خانواده و به صورت مجردي زندگي مي كنند كه اين خود مي تواند نشان از ايجاد تغييرات در فرهنگ ها و هنجارهاي جامعه باشد. يافتن و حفظ شغل دلخواه، منزلت هاي مورد نظر و ارتقاي تحصيلات همگي سبب بالارفتن سن ازدواج از يك سو و افزايش ميل به مجرد باقي ماندن شده است.
در اين خصوص پژوهشگر ايرنا با سيد حسن حسيني، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران به گفت و گو نشست.
**افزايش زندگي مجردي از شاخص هاي دوران مدرن
حسيني در خصوص افزايش زندگي مجردي در دوران مدرن گفت: زندگي مجردي مختص زمان ما نيست و در طول تاريخ براي زنان و مردان به نسبت خود وجود داشته است؛ اما آنچه آمار و ارقام نشان مي دهد اين است كه زندگي مجردي در دوران صنعتي و پس از آن افزايش بيشتري پيدا كرده است كه بخشي از اين افزايش به ساختارهاي كل جامعه باز مي گردد؛ كه يكي از اين موارد، منزلت هاي شغلي و درآمدي براي افراد در دوران مدرن است. در جامعه ما با توجه به اينكه انتخاب همسر و اداره امور زندگي زناشويي به لحاظ مادي بر عهده مردان گذاشته شده است، بنابراين در چنين شرايطي چنانچه امكانات مناسب شغلي و درآمدي براي مردان در سن شغل و ازدواج ايجاد نشده باشد طبيعي است كه 2 وضعيت پيش مي آيد. 1 بالا رفتن سن ازدواج براي اين مردان و 2 چنانچه امكان شغل و درآمد فراهم نشده باشد ممكن است به زندگي مجردي قطعي آنها مننتهي شود.
وي افزود: براي زنان جامعه ما در حال حاضر خانه داري و بارداري و داشتن فرزند بخشي از زندگي آنها است. بخش ديگر زندگي آنها داشتن هويت اجتماعي و به تبع آن شغل و منزلت شغلي است. لذا چنانچه در مواردي زناني كه خصوصا تحصيل كرده هستند از امكان دست يابي به شغل و منزلت شغلي به واسطه ازدواج و تشكيل خانواده محروم شوند، آنها تمايل كمتري به ازدواج و زندگي زناشويي خواهند داشت كه نهايتا به زندگي مجردانه آنها ختم خواهد شد.
**70 درصد افراد ناخواسته مجرد مي مانند
حسيني در خصوص ميزان زندگي مجردي زنان و مردان در ايران گفت: بخشي از زنان و مردان مجرد در جامعه ايراني، زندگي مجردانه تحميل شده انتخاب كرده اند. در واقع اين گروه از دختران و پسران خانواده هايي هستند كه به دليل از كار افتادگي، فوت والدين و... علي رغم داشتن شغل و امكانات به دليل سرپرستي از والدين و خواهران و برادرانشان خود از تشكيل زندگي زناشويي بازمانده اند. طبيعي است كه براي زنان در سن 35 و مردان در سن 40 سالگي به بالا امكان ازدواج كمتر فراهم خواهد بود؛ اما به ميزان كمتري از اين افراد ما با مجردهايي اعم از زن و مرد مواجه هستيم كه امكانات مالي مناسب دارند و از امكانات شغلي هم برخوردار هستند اما از ازدواج سرباز زده اند. دليل سرباز زدگي اين گونه مجردها از ازدواج 1- اهميت دادن بيشتر آنها به شغل و منصب شغلي و منزلت شغلي شان است و گمان كرده و مي كنند كه ازدواج و تشكيل خانواده مانع پيشرفت اجتماعي آنها خواهد شد. گروه ديگر كساني هستند كه زندگي مجردانه را براي آن انتخاب كرده اند كه در وضعيت تجرد مي توانند روابط متعددي در ارتباط با زنان و مردان ديگر و دوستانشان داشته باشند.
حسيني مي گويد ازدواج ميان زن و مرد از ديرباز شكلي از مبادله و معامله بوده است. در دنياي كشاورزي و دامداري اين مبادله و معامله ميان 2 شبكه خويشاوندي، 2 قوم و 2 قبيله و 2 فردي كه به لحاظ طبقاتي با يكديگر نزديكي بسياري داشته اند، صورت مي گرفت. در چنين شرايطي مي توان گفت كه عشق و عاطفه اي به ندرت قبل از ازدواج ميان دختر و پسر صورت مي گرفته است؛ و زن و مرد ازدواج كرده از بعد از ازدواج بيشتر با يكديگر آشنا و علاقه مند و همراه مي شدند. به همين دليل در طي آن دوران ما شاهد داستان ها، اشعار و روايت هايي هستيم كه از سوز عشق و عدم دسترسي به معشوق مي گويد؛ اما در دوران جديد اين مبادله و معامله به تدريج مبادله و معامله اي ميان زن و مردي شده است كه خود در محيط هاي مختلف با يكديگر آشنايي پيدا كرده اند. نسبت به رفتارها و اخلاق يكديگر علاقه مند شده و نهايتا تصميم خود را به اطلاع ساير اعضاي خانواده رسانده و نهايتا به ازدواج و تشكيل خانواده آنها منجر مي شود.
حسيني افزود: در چنين شرايطي است كه در دوران مدرن مفهوم عشق و عاطفه در خانواده تجلي بيشتري پيدا مي كند. اگر در گذشته مبادله و معامله بيشتر در ميان شبكه هاي خويشاوندي و فرا فردي صورت مي گرفت در حال حاضر ازدواج بيشتر ارتباط و تعاملي بين فردي است.
** مجلس بايد بستر اشتغال و ازدواج جوانان را فراهم كند
حسيني در خصوص فراهم ساختن شغل و درآمد به عنوان يكي از امكانات اساسي براي جوانان و تشويق آنها به ازدواج مي گويد: دولت ها در دوران جديد و همچنين در ايران يكي از وظايف مهم شان تامين زندگي بدون دغدغه شهروندان تحت حاكميتشان است. به ميزاني كه قانون گذاران و مجريان قانون در يك جامعه سازو كارهايي فراهم كرده باشند كه افراد در سن اشتغال اعم از زن و مرد توانسته باشند دسترسي به شغل و درآمد پيدا كرده باشند به همان ميزان مي توان اميدوار بود كه جوانان نسبت به تشكيل خانواده رويكرد مثبتي داشته باشند. با مروري بر قوانين و سياست گذاري ها در زمينه ايجاد اشتغال با اين واقعيت مواجه مي شويم كه مجالس و دولت هاي پيشين و فعلي به گونه اي قانون گذاري و سياست گذاري كرده اند كه اين مهم يعني ايجاد اشتغال و اشتغال دائم براي جامعه فراهم شود. از طرفي بحران هاي فصلي سياسي همچون تحريم هاي بين المللي به بازار كار و درامد به خصوص در طبقات متوسط رو به پايين دائما ضربه وارد آورده است و از نتايج بارز چنين وضعيتي زندگي مجردانه، كشمكش هاي زندگي هاي زناشويي و طلاق ميان زن و شوهر مي تواند باشد.
چنانچه در بالا آمد از وظايف مهم حكومتي و نهادهاي آن تامين امنيت در زمينه هاي مختلف خصوصا امنيت زندگي روزمره شهروندان و بالاخص در زمينه هاي تامين معاش، اشتغال، بازنشستگي و ساير موارد است اما ما شاهد هستيم كه بيشتر از آن چيزي كه مد نظر قانون گذاران و سياست گذاران در موارد فوق باشد در زمينه هاي زندگي جوانان، زندگي زناشويي، زندگي تحصيلي و... مداخلاتي وجود داشته است.
وي افزود: اينكه شما جواني را در خيابان به دليل با هم بودن مورد سوال و مواخذه قرار بدهيد و يا اينكه آنها را بازداشت كنيد، نتيجه اش زير زميني شدن روابط جوانان خواهد بود و نتيجه زير زميني شدن رابطه ها تخلف بيشتر در زمينه هايي است كه ما نسبت به آنها حساسيت داشته ايم. يك مثال پيش پا افتاده مقايسه جامعه اروپايي با جامعه ايراني است. در جامعه اروپايي دختر و پسري كه با يكديگر ارتباطي خاص پيدا مي كنند پدر و مادر, دوستان و نزديكان مطلع هستند و چنانچه اين دختر و پسر چنين رابطه اي را با ديگري داشته باشد به عنوان رفتار انحرافي از او شناخته مي شود. لذا در آن جامعه ما با تكرر همزمان روابط دختر و پسر مواجه نيستيم؛ اما در جامعه خودمان ما با تكرر روابط دختران و پسران با يكديگر مواجه هستيم. در چنين وضعيتي شما با اين مواجه مي شويد كه بي اعتمادي دختران و پسران نسبت به هم بالا مي رود و ازدواج كردن از يك امر تعالي بخش و آرامش بخش به يك امر صرفا جنسي و رفع نياز جنسي تنزل پيدا مي كند و همين پديده خود منجر به انتخاب زندگي مجردانه خواهد شد.
پژوهشم**م-ا**1552

تهران- ايرنا- با توجه به رشد زندگي مجردي كه بخش قابل توجهي از آن تحميل شده هستند، عواملي نظير حفظ و ارتقاي منزلت شغلي و درآمدي، افزايش تحصيلات، تغيير در افكار و باورهاي جوانان در طي زمان و بحران هاي اقتصادي مورد توجه كارشناسان قرار گرفته است.