۸ دی ۱۳۹۳، ۱۷:۵۲
کد خبر: 81443007
T T
۰ نفر

آیا چین و روسیه هم حامی فتنه بودند؟!

۸ دی ۱۳۹۳، ۱۷:۵۲
کد خبر: 81443007
آیا چین و روسیه هم حامی فتنه بودند؟!

تهران - ایرنا - سایت خبری تابناك می نویسد :آیا چین و روسیه كه با وجود آگاهی از فشار تحریم‌ها بر عامه مردم ایران به قطعنامه‌ 1929 رای مثبت دادند، حامی فتنه بودند؟ ممكن است مدعیان ادعا كنند كه فشار آمریكا بر این كشورها برای تحریم علیه ایران زیاد بوده است، ولی آیا این فشار از فشار به تركیه و برزیل كه به قطعنامه علیه ایران رای منفی دادند و یا فشار بر كشوری كوچك مانند لبنان كه به قطعنامه رای ممتنع داد، بیشتر بوده است؟

انبوه تحریم‌های بین‌المللی، چندجانبه و یك‌جانبه‌ای كه در سی و چند سال اخیر به شكلی غیرانسانی، غیرحقوقی و ظالمانه بر ملت ایران تحمیل شده است، اكنون به مرحله‌ای رسیده كه به شكل مجموعه‌ای از تارهای در هم تنیده، حتی دست و پای مقامات غربی در روند مذاكرات با ایران را نیز بسته است. مشكل اصلی آن جایی است كه عده‌ای كه اتفاقا در روند گمراه‌سازی جامعه در برابر این تحریم‌ها نقش داشته‌اند، اكنون برای لاپوشانی اشتباهات خود، تحریم‌ها را به حوادث تلخ بعد از انتخابات سال 88 گره می‌زنند.

به گزارش «تابناك»، رژیم تحریم‌های بین‌المللی، چندجانبه و یك‌جانبه‌ای كه غالبا به رهبری دولت و كنگره آمریكا در بیش از سه دهه اخیر بر مردم ایران تحمیل شده است، اگر چه مانند بیشتر موارد تحریم در عرصه بین‌المللی به تغییر استراتژیك رفتار ایران منجر نشد ولی بنا به تصور عمومی و واقعیات موجود، بر بخش گسترده‌ای از مردم ایران فشار اقتصادی وارد كرده است.

اگر چه اكنون بر خلاف چهار یا پنج سال پیش، اصل وارد شدن این فشار بر مردم و اقتصاد ایران را كمتر كسی انكار می‌كند ولی ادعاهای گمراه‌كننده در باره چرایی بروز این فشار در ماه‌های اخیر از سوی عده‌ای از تحلیل‌گران و فعالان سیاسی و اقتصادی در حال تشدید است.

نمی‌توان آثار خسارت‌بار ناآرامی سیاسی در سالهای 88 و 89 بر اقتصاد ایران را انكار كرد؛ نمی‌توان انگیزه پیدا كردن طرف غربی برای تشدید فشارهای اقتصادی به ایران با فرض تبدیل فشار اقتصادی به تغییرات سیاسی در ایران را منكر شد، نمی‌توان تلاش عده‌ای جفاكار و از جمله گروه‌هایی مانند منافقین برای تشدید تحریم‌ها علیه مردم ایران را فراموش كرد ولی اصل دانستن فتنه در ایجاد رژیم خشن تحریم‌ها و تاثیرگذاری آن بر زندگی عامه مردم ایران، لاپوشانی اشتباهات ثبت شده عده‌ای از مدعیان امروزی نیز هست.

عده‌ای این روزها مدعی هستند كه « تحریم را سران فتنه به آمریكا پیشنهاد كردند » یا این كه « فتنه 88 كشور را در گرداب تحریم های فلج كننده فرو برد».

اما آیا واقعیات تاریخی چنین ادعاهایی را تائید می‌كند؟

اكنون فهرست قطعنامه‌های مصوب شورای امنیت سازمان ملل در باره ایران دو رقمی شده است. قطعنامه 1969 در آخرین روز جولای سال 2006 ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد تصویب شد. قطعنامه 1737 در دسامبر 2006، قطعنامه 1747 در مارس 2007 و قطعنامه 1803 در مارس 2008 همگی قطعنامه‌‌هایی فصل هفتمی (با ادعای تهدید صلح و امنیت) بودند. قطعنامه غیر فصل هفتمی 1835 آخرین قطعنامه شورای امنیت در دوره دولت نهم بود و بعد از آن تنها یك قطعنامه جدی در مورد مساله هسته‌ای ایران یعنی قطعنامه 1929 در دوره بعد از انتخابات سال 88 در نهم ژوئن 2010 یعنی اواخر بهار سال 89 و یك سال بعد از انتخابات سال 88 به تصویب شورای امنیت رسید.

از آن سال به بعد، شورای امنیت هر سال یك بار در دهه اول ماه ژوئن قطعنامه‌هایی در باره تمدید شرایط كار كمیته تحریم‌های ایران صادر كرده است (قطعنامه‌های 1984، 2049، 2105 و 2159)

بدین ترتیب، تنها قطعنامه قابل توجهی كه بعد از حوادث سال 88 در موضوع هسته‌ای ایران به تصویب شورای امنیت رسیده است، قطعنامه 1929 است كه شدیدترین و پیچیده‌ترین قطعنامه نیز هست. در فاصله انتخابات تا تصویب این قطعنامه، توافق هسته‌ای ایران، تركیه و برزیل با خلف وعده اوباما رئیس جمهور آمریكا و اختلاف بر سر ادامه غنی‌سازی در ایران ناكام ماند و ایران برای رفع نیاز خود به اورانیوم بیست درصد، دست به غنی‌سازی بیست درصدی زد و دهها كیلوگرم اورانیوم با غنای بیست درصد تولید كرد.

اصل دانستن فتنه در تصویب این قطعنامه، آیا بی‌اعتبار كردن دستاورد ایران در غنی‌سازی بیست درصدی و بی‌احترامی به خون شهدایی نیست كه خون خود را نثار آن كردند؟

حتی اگر واقعیت مهم‌تر بودن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران در روند صدور قطعنامه‌ها نادیده گرفته شود و طبق ادعای مدعیان فرض شود كه در اعمال تحریم‌های جدید، حمایت از فتنه‌گران اصل بوده است، آن گاه این سوال پیش خواهد آمد كه آیا چین و روسیه كه با وجود آگاهی از فشار تحریم‌ها بر عامه مردم ایران كه اتفاقا در متن صورت جلسه تصویب تحریم‌ها نیز به آن اشاره شده، به قطعنامه‌ 1929 رای مثبت دادند، حامی فتنه بودند؟ ممكن است مدعیان ادعا كنند كه فشار آمریكا بر این كشورها برای تحریم علیه ایران زیاد بوده است، ولی آیا این فشار از فشار به تركیه و برزیل كه به قطعنامه علیه ایران رای منفی دادند و یا فشار بر كشوری كوچك مانند لبنان كه به قطعنامه رای ممتنع داد، بیشتر بوده است؟

علاوه بر این، بین فتنه 88 و تحریم‌های سخت داخلی آمریكا علیه ایران نیز نمی‌توان ارتباط محكمی برقرار كرد اگر چه باز هم می‌توان تصور كرد كه طولانی شدن فتنه انگیزه بیشتری برای اعمال تحریم ها ایجاد كرد؟

تحریم صادرات بنزین به ایران از زمان ریاست جمهوری بوش و به عبارت دقیق‌تر حداقل دو یا سه سال پیش از انتخابات سال 88 در آمریكا مطرح بود و یك سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، در مناظره انتخاباتی آمریكا بین اوباما و مك‌كین در اكتبر 2008 مطرح شده بود.

همین تصمیم آمریكایی‌ها در ابتدای سال 88 به پیشنهاد قانون تحریم محصولات پالایشی ایران یا Iran Refined Petroleum Sanctions Act منجر شد و بعدتر به سخت‌ترین تحریم‌های ایران در قالب قانون CISADA در خرداد 1389 تبدیل شد.

خطر گره زدن تحریم‌های سخت علیه مردم ایران با فتنه چیست؟

مرور مواضع برخی مقامات دولت قبل و هواداران آنها در قبال تحریم‌ها و شیوه سیاست‌گذاری آنها در قبال آن ریشه ادعای گمراه‌كننده فوق را نشان می‌دهد.

در ماه اخیر و پس از شروع تحریم‌های غرب علیه روسیه، مقامات كرملین در برابر مردم این كشور حاضر شدند و با آگاهی از تبعات تحریم‌ها صریحا از مردم این كشور خواستند كمربندهای خود را برای مقابله با تحریم محكم كنند، این در حالی است كه وزیر خارجه وقت ایران، در برنامه گفت و گوی ویژه خبری شبكه دو حاضر شد و قطعنامه 1929 را شكست و افتضاح سیاسی برای آمریكا دانست.

تحلیل‌هایی تا این حد اشتباه در باره قطعنامه‌های شورای امنیت قاعدتا به سطوح تصمیم‌گیری و سیاستگذاری اقتصادی نیز رسوخ كرد و آسیب‌های تحریم‌ها بر معیشت مردم ایران را تشدید كرد. رمز مرتبط كردن فتنه و تحریم‌ها نیز به احتمال زیاد پوشاندن همین اشتباهات است.

یك پژوهش اخیر كه به سفارش پژوهشكده پولی و بانكی انجام شده است، نشان می‌دهد كه شرایط ركود تورمی به این سبب بر اقتصاد ایران حاكم شده است كه تحت تاثیر اشتباهات محاسباتی مسئولان وقت، تبعات تحریم‌ها تا سال 89 جدی تلقی نمی‌شده است، همین تصور اشتباه به جامعه و احاد مصرف‌كنندگان نیز تلقین شده است، در این مدت دولت و بانك مركزی فرصت‌های مهمی برای غلبه بر مشكل را از دست داده‌اند و زمانی به فكر افتاده‌اند كه فرصت‌های زیادی از دست رفته بود.

منبع/ تابناك

اول **
۰ نفر