به گزارش ایرنا، كهگیلویه و بویراحمد یكی از استانهای جنوب غربی ایران با وسعتی نزدیك به یك درصد مساحت ایران، سرزمینی كوهستانی است كه غالب مردم آن با گویش لری سخن می گویند.
روایتهای گوناگونی از تاریخ این استان شده است و 'حمدالله مستوفی' یكی از مورخانی كه به شرح گذشته مردم این سرزمین پرداخته در كتاب 'تاریخ گزیده'، از ایل جاكی و لیراوی و ممسنی و بختیاری نام میبرد كه همراه با 24 طایفه دیگر كرد از كردستان سوریه، به مناطق كوه گیلویه و بختیاری و لرستان كنونی كوچ كردند.
این رویداد در اوایل سده ششم هجری رخ داد و در دوره های مختلف این بخش از سرزمین ایران در محدوده قلمرو یكی از ایالتهای آن بود تا اینكه بر اساس ضرورتهایی در سال 1344 به یكی از استانهای ایران تبدیل شد.
یكی از كارشناسان تاریخ استان كهگیلویه و بویراحمد می گوید: برخی زبان شناسان معتقدند لری مردم این استان یكی از شاخه های گویش لری است كه نزدیكترین گویشهای ایرانی به زبان فارسی هستند.
به گفته حشمت الله رحیمی، گویش لری همچون زبان فارسی امروزی یكی از زیرشاخه های پارسی میانه است و واژه های آن همانندی و همریشه ای بسیاری با فارسی دارد.
وی معتقد است: ریشه این گویش مانند زبان فارسی به پارسی میانه یا پهلوی ساسانی و از طریق آن به پارسی باستان كه زبان هخامنشان بود بر می گردد.
به گفته این كارشناس، نزدیكی این گویش به فارسی نشان می دهد كه چیرگی زبان این منطقه از سوی مردمان پارس بوده است و رابطه دورتری با زبان ناحیه ماد دارد.
اما برخی دیگر از زبان شناسان معتقدند: لری یك شاخه از گویش های جنوب غربی ایران است كه بین فارسی و كردی قرار می گیرد.
گویش لری جنوب غربی ایران سه زیرشاخه شامل گویش لرستانی، بختیاری و لری جنوبی دارد كه لری كهگیلویه ای ها، بویراحمدی ها و ممسنی ها از شاخه جنوبی آن هستند.
اما برخی افراد كه تخصص زبان شناسی ندارند معتقدند كه لری با كردی از یك تبار هستند.
دهخدا اعتقاد دارد ، لر نام عشیره ای بزرگ از عشایر كرد است و در لغت نامه اش برای تعریف لر (و یا لور) نوشته است:
'گروهی از اكراد در كوههای میان اصفهان و خوزستان و این نواحی بدیشان شناخته آید و بلاد لر خوانند و هم لرستان و لور گویند.'
تردیدی نیست كه گویش مردم این دیار ریشه در تاریخ ایران زمین دارد و بخشی از هویت آنان است و هر چند به دلایل گوناگون ضعف ها و قوت های ویژه خود را دارد اما نباید از كنار فراموشی برخی واژگان آن به راحتی گذشت.
بسیاری ازمردم نیز دغدغه حفظ زبان خود را دارند و از اینكه كودكان و نوجوانان و تا اندازه ای جوانان، بسیاری از واژگان را فراموش كرده اند ناراحت هستند.
پیرمرد 75 ساله ساكن شهر یاسوج می گوید: امروزه بسیاری از افراد رغبتی برای بكارگرفتن كلمات اصیل لری ندارند و برخی واژگان زبان مادری را نمی دانند و یا به كار نمی برند.
به گفته كی ارجاسب رحمانی، بسیاری از جوانان معنای برخی از واژگان را نمی دانند و كاربرد آن را فراموش كرده اند به گونه ای كه شاید تا 30 سال آینده كسی نباشد كه به لری اصیل كهگیلویه ای و بویراحمدی سخن گوید.
وی عنوان می كند: در مدارس و خانواده ها استفاده از این زبان مورد توجه قرار نمی گیرد و كودكانی كه تاریخ را تنها در روزهای زندگی خود به یاد می آورند كم كم همه آن را فراموش خواهند كرد.
این فرد كهنسال بویراحمدی معتقد است: ضرب المثلهایی وجود دارد كه تنها می توان آنها را به زبان اصیل لری گفت اما وقتی برای گفتن ضرب المثل نیاز به تشریح كلمات باشد كه لذتی ندارد.
كارشناس سازمان میراث فرهنگی نیز معتقد است: آیین های بومی، رقص های بومی، لباس های بومی، صنایع دستی بومی، هنرهای بومی همه به زبان بومی متصل هستند و اگر این زبان فراموش شود اینها نیز به فراموشی سپرده خواهند شد.
ولی الله امیری می گوید: حتی غذاهای بومی، داروهای محلی، اقتصاد محلی، رسوم محلی برای ازدواج، تولد، مرگ و سایر مراسم ها همه ریشه در زبانی دارد كه مردم با آن سخن می گویند.
قصه ها و افسانه های بومی كه چندی است لای كتابها و برنامه های پلنگ صورتی و پسر شجاع گم شده اند ریشه در این واژگان دارد.
اشعار محلی، نام مناطق مختلف استان، گیاهان فراوان، بازی های محلی، حتی شناساندن رنگ های رایج به این واژگان ارتباط دارند.
به عبارتی دیگر می توان گفت حفظ این واژگان تنها برای گفتن و شنیدن نیازهای روزمره نیست و كل هویت قومی و محلی این بخش از ایران زمین به این واژگان وصل است.
راه های گوناگونی برای جلوگیری از انقراض گویشها مطرح شده است كه از آن جمله می توان به مستند سازی واژگان و دستور زبان اشاره كرد.
ترویج دوباره فرهنگ استفاده از این واژگان، تحقیر نكردن آن توسط خانواده ها و افراد بانفوذ، استفاده صحیح از این واژگان نیز از جمله راه هایی است كه كارشناسان به آنها اشاره كرده اند.
627/671
ياسوج - برخي واژگان كه روزي ميليونها بار در ميان مردم كهگيلويه و بويراحمد گفته و شنيده مي شد امروزه كمتر از آنان نشاني مي يابيم گويا ديگر از قاموس زبان و ادبيات عامه رخت بربسته است.