۱ مرداد ۱۳۸۷، ۰:۰۱
کد خبر: 4581852
T T
۰ نفر

یادداشتی بر نمایش بیژن و منیژه

۱ مرداد ۱۳۸۷، ۰:۰۱
کد خبر: 4581852
نمایش بیژن و منیژه کم توجه به ابعاد زیبایی شناسانه نگارشی ..................................................
تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 87/05/01 فرهنگی.تئاتر.نقد.بیژن و منیژه نمایش بیژن و منیژه برگرفته از داستان شاهنامه فردوسی و به کارگردانی محمود عزیزی در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر در حال اجرا است .
محمود عزیزی مدرس و کارگردان تئاتر و از جمله فعالان عرصه نمایشی کشور است که تا کنون نمایش های بسیاری را به صحنه برده است اما به اعتقاد کارشناسانه ازوی تا کنون هیچ اثرشاخصی در عرصه کارگردانی و نویسنده گی تئاتر دیده نشده است .
وی از جمله کارگردانانی است که دراغلب آثار تئاتری خود هرگز نتوانسته است به تکنیک و شیوه اجرایی بخصوصی که منحصر به یک کارگردان صاحب سبک و حرفه ای تئاتر است دست یابد.
عزیزی پیش از این چندین بار با الهام از داستان های کهن واسطوره ای ، عارفانه وعاشقانه اقدام به تولید تئاتر کرده است و در پرونده کارگردانی خود بیش از30 نمایش را در کسوت کارگردان و نویسنده به صحنه برده است .
وی این بار نیز به سراغ داستانی از حکیم توس رفته و حکایت بیژن و منیژه را در قالب تئاتری به صحنه برده است .
بیژن پهلوان نامدار ایران زمین فرزند گیو و از شکم بانو گشسب نوه دختری رستم و نوه پسری گودرز است که به دست سپاه توران به اسارت در می آید او واله و دلداده دختر افراسیاب (منیژه )است شاه توران این رسوایی را نمی پذیرد و دستور می دهد تا بیژن را به سیاه چالی اندازند و منیژه هم از عشق بیژن محروم از امکانات درباری سرگردان کوی و برزن می شود دراین بین گرگین دیگر پهلوان ایرانی به دربار خسرو ایران خبر می آورد که بیژن کشته شده ، غم و اندوه سرانجام شوم بیژن سراسر ایران زمین را فرا می گیرد رستم از سوی کیخسرو ماموریت می یابد تا خبری از صحت و سقم مرگ بیژن به دست آورد رستم دستان در کسوت یک تاجر رهسپار ملک توران می شود و ادامه داستان .
داستان های شاهنامه به جهت وجهه نمایشی و دراماتیک تا کنون بارها و بارها به عنوان منبع الهام نویسندگان عرصه تئاتر چه در داخل و چه در خارج از کشور بوده اند که دراین بین گهگاه آثار در خور تقدیری هم دراین حوزه تولید شده است .
در این عرصه و درزمان معاصر می توان به بهرام بیضایی و دکتر قطب الدین صادقی به عنوان مشهورترین نمایشنامه نویسان و کارگردانان تئاتری اشاره کرد که بارها از آثار حماسی و پهلوانی ایرانی در قالب های تئاتری استفاده کرده اند .
اما عزیزی در نمایش بیژن و منیژه تلاش کرده است تا با استفاده ازامکانات صحنه ای ، چون نور ،موسیقی ، طراحی حرکات نمایشی ، طراحی لباس بازیگران امکانات صحنه گردان و بالابرهای سن نمایش تالار اصلی و گروه حرکات موزون و برخی از بازیگران مطرح عرصه تئاتر اثری تماشاگر پسند را به صحنه ببرد که البته در این مسیر چندان موفق به نظر نمی رسد .
داستان با جنگی نمادین و نمایشی آغازمی شود که امروزه در کارگردانی آثار کلاسیک روشی متداول و فنی محسوب می شود، پس از چند دقیقه نقال وارد صحنه شده و بخش هایی از داستان را در قالب نقل گویی نمایشی روایت میکند وی سعی دارد فضای داستان را به فضایی عاشقانه سوق دهد و از مضمون رزمی و جنگی واقعی اثر بکاهد و صد البته که این تلاش کوششی نافرجام است که در نیمه راه می ماند.
نقالی دراین نمایش بیشتر شیوه ای سنتی و نخ نما شده از نقل شاهنامه ای است که پیشتر در قهوه خانه ها مرسوم بوده است و از حدود یکصد سال پیش با ورود تئاتر مدرن به ایران در بسیاری از آثار حماسی ایرانی همواره این شیوه ساده ترین و دم دست ترین روش اجرایی بوده است .
نقال در جایی از نمایش چنین می گوید : قصه قصه همیشگی جنگ است جنگ انسان ها برعلیه ناشناخته ها ی طبیعت ، در نمایش بیژن و منیژه نگارنده سعی کرده است تا با دست بردن در اشعار نغض حکیم توس و اشعار نچندان دلچسب ساختگی خود ازهمان ابتدای نمایش با ایجاد قرارداد نمایشی داستانی مستقل از شاهنامه را ارائه کند ونکبه اثر رابرمضمون عاشقانه قراردهد ! اما هر چه نمایش پیش می رود این دخالت کم و کم تر شده و قصه نعل به نعل داستان شاهنامه پیش می رود و تلاش های نگارنده در مسیرتغزلی کردن و عاشقانگی اثر چندان سودی ندارد .
استفاده از رنگ ها و ارایه های زیبای بصری در طراحی لباس بازیگران ، طراحی حرکات نمایشی گروه حرکان موزون و موسیقی در خور تقدیرسعید ذهنی ازجمله محاسن نمایش بیژن و منیژه است که البته باعث گیرایی نمایش و از جمله جذابیت های بصری این اثر هم شده است .
در نمایش بیژن و منیژه با شرع کلام نمایشی آرام آرام ضعف های مفهومی و معنایی نگارش متن هویدا می شود و ادبیاتی که سعی دارد به سمت شاعرانگی سوق داده شود بیشتر به سوی لودگی و تمسخر زبان پارسی و خلق جملاتی نا مفهوم در معنا می رود .
در جایی از نمایش یکی از بازیگران خطاب به شخصیت مقابل خود چنین می گوید لکه ننگی پیش آمده و در جایی دیگر گفته می شود این اقتدار فرسوده و زنگار دار به لعنت خدا هم نمی ارزد و یا در جایی دیگر گفته می شود کارروزگار ما به آنجا رسیده که هرکس و بی کس قصد تاج و تخت ما را دارد در نمایش بیژن و منیژه نویسنده به تقلید از آثار کلاسیک تئاتری تلاش می کند تا ادبیاتی مطنطن و شاعرانه را عرضه کند که متاسفانه به دلیل ضعف نگارشی و عدم توجه به زیبایی های کلامی هیچ سنخیتی با ادبیات و زبان پارسی ندارد ادبیاتی سرشاراز اغلاط معنایی در جمله بندی ،بیان ضعیف و نارسای برخی از بازیگران خصوصا بازیگران نقش های گرگین و کنیز که با ضعف بیانی خود ضربه ای جبران ناپذیر به اثر وارد می کنند از دیگر مشخصه های نمایش بیژن و منیژه است .
هرچند کارگردان تلاش کرده است معایب متن رابا کارگردانی وطراحی حرکات نمایشی و ایجاد فضا ی تئاتری بپوشاند اما در نمایش بیژن منیژه آنچه بیش ازهمه باعث آزار تماشاگر تئاتر شده است ادبیات نامانوس و ساختگی نویسنده و زبان غریب اثر است .
شماره 053 ساعت 09:20 تمام
۰ نفر