تاریخچه شفاهی نخستین "دکه روزنامه فروشی" در مشهد
#
مشهد، خبرگزاری جمهوری اسلامی 09/11/84
داخلی.اجتماعی.تاریخ شفاهی.دکه روزنامه فروشی.
گزارش از علیرضا حسینی
"تاریخ شفاهی" روشی نوین برای جمع آوری، حفظ و نگهداری اطلاعات متنوع از
خاطرات گفته اما ثبت نشده است که از طریق مصاحبه با افراد صاحبنظر در
زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بدست می آید.
تاریخ شفاهی نوین برای نخستین بار در سال 1948 در دانشگاه کلمبیا توسط
آلن نوینز در قالب مصاحبه هایی درباره زندگی مردم آمریکا، شکل گرفت.
در ایران مرکز اسناد ملی ایران و آستان قدس رضوی اقدام به جمع آوری
تاریخ شفاهی می کنند.
در این گزارش به ذکر تاریخچه نخستین دکه روزنامه فروشی در شهرستان مشهد
می پردازیم.
بسیاری از افراد کهنسال مشهد وقتی صحبت از مجلات و روزنامه های قدیمی
می شود، به ناگاه یاد "ممد واکسی" می افتند.
"سیروس غفاری کلاهی" معروف به ممد واکسی متولد سال 1308 شهر مشهد نخستین
روزنامه فروش این شهر که مغازه اش هنوز هم در خیابان ارک سابق مقابل باغ
ملی فعال است، هم اکنون 76 سال دارد.
خودش می گوید: این مغازه را در سن 24 سالگی به قیمت شش هزار ریال خریدم
و الان 600 میلیون ریال ارزش دارد، ابتدا در آن به کار تعمیر کفش و فروش
مطبوعات مشغول بودم، اما بتدریج فقط به کار فروش مجله و روزنامه پرداختم.
غفاری می افزاید: در آن زمان روزنامه های باختر امروز، آتش، نیروی سوم و
شورش را می فروختم.
وی در ادامه می گوید: به یاد دارم شیرازی مسوول روزنامه شورش در
روزنامه اش، کاریکاتوری کشید که چند موش مشغول جویدن پایه های تخت شاه
بودند و شکل یکی از موشها، تصویر اشرف بود لذا بدستور شاه، شیرازی را در
باغ شاه آتش زدند.
مجله تهران مصور، آسیای جوان، ترقی، خواندنیها، و یا روزنامه های مخالفی
چون توفیق، حاجی بابا، چلنگر و بسوی آینده از دیگر نشریاتی است که غفاری
به خاطرش مانده است.
غفاری در خصوص درصد فروش روزنامه می گوید:در آن زمان از فروش مطبوعات 20
درصد که معادل یک " قران" بود، می گرفتم که کفاف زندگی را داشت ولی الان
با درصد امروزی نمی توان از پس هزینه های بالای زندگی برآمد اما به هر حال
به این راضی هستم که با قشر فرهنگی شهر برخورد دارم.
از دیگر خاطرات به یاد مانده در ذهن وی، فروش روزنامه ها و مجلات قدیمی
بعد از پیروزی انقلاب و بصورت کیلویی است.
او همچنین می افزاید: گاهی اتفاق می افتاد که شهربانی یا اداره ضد اطلاعات
وقت می آمدند و کل یک روزنامه را خریده و از جلوی پیشخوان جمع می کردند.
او در ادامه می گوید: در مشهد افرادی چون حقیقی، خرامانی، غفرانی و نیز
انتشارات گوتنبرک، کار توزیع روزنامه و مجله را به عهده داشتند.
از روزنامه فروشان قدیمی مشهد که بعد از وی مشغول بکار شدند و غفاری هم
نام آنها را به خاطر دارد، می توان به حسین یوسفی و جلال غفاریان اشاره کرد
که هنوز در فلکه طبرسی و فلکه برق مشغول فروش روزنامه هستند.
از خاطرات دیگر غفاری آن است که در زمان اشغال ایران توسط متفقین روسها
روزنامه "افکار خلق" را با هواپیما در آسمان مشهد پخش می کردند و من آنها
را جمع کرده و دانه ای 70 ریال می فروختم.
از دیگر خاطرات بیاد مانده در ذهن غفاری محدوده جغرافیایی مغازه اش است،
و او در این باره می گوید:ارک یا خیابان پهلوی مشهد که بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی به نام امام خمینی (ره ) تغییر نام پیدا کرد در آن زمان بسیار
خلوت بود.
غفاری می افزاید: ساختمان بانک ملی مرکزی مشهد که در سمت راست مغازه من
هست در آن زمان هنوز ساخته نشده بود.
وی همچنین می گوید: در سمت راست مغازه ام، داروخانه دکتر ضیایی قرار
داشت .
غفاری اظهار می دارد:در آن زمان اداره پست که الان روبروی مغازه ام قرار
دارد، وجود داشت و ساختمان بانک صادرات فعلی که در کنارش واقع می باشد در
اصل مهمان خانه باختر بود.
دومین روزنامه فروش قدیمی در مشهد "حسین یوسفی" متولد سال 1312 و اهل
منطقه عطار مشهد است.
یوسفی گفت : در رژیم پهلوی بعد از آنکه برادرم که سرباز نیروی هوایی
بود در اثر سانحه هوایی در "تپال محله" یا آب میرزا(در محدوده باغ نادری )
مشهد فوت کرد،مجوز این دکه روزنامه فروشی را برای مادرم از شهرداری مشهد
گرفتم تا کمک خرج آن مرحومه باشد.
وی یادآور شد: 46 سال قبل کار روزنامه فروشی را در دکه کوچکی واقع در
محله بست پایین خیابان و نبش کوچه "تقی بنگی" شروع کردم، اما بعد از 11
سال به محل کنونی یعنی ابتدای خیابان طبرسی و نبش کوچه "بازارچه حاج آقا
جان" نقل مکان کردم.
یوسفی می افزاید:در آن سالها بعلت همجواری با بارگاه حضرت امام رضا(ع) و
حضور زائران، علاوه بر مطبوعات، قرآن، مفاتیح، زیارت نامه و دیگر کتاب های
ادعیه هم می فروختم، اما کم کم حضور مغازه های کتابفروشی باعث شد از مشتریان
من کم شده و لذا به سمت فروش خوراکی و سیگار روی آوردم.
در زمان تهیه این گزارش حسین یوسفی 72 ساله، بدلیل کهولت سن دکه اش را
به یکی از نزدیکانش واگذار کرده و خود در منزل استراحت می کند.
2715/663/659