۷ آذر ۱۳۸۸، ۰:۰۱
کد خبر: 7371377
T T
۰ نفر

عید قربان ؟ آزمون بندگی

۷ آذر ۱۳۸۸، ۰:۰۱
کد خبر: 7371377
عید قربان ؟ آزمون بندگی # تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 88/09/07 فرهنگی.عید قربان.بندگی ** آغازی بر یک پایان عید قربان، تنهاروزی از بی شماری ایام نیست تا در تعین یک نام معنا، در قاموس واژه های یک قوم توضیح، و در فرهنک یک آیین تفسیر شود. این روز روایت اوج مند زیباترین حکایت عشق آسمانی یک انسان الهی است. این روز، فرجام نیک یک مناسک و آغاز یک راه است ؟ پایان رنج های سفر، اشک های شوق، تن پوش های برابری، درس های برادری، بارقه های رحمت، لحظه های خاک ساری، هنگامه های برائت، و آغاز راهی است برای حفظ همه این ره یافت ها، فصلی برای همه این شکفتن ها و ترنمی برای آفریده شدن دوباره. عید قربان، عید بشارت های الهی و روزی برای باز یافتن خود گم شده انسان است. ** عید در فرهنک دینی واژه -عید< تنها یک بار در قرآن آمده و به معنای روزی است که نعمت های آسمانی بر مومنان فرود می آید. در فرهنک اسلام نیز از روزی که انسان در آن گناه و معصیتی مرتکب نشود، به عید تعبیر کرده اند. اعیاد اسلامی هم چون فطر، مبعث، غدیر و قربان، افزون بر این که خاطره رخ داد مهمی را در یادها زنده می کنند و بزرک داشت، درس آموزی و تبلیغ آن روی داد را یادآور می شوند، روزهای ویژه رحمت و لطف خداوندی نیز به شمار می آیند. در این عیدها ، عطایا و نعمت های الهی، در سریرهایی از نور بر بندگان فرود می آیند و دریچه های بخشش و آمرزش پروردگار، به مهر بر مردمان گشوده می گردد. از این رو، آنان که لحظه های ناب را قدر می شناسند، در این روزها با عطر نیاز و راز، غبار غفلت را از دل های آلوده شان می زدایند و دل را از زنگار گناه، پاک می سازند. ** عید قربان، عرصه جهاد اکبر واژه -عید< به معنای رجوع و برگشتن است و -قربان < به معنای قربانی یا هر آن چه با آن بر پروردگار، تقرب جویند. از این رو، می توان عید قربان را به معنای بازگشت انسان به مقام تقرب الهی دانست. این مقام در سایه مبارزه با هواهای نفسانی و در پرتو تهذیب، خودسازی و بهره وری از فرصت های ناب به دست می آید. زایران خانه خدا که پس از تحمل مرارت های بسیار و پرهیز از آلایش های دنیوی، اینک به منزل گاه آخر رسیده اند، و نیز مردمانی که این روز را از روزهای ویژه الهی می دانند، عید قربان را جشن می گیرند. در این روز، مردمان مسلمان، با بزرک داشت خاطره ابراهیم و اسماعیل و با درس آموزی از ایثار تاثیرگذار آن دو بزرک مرد یکتاپرست تاریخ، بار دیگر با نهیب بر اندیشه های خویش، باورهای خود را به ستیز با خودخواهی ها و منیت ها می فرستند، تا در پیکار اصلی با هواهای نفسانی ـ که به جهاد اکبر تعبیر شده ـ پیروز میدان باشند. ** پایان ماندگار هر عمل، خرد یا کلان، خوب یا ناروا، در فرجام خود به بار می نشیند و نیکی و زشتی آن به درستی رخ می نمایاند. پایان عبادت ها نیز، رازها و رمزهایی برازنده در خود نهان دارند، و از این روست که رمضان در منزل فطر، نماز با سلام، هفته با جمعه و حج با عید قربان به شکوفه می نشیند. قربان، عید شادمانه ای است که چون حسن ختامی زیبا، در پایان غزل معرفت حج آمده و به آن شکوهی بی کران بخشیده است. در عید قربان، همه مرادها، مرارت ها، مداومت ها و مناسک ها، در فرجامی ماندگار معنا می شود و در بارگاه بلند خداوندی به ثمره ثواب و قرب الهی پاداش می یابد. ** عید حسرت و شادی عید سعید قربان، شادی و شور و شعف را با حزن و حرمان و حسرت به هم آمیخته است. آنان که با دست رفاقت توفیق، راهی حرم بوده اند و میهمان مکه و مدینه و مروه و منا، اینک به هنگام عید قربان ـ که اندک اندک، آهنک بازگشت نواخته می شود ـ از سویی با مهر و لبخند از حلاوت عبادتی می گویند که به انجامش موفق بوده اند و از سویی دیگر، از اندوه انبوهی که آوار دلشان شده، و قصه سنگین فراقتی که غصه قلب هایشان. در آن سوی دیگر، مردمانی که سالیان پیش، شیرینی سفر به سرزمین عشق را در ذایقه های معنوی شان به خاطر سپرده اند، شهد شیرین آن خاطره ها را بار دیگر در دفتر ایام مرور می کنند. مردمی نیز که هنوز فرصت زیارت حج را نیافته اند، دستان خود را نردبان نیایش می کنند و حسرت دیدار را با گل برک های دعا، بهانه توفیق می سازند. عید قربان، یادمان همه این حسرت ها و شادی هاست. ** عید تقرب حج، تبلور تمام عیار تمامت اسلام و اسلام، آیین عبودیت و بندگی و بندگی، شیوه تقرب با مبدا هستی است ؟ یعنی حج، هنگامه حضور حق است و حال قرب عبد از این رو، باید که هر عمل عبادی، با نیت نزدیک شدن به پروردگار باشد و الا همه عبادت ها، صورت هایی بی معنا می شود که جز رنج ریا، حاصلی به همراه ندارد. در تمامی مناسک و مراتب حج نیز از آغاز تا فرجام، اگرچه در قالب های گونه گون و در اشکال مختلف صورت می پذیرد، ولی روحی منسجم و کلیتی هم تافته دارد و زندگی و زایندگی آن، در پرتو همین روح منسجم ـ که همانا رسیدن به مقام تقرب الهی است ـ رخ می نماید. این امر در عید قربان و با سنت قربانی که به شکل نمادین ذبح حیوان نمایش داده می شود، بیش تر تجلی می یابد؟ چرا که این سنت، یادگار و یادآور عمل انسانی است که برای یافتن قرب الهی، در اوج تسلیم و رضا، عزیزترین کس خویش را به قربان گاه ذبح فرستاد. ** آزمایش آشکار پروردگار متعال در قرآن مجید، زیباترین تصویر عشق الهی انسان را در داستان رضای ابراهیم و تسلیم اسماعیل، این گونه ترسیم کرده است: -و وقتی با او به جایگاه -سعی < رسید، گفت:ای پسرک من ! من در خواب ]چنین [ می بینم که تو را سر می برم، پس ببین چه به نظرت می آید؟ گفت:ای پدر! آن چه را ماموری انجام ده ! ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهی یافت. پس وقتی هر دو تن در دادند ]و هم دیگر را بدرود گفتند[ و ]پسر ]را به پیشانی برخاک افکند، او را ندا دادیم که ای ابراهیم ! رویای ]خود[ را حقیقت بخشیدی، ما نیکوکاران را چنین پاداش می دهیم. راستی که این همان آزمایش آشکار بود<. ** اندکی تامل امروز که در شادی عید قربان قدم می زنیم، لختی با خود بیندیشیم که اگر آن روز، ابراهیم خلیل، اسماعیل را ـ که همه هستی و نمادی از تعلق دنیایی اش بود ـ به قربان گاه برد، امروز، اسماعیل ما کیست ؟ کدام تعلق، بر بال پرواز ما زنجیر شده است ؟ مال ؟ مقام ؟ موقعیت ؟ جوانی ؟ زیبایی ؟ یا... باید که هر چه بهانه ماندن است، هر که ما را به دنیا گره زده، هر چه بر چشمان دلمان بسته اند تا خدا را نبینیم، و هر غبار غفلتی که بر قلبمان نشسته و فطرت پاکمان را سیاه اندود کرده است، همه و همه را چون گوسفندی قربانی، به مذبح ببریم و شاه رک دل بستگی هایمان را با تیغ پیکار با نفس قطع کنیم بگذر از فرزند و جان و مال خویش تا خلیل الله دورانت کنند سر بنه بر کف، برو در کوی دوست تا چو اسماعیل، قربانت کنند ** دوستی خدا گوارایت باد صحرایی تفته، ریک زاری خشک و بی آب و علف، لحظه هایی که به کندی می تپید و پدری که با پروردگارش میثاق و پیمانی داشت. برای پدر سخت است اگر خاری به پای فرزند خلد، ناگوار است اگر جان او را فسرده بیابد؟ پس بار خدایا! این چه پیمانی است که تو باپیامبرت بسته ای ؟! و ابراهیم با دستان پسر در دست، استوارگام می پیمود. او مامور بود که فرزند را با دستان خویش قربانی کند. پدر هرگز به چنین امری رضا نمی دهد، ولی ابراهیم که هم چون دیگر پدران نیست. نام مقدس خداوند را بر زبان می راند، خنجر بر حنجر اسماعیل می نهد و می فشارد. خدایا! پس چرا این کارد کارگر نمی افتد؟!... به ناگاه از دل آسمان، از پی برقی و رعدی، قوچی سپید ، پای بر زمین می نهد. بیا ابراهیم، این گوسفند را قربانی کن. تو از این آزمون سربلند بیرون آمدی ؟ پس دوستی خدا گوارایت باد. ** قربانی کربلا عید قربان، حکایت آزمایش ابراهیم و اسماعیل و هاجر، و تاریخ عبودیت است. این حکایت و این آزمون، در طول تاریخ، همواره تکرار شده، اگرچه هیچ گاه بر آن شیوه و به آن گونه نبوده است. تکرار حیات بخش آن واقعه، در کربلا و در آزمایشی متفاوت تجلی یافت. در آن سرزمین، حضرت سیدالشهداء علیه السلام ابراهیم، زینب هاجر و فرزندان و یاران حسین علیه السلام اسماعیل این واقعه بودند. اینان حماسه این آزمون را پر شکوه تر از ابراهیم و اسماعیل و هاجر، بر پهنه ابدیت رقم زدند؟ چرا که ابراهیم کربلا، نه تنها یک اسماعیل، که اسماعیل هایش را به مذبح برد و در پایان خود نیز به قربان گاه شهادت رفت. هاجر اگر بر جدایی اسماعیلی که به دامانش بازگشت صبر پیشه ساخت، زینب علیهاالسلام بر مصیبت فراق ابدی 72 عزیز، صبورانه سوخت. اگر آنان خانه کعبه را بنا نهادند تا مردمان به آن جا رو آورند و با خدای کعبه تجدید عهد کنند، امام حسین و امام زین العابدین علیه السلام و زینب علیهاالسلام نیز با ایثار خون و رشادت های بی شمار، غبار غفلت و حجاب و نفاق را از چهره اسلام زدودند. ** عید تسلیم عید قربان با تجدید خاطره ابراهیم و اسماعیل، سمبلی از تسلیم در برابر اوامر الهی را فرا روی مومنان حقیقت جو به نمایش می گذارد و می آموزد که مسلمان راستین، نه تنها بایدکه با زبان و گفتار، وحدانیت خدا و نبوت پیامبرش را تصدیق کند، بلکه باید با تمام وجود خویش، تسلیم حق و حقیقت باشد. در مناسک حج نیز، زایر نمی پرسد که چرا باید از کوه صفا به سوی کوه مروه هفت بار بدود، چرا باید این چنین گرد خانه خدا بچرخد، چرا باید شب را در مشعر به روز آورد، چرا باید قربانی کند. او با فریاد: -لبیک اللهم لبیک <؟ لبیک بارالها لبیک. تو بی شریکی، لبیک. سپاس و نعمت و فرمان روایی از آن توست، تو بی شریکی، تسلیم بودن خود را اعلام می دارد و با ابراهیم پیامبر که سرسلسله اسلام آوردگان و تسلیم شدگان به حق است، هم زبان می شودو رو به کعبه ای که ابراهیم علیه السلام بنا کرده می گوید: -همانا نماز من و عبادات من و زندگی و مرک من، برای خداوندی است که پروردگار جهانیان است. او شریکی ندارد و به من چنین امر شده است <. ** عید بیزاری از دنیا
۰ نفر