عید قربان/ قربانی کردن منیت در قربانگاه اخلاص ناب و تقرب الهی
#
مشهد، خبرگزاری جمهوری اسلامی 10/10/85
داخلی.اجتماعی.عید
امروز باید به قربانگاه آورد و قربانی کرد هر آنچه که بدان دلبستگی
داری.
هر آنچه که عشقش دلت را زنگار زده و تو را از چشمه زلال وحدانیتش جدا
می سازد.
باید قربانی کرد ، خواهش های نفس چون جاه و مکنت ، مقام و منصب ، نام
نشان و هر آنچه که رنک بوی خودخواهی ها و دنیا دوستی و دنیا پرستی را بر
خود دارد.
باید جدا شد از غیر او، بندگی و قصد قربتش کرد تا مفهوم بی نیازی از
غیر را دریابی .
لحظاتی باید در احساس بی نیازی رب شریک شد تا بدانی که وجودت جز او
و تقرب و حب او نمی خواهد اما نفس شیطانی، تو را به حب دیگری می خواند.
باید نفس را قربانی کرد تا بدانی که او بی نیاز مطلق است اما تو بی او
هیچی.
باید در روزی نو متحول شوی تا انسانی نو از تو نمود یابد.
امروز زمان قربانی کردن جان و نفس خویش در پای معشوق است معشوقی که
نیازی به قربانی ما ندارد ما نیازمند به قربت اوئیم.
آنچه به او می رسد تقوا و پرهیزگاری است که جان عمل و روح کردار ما در
قربانی کردن است.
به فرموده امام سجاد (ع) "قربانی کننده با تمسک به حقیقت ورع گلوی دیو
طمع را می برد".
از جهت همین تقوای ارزشمند در قربانی است که عید قربان را حج اکبر
می خوانند.
جهاد با درون ، با نفسانیات ، با رذالت ها ، خودبینی ها، تکبر، تکثر و
هر عملی که در آن تقرب خدا نباشد.
اینک زمان وقوف در جایگاه عظیم ابراهیم خلیل است که شناخت و در مرحله
بعد شعور و آگاهیش را سنجید و از بند غرایز و آرزوهای مادی رهایی یافت
تا آنکه در جایگاه ذبحکننده و تسلیم شونده آرام و قرار یافت.
او فرزندش را در عشق ذبح کرد عشقی که با اخلاص تام همراه بود و اسماعیل
خود عاشق تر و پاکباز تر از پدر دست از جان شست ودر این راه همپای او گام
نهاد.
باید چون پیامبر بت شکن روح عشق به مبدا هستی و اقتدار معجزه آسای
اراده بشریت را در برابر شیطان دریافت.
باید در عید اضحی و بالا آمدن آفتاب، چراغ خواهش و هواهای وجودی و تعلقات
دنیوی را در وجود خود پایین کشید و سو سوی آن را هم به تاریکی کشاند.
باید شر و پلیدی را قربانی کرد و آزمایش الهی را سربلند پشت سر نهاد و
تقوا و تعالی را جست تا رب العالمین نیت قرب تو را بپذیرد و از گناهان
کوچک و بزرگت درگذرد.
اینک عید تو ، عید عروج و تعالی وجودی تو و تجلی توحید و پیروزی بر نفس
است.
لحظه ای که تردید و وسوسه های مادی در دل سرشار از نور یقین آدمی نتواند
خلل وارد کند آنگونه ابراهیم خلیل الله بود.
آنگونه که سالار شهیدان کربلا در حج ناتمام خود دل از دنیا و هر چه در آن
است زدود و مدهوش و مسحور در عطش عشق، تن به بلاهای دریای بی کران قرب
معبود سپرد.
2713/566