۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰، ۰:۰۱
کد خبر: 7908330
T T
۰ نفر

فیلسوف ایتالیایی: لیبرالیسم غربی شکست خورده است

۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰، ۰:۰۱
کد خبر: 7908330
فیلسوف ایتالیایی: لیبرالیسم غربی شکست خورده است ..................................................
خبرگزاری جمهوری اسلامی 90/02/17 سیاسی.انگلیس.کتاب.لوسوردو لندن - دومینیکو لوسوردو فیلسوف معاصر ایتالیایی که برای رونمایی از ترجمه انگلیسی کتاب جدید خود درباره لیبرالیسم به لندن سفر کرده است، با اشاره به تناقضات و تبعیضات موجود در درون لیبرالیسم،گفت: لیبرالیسم حتی وقتی با معیارهای خودش هم مورد قضاوت قرار می گیرد، باز هم شکست خورده است.
به گزارش خبرنگار ایرنا، لوسوردو در مراسم رونمایی ترجمه انگلیسی کتاب جدیدش به نام لیبرالیسم ؟ یک ضدتاریخ History-Counter a :Liberalism در دانشگاه کینگز کالج لندن گفت: لیبرالیسم به صورت تاریخی متضمن دو گونه طرد یا دفع است. این دو نوع طرد عبارتند از طرد سوژه های استثمار شده که در وضعیت برده به طور کامل مجسم می شود و دیگری طرد طبقه کارگر و محروم از داخل جامعه لیبرال.
وی افزود: به عبارت دیگر و بر خلاف تصور غالب، لیبرالیسم قرار نیست به همه مردم حق و حقوق مساوی عطا کند و به همین سیاق هم قرار نیست جهانشمول باشد. به عبارت دیگر لیبرالیسم بیش از آنکه در پی جذب باشد، دفع و طرد می کند.
این فیلسوف سرشناس ایتالیایی اظهارداشت: در این بین البته طبقه کارگر داخلی و سوژه های استثمار شده هستند که طرد می شوند. مواهب ادعایی لیبرالیسم یعنی آزادی، فردگرایی و حاکمیت قانون شامل حال اینگونه افراد طرد شده نمی شود.
لوسوردو توضیح داد: به طور تاریخی لیبرالیسم همواره مشغول طرد کردن اینگونه انسانهای طبقه پایین بوده است که به بهترین شکل می توان آن را در دفاع لیبرالیسم از برده داری مشاهده کرد. به گفته او رهبران طرفدار آزادی و لیبرالیسم در آمریکای قرن نوزدهم خودشان برده دار بوده اند.
جرج واشنگتن و توماس جفرسون از روسای جمهوری آمریکا هستند که برده داشته اند. جان لاک فیلسوف معروف لیبرال نه تنها برده دار بود و با فلسفه اش برده داری را توجیه می کرد که حتی در کمپانی سلطنتی آفریقا African Royal Company که یک کمپانی تجارت برده بود نیز سهام داشته است.
لوسوردو همچنین تاکید کرد که دوران اوج رشد و موفقیت لیبرالیسم در تاریخ معاصر همزمان است با دوران اوج برده داری. در این عصر که او آن را عصر کلاسیک لیبرالیسم می نامد، خانواده برده معنا ندارد و تک تک اعضای خانواده و حتی کودکان به طور جدا جدا در بازار آزاد قابل معامله هستند. به قول توماس جفرسون که خودش برده دار بوده بدترین نوع سلطه بشر علیه بشر در روشن ترین دوره تاریخ اتفاق افتاده است.
این فیلسوف ایتالیایی در ادامه گفت که فلسفه دموکراسی آمریکایی به تقلید از فلسفه انگلیسی، فلسفه دموکراسی نژاد برتر Democracy Race Master بوده است. بر اساس این فلسفه فقط نژاد سفید آنگلوساکسون است که لیاقت دموکراسی را داشته و ذهنش آنقدر پیشرفته هست که بتواند مسوولیت اداره کردن خود را به دست بگیرد.
بر طبق این نظریه سایر نژادها توان اداره خودشان را ندارند. حتی فیلسوف معروف آلکسیس دوتوکویل که طرفدار دموکراسی بود آن را فقط برای مردم فرانسه می خواست و در عوض برای سلطه بر الجزایر و بر سایر اعراب نسخه های عملی به دولت فرانسه می داده است. توکویل حتی در داخل فرانسه مخالف کاهش ساعات کار و تشکیل اتحادیه های صنفی بود.
آقای لوسوردو گفت: در حدود دهه 1880 در انگلیس طبقه کارگر را به عنوان یک نژاد می شناخته اند که باید از گهواره تا گور کار کند و کارگر باقی بماند. آنها معتقد بودند همانطور که یک سیاه نباید رنگ پوستش را به عنوان علامت برده بودن که از طرف خدا به او داده شده هرگز فراموش کند، یک کارگر نیز نباید سرنوشت قطعی خود به عنوان کارگر بودن را هرگز فراموش کند.
این فیلسوف معاصر همچنین با برشمردن مثالهای دیگر از سایر اندیشمندان قرن نوزدهمی لیبرال و افرادی مانند دیزرائیلی و عقاید و علایق نژادپرستانه او، این طور نتیجه گرفت که تاریخ لیبرالیسم همواره ملازم با برده داری و نژادپرستی بوده است.
دومینیکو لوسوردو در بخش دیگری از سخنان خود درباره دخالت بشردوستانه که این روزها باب محافل سیاسی و فلسفی شده است توضیحاتی داد. او گفت دخالت بشردوستانه به عنوان یک بهانه استعماری و توجیه آن توسط لیبرالیسم یک موضوع جدید نیست و سابقه تاریخی دارد.
وی در این زمینه جنگ تریاک (بین چین و انگلیس در حدود دهه 1840) را مثال زد و گفت: جان استوارت میل در کتاب معروف خود درباره آزادی On Liberty به طور مشخص جنگ تریاک را یک جنگ لیبرال معرفی می کند. جان استوارت میل استدلال می کند که جنگ تریاک برای آزادی خریدار و فروشنده تریاک و برای آزاد شدن بازار ضروری است.
لوسوردو سپس در تبیین وضعیت سیاسی آمریکا به این نکته اشاره کرد که فقط در آمریکا شما می توانید این ادعا را در مورد خودآگاهی سیاسی (نه فقط در بین عامه مردم که در فضای سیاسی ) پیدا کنید که می گوید ما مردم برگزیده خدا روی زمین هستیم. این طرز تفکر سالهاست که در بقیه دنیا و به ویژه در اروپا از صحنه سیاسی خارج شده است.
وی همچنین گفت: بهتر شدن وضع زندگی برای مردم عادی در داخل نظام های لیبرال نتیجه ضروری و برآیند نیروهای داخلی لیبرالیسم نبوده و فقط نتیجه مواجهه آن با انقلاب های سیاسی ای بوده است که لیبرالیسم را متوجه برخی تصحیحهای ضروری کرده بود.
وی در پایان اظهارداشت: هم اکنون ما مواجه با فلاکت فلسطینی ها هستیم چون دولتهای لیبرال طرفدار حق مالکیت، این حق را برای مردم فلسطین به رسمت نمی شناسند...اینجاست که فلسفه طرد و دفع در لیبرالیسم به خوبی نمایان می شود. اینجا فلسطینی ها به دلایل نژادی از حق مالکیت لیبرال طرد می شوند.
در مراسم رونمایی کتاب جدید آقای لوسوردو در لندن، گریگوری الیوت مترجم انگلیسی کتاب، رابین بلک برن استاد تاریخ دانشگاه اگزتر و ریچارد سیمور نویسنده و روزنامه نگار منتقد حضور داشتند.
گریگوری الیوت که خود استاد فلسفه در دانشگاه کینگز کالج می باشد در این مراسم گفت: آقای لوسوردو از جمله فیلسوفان معاصر ایتالیایی است که بیش از 20 کتاب به رشته تحریر درآورده و اکثر این کتابها به زبانهای فرانسه و آلمانی ترجمه شده اند.
وی افزود: متاسفانه این فیلسوف هنوز به اندازه کافی در جهان انگلیسی زبان شناخته شده نیست و به سنت فلاسفه ایتالیا در جامعه سیاسی فعال است.
ریچارد سیمور نویسنده و روزنامه نگار نیز در این مراسم گفت: غرب همواره به طور فعال مشغول فراموش کردن تاریخ سیاه برده داری در عصر کلاسیک لیبرالیسم است. به گفته او آنچه که به طور تاریخی به نام غرب شکل گرفته خود را ذاتا لیبرال می داند و رقیب تاریخی خودش یعنی اسلام را ذاتا در تضاد با لیبرالیسم معرفی می کند.
وی ادامه داد از اینجاست که روایت تضاد و برخورد تمدنی شکل می گیرد. او همچنین اشاره کرد که لیبرالهای امروزی خودشان را در تضاد با اسلام معنا می کنند و این موضوعی است که در روزها و ماه های اخیر سوژه مداخله بشردوستانه در کشورهای اسلامی را توجیه می کند.
سیمور گفت: مداخله بشردوستانه همواره مبتنی بر پیش فرض پایین بودن طبقه و نژاد سوژه مورد حمایت است. به همین دلیل است که طبقه متوسط سفید پوست آمریکایی هیچ وقت سوژه مداخله بشردوستانه نمی شود.
رابین بلک برن استاد دانشگاه اگزتر نیز در این مراسم سعی کرد برخی از استنادهای تاریخی لوسوردو را مورد نقد قرار دهد.
وی گفت: غرب فلسفه های دیگری هم به جز لیبرالیسم داشته است. شاید بتوان برخی از مثال های لوسوردو را به عنوان فلاسفه محافظه کار و نه لزوما لیبرال طبقه بندی کرد.
وی همچنین به فلاسفه لیبرالی اشاره کرد که به گفته وی در زندگی روزمره خود نیز تا حدی صادق بوده اند و جان دیوئی فیلسوف آمریکایی را در این زمینه مثال زد.
وی افزود: ما باید بتوانیم بین زندگی عادی افراد و فلسفه آنها تفکیک قائل شویم و به خاطر اشتباه یک فرد، کل یک فلسفه را زیر سوال نبریم.
اروپام 345** شماره 057 ساعت 12:12 تمام
۰ نفر