۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱، ۱۶:۱۴
کد خبر: 80102692
T T
۰ نفر

چين و روسيه در مسير بازتنظيم معادلات هژموني

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱، ۱۶:۱۴
کد خبر: 80102692

گروه تحقيق و تفسير خبر- رزمايش بزرگ نظامي چين و روسيه در حالي به پايان رسيد كه مساله مشاركت ويژه دو كشور براي تغيير فضا و سازوكارهاي تامين امنيت جهاني، بازار تحليل ها و بررسي هاي ناظران مسائل راهبردي را همچنان گرم نگاه داشته است.

رزمایش مشترك نظامی چین و روسیه كه در اوایل ماه جاری با حضور بخش قابل توجهی از یگان های رزمی دریایی دو كشور در آب های اقیانوس آرام در شرق آسیا برگزار شد پس از پشت سر گذاشتن مراحل مختلف، سرانجام روز جمعه هشتم اردیبهشت ماه به پایان رسید.

این رزمایش دریایی كه به ادعای مقامات دو كشور بزرگترین همكاری نظامی دو كشور در عرصه رزمایش های نظامی در سال های اخیر به شمار می رود، با عنوان 'همكاری دریایی 2012' همزمان با مجموعه رزمایش های دریایی آمریكا در اقیانوس آرام برگزار و به مدت یك هفته به مهمترین موضوع تحولات منطقه شرق آسیا تبدیل شد.

گذشته از تحلیل و تفسیرهایی كه در خصوص زمینه ها و پیامدهای رزمایش دریایی مذكور در سطح منطقه ای و همچنین ترتیبات امنیتی حوزه آسیا- اقیانوس آرام صورت گرفته، برخی از ناظران مسائل كلان بین المللی از این رویداد به عنوان یكی از نقاط عطف و نشانگان تحولات مربوط به تغییر فضای عمومی نظام بین الملل یاد كرده و آن را به مثابه نمودی از یك چالش جدی برای تداوم سیطره آمریكا بر جهان به ویژه در حوزه موضوعات نظامی و امنیتی بر می شمرند.



** چین و روسیه در یك جبهه مشترك نظامی و امنیتی

....................................................................

علاوه بر نقطه نظرات مشترك روسیه و چین در زمینه رژیم ها و موضوعات امنیتی منطقه شرق آسیا و آسیای مركزی كه در سال های اخیر این دو كشور را به هم نزدیك ساخته، بسیاری از الزامات بین المللی نیز زمینه ساز مشاركت ویژه مسكو و پكن در حوزه مسائل نظامی و بین المللی نیز بوده است.

مهمترین این الزامات را می توان در تقابل گریزناپذیر دو كشور با راهبردهای كلان آمریكا در گستره موضوعات امنیتی جستجو كرد. دو كشور روسیه و چین در مسیر همگون سازی سطوح مختلف قدرت ملی در ابعاد سیاسی- دیپلماتیك، اقتصادی-تجاری، نظامی- امنیتی و حتی فرهنگی به تدریج به عنوان كانون چالش هایی رشد یابنده در برابر تسلط جویی آمریكا - به عنوان قدرت برتر نظام بین الملل كنونی- خود نمایی كرده و از این رو خود را درگیر الزامات ناشی از یك رقابت همه جانبه نفس گیر با این قدرت سیطره جو مشاهد می كنند.

با وجود كشورهای اروپایی و متحدان غربی واشنگتن كه در مسیر افزایش قدرت ملی و صعود در سلسله مراتب نظام بین الملل، شراكت راهبردی را بر رقابت واگرایانه ترجیح می دهند، مولفه های جغرافیای استراتژیك و منافع ملی متناقض چین و روسیه با آمریكا، پكن و مسكو را به شكلی آشكار در بسیاری از موارد رو در روی واشنگتن قرار می دهد.

از سوی دیگر وقوف رهبران كاخ سفید به پیامدهای ناشی از رشد بین المللی چین و روسیه، آمریكا را به كنترل و محدود سازی حیطه اوج گیری جهانی پكن و مسكو واداشته است. در این پیوند نوع رویكردهای آمریكا در قبال رشد قدرت ملی چین و روسیه هر چند در محیط پساجنگ سردی تنظیم و علنی می گردد اما دكترین هایی مانند 'سد نفوذ ترومن ' در سال های ابتدایی جنگ سرد را یادآوری می كند.

در این دكترین به صراحت از تقابل نقطه به نقطه و گام به گام آمریكایی ها با رقیب ابرقدرت شرقی در سراسر جهان برای كسب حداكثری منافع جهانی واشنگتن سخن به میان آمده و از تقابل سرسختانه ایالات متحده با بلوك شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی رونمایی می كرد.

هر چند در دوران جدید مقتضیات زمانی و گسترش ارتباطات جهانی، رهبران قدرت های رقیب را هر از چندگاه در برابر لنز دوربین های رسانه ها، دست در دست هم و با لبخندهایی دیپلماتیك به تصویر می كشد، اما واقعیات مربوط به دكترین سد نفوذ در برابر قطب های نوظهور رقیب واشنگتن تغییری نكرده است.

همچنین گسترش چشمگیر تعاملات و تبادلات تجاری- اقتصادی و شراكت راهبردی آمریكا با قدرت جهانی مانند چین در اقتصاد بین الملل، به واسطه تحمیل واقعیت برتری ها و مزیت های اقتصادی پكن بر سراسر جهان بوده تا تصمیم آگاهانه و تعمدی رهبران كاخ سفید برای تبدیل چین به یكی از بزرگترین شركای تجاری ایالات متحده آمریكا.

به گمان بسیاری از تحلیل گران با وجود همگرایی و وابستگی های متقابل تجاری چند صد میلیارد دلاری، جایگاه متنازع چین و آمریكا در هرم متزلزل نظام بین الملل و منافع و راهبرد های متعارض این دو كشور در عرصه جهانی، هماوردی كلان دو جانبه را ناگزیر ساخته است.

علاوه بر چین، رهبران روسیه نیز هرگز آرمان بازیافت موقعیت بین المللی مسكو در سال های جنگ سرد و پیش از فروپاشی شوروی را از نظر دور نداشته اند. روس ها همچنان به عنوان یكی از بزرگترین قدرت های نظامی جهان مطرح بوده و در سال های اخیر دست كم در محدوده سرزمین های جدا شده از قلمرو اتحاد جماهیر شوروی موسوم به 'خارج نزدیك' نشان داده اند كه حاضر به پذیرش هژمونی آمریكایی ها نیستند.

با توجه به فضای كنونی روابط بین الملل، حوزه مولفه های نظامی و امنیتی به عنوان پشتوانه سخت افزاری رقابت های همه جانبه آمریكایی ها با قطب های نوظهوری مانند چین و روسیه اهمیت یافته است. دلیل اصلی این موضوع را می توان در بهره جویی چند دهه گذشته آمریكایی ها از سیطره نظامی به عنوان پشتوانه اصلی پیشبرد مقاصد سیاسی و نقطه نظرات دیپلماتیك این كشور در سطح جهانی جستجو كرد.



** آمریكا و تلاش برای حفظ سیطره نظامی در جهان

................................................................

'زبیگنیو برژینسكی' مشاور سابق امنیت ملی آمریكا در كتاب 'تنها قدرت جهانی' كه در سال 1376 منتشر كرد، پیش طرح كاربردی برای عملی ساختن سلطه جهانی ایالات متحده آمریكا را زیر عنوان 'هژمونی تراز نوین' آماده ساخت.

برژینسكی در چارچوب طرح های توصیه گونه خود به مقامات كاخ سفید، تداوم هژمونی آمریكا را در گرو تسلط امنیتی واشنگتن بر اقیانوس ها و كنترل شبه قاره 'اوراسیا' (پهنه جغرافیایی پیوسته قاره های اروپا و آسیا) و مناطقی چون خلیج فارس دانسته و این امر را منوط به حفظ و افزایش توان نظامی و برتری مطلق آمریكا در این زمینه برشمرده است.

نگاهی اجمالی به راهبرد های كلان كاخ سفید و دكترین های نظامی- امنیتی این كشور نشان از عینی شدن توصیه های برژینسكی در رویكردهای عملی واشنگتن دارد. اصرار آمریكایی ها بر گسترش سپر دفاع موشكی ناتو و آمریكا در مناطقی چون شرق اروپا و تركیه كه در عمل به سمت روسیه نشانه رفته و اشاره به چین به عنوان چالش اصلی امنیتی واشنگتن و لزوم محدود سازی این كشور در جدیدترین دكترین امنیتی آمریكا، مصداق هایی عینی از اجرای طرح موسوم به هژمونی تراز نوین توسط رهبران كاخ سفید به شمار می رود.

همانگونه كه بدان اشاره شد برتری نیروی نظامی یك موضوع بسیار حیاتی برای گسترش و حفظ هژمونی آمریكا به شمار می آید. این كشور اگرچه از نظر شمار نیروهای نظامی از كشورهایی نظیر چین ضعیف تر به نظر می رسد اما از لحاظ تجهیزات، آموزش و امكانات، پیشرفته ترین اردوی نظامی جهان تلقی می گردد.

امكانات و تجهیزات پیشرفته ماشین نظامی گری آمریكا برای انجام عملیات های نظامی برق آسا و كلان نظیر آنچه در افغانستان و عراق گذشت ساخته است. علاوه بر این آمریكا بزرگترین قدرت اتمی است.

یكی دیگر از عناصر تعیین كننده در اعمال هژمونی ایالات متحده آمریكا دستكم 725 پایگاه نظامی این كشور در سایر كشورهاست. به همین علت است كه 'چالمرز جانسون' نظریه پرداز نامی روابط بین الملل از تسلط جویی نظامی آمریكا زیر عنوان 'امپراتوری پایگاه های نظامی' یاد كرده است. این پایگاه ها در مناطق مختلف جهان از آلمان فدرال گرفته تا فیلیپین از منافع راهبردی آمریكا در مناطق كلیدی و بحرانی جهان پاسداری می كند.

همچنین آمریكا بزرگترین بودجه نظامی را در جهان به خود اختصاص داده است به گونه ای مخارج نظامی این كشور در سال 1390 نزدیك به نیمی از تمامی هزینه های نظامی جهان بوده است.

در نگاه نخست به این مزیت های نظامی به نظر می رسد كه آمریكایی ها تا سال ها برای تثبیت هژمونی نظامی در جهان با مشكلی روبرو نباشند. اما واقعیت نشان از چالش های جدی در مسیر این سلطه جویی مطلق نظامی- امنیتی دارد.



** چین و روسیه به دنبال در هم شكستن تك صدایی نظامی- امنیتی در جهان

.............................................................................................

همانگونه كه پیشتر بدان اشاره شد، تلاش نظام مند واشنگتن برای مهار قدرت فزاینده چین و روسیه به عنوان یكی از مهمترین عوامل موثر در اتفاق مواضع و مشاركت گسترده و نزدیك پكن و مسكو در حوزه مسائل نظامی و امنیتی عمل كرده و منجر به ایجاد یك جبهه متعارض با هژمونی آمریكا در فراسوی مرزهای غربی این كشور شده است.

حل و فصل اختلافات دیرپای سرزمینی و مرزی میان چین و روسیه و نقطه نظرات مشترك در زمینه تهدید های امنیتی كه در تشكیل شورای همكاری شانگهای نمود یافت در كنار موضوعاتی چون تحریم های نظامی كشورهای غربی علیه چین، دخالت های نظامی آمریكا در مناطق نفوذ چین و روسیه، گسترش سپر دفاع موشكی و... موجب نزدیكی بیش از پیش مسكو و پكن شد به شكلی كه این دو كشور را به عنوان نزدیك ترین و پابرجاترین شركای نظامی و امنیتی همدیگر مطرح ساخت.

به واسطه مشكلات و بحران های اقتصادی كه به شكل الزامات موجود در تصمیم گیری های رهبران كشورهای غربی، منجر به كاهش هزینه های نظامی این كشورها در سال میلادی گذشته شد، بودجه نظامی روسیه و چین به ترتیب 3/9 و 7/6 درصد نسبت به سال 2010 میلادی افزایش داشت.

مقامات روسی چندی پیش از پیشرفت های چشمگیر ناوگان نظامی این كشور و از سر گیری حضور دایمی زیردریایی های اتمی روسی در اقیانوس های جهان پس از 26 سال خبر دادند. علاوه بر این گسترش نیروی نظامی فضایی و افزایش توانمندی نیروی هسته ای راهبردی توسط روس ها و همچنین احتمال خروج از پیمان 'استارت 2' با روی كار آمدن مجدد 'ولادیمیر پوتین' موجب ابراز نگرانی صریح مقامات آمریكایی بوده است.

توسعه توان نظامی سایبری و هسته ای چین در كنار قابلیت های نظامی فضایی این كشور كه چندی پیش در سرنگون سازی یكی از ماهواره های فرسوده چینی توسط نیروهای عملیات فضایی چین نمود یافت و همچنین پرده برداری هرازچند گاه چینی ها از تجهیزات فوق پیشرفته نظامی مانند هواپیماهای رادارگریز، ناوهای عظیم هواپیمابر و... در سال های اخیر با واكنش مقامات نظامی آمریكا همراه بوده است.

به گمان بسیاری از تحلیل گران یكی از بزرگترین خطاهای راهبردی آمریكا در سال های اخیر اعمال فشارهای امنیتی مضاعف بر قطب هایی مانند چین و روسیه بوده است.

از دید این ناظران چین و روسیه با توجه به رشد فزاینده مولفه های قدرت ملی از جمله توان نظامی در سال های اخیر به خودی خود در زمره مهمترین كانون های ایجاد چالش های امنیتی برای واشنگتن قرار داشته اند و اصرار بیش از حد آمریكا برای پیگیری سیاست های سلبی مانند حصار كشی پیرامون قلمرو روسیه به وسیله سپر دفاع موشكی و مهار چین در محدوده آب های سرزمینی این كشور دارای تاثیراتی معكوس بوده است و با نزدیك سازی بیش از حد این دو كشور كانون قوی تری از تولید و شیوع چالش های امنیتی برای آمریكا ایجاد شده است.

به هر ترتیب در شرایط كنونی چین و روسیه نه تنها در حوزه های منطقه ای بلكه در سطح جهانی در مسیر مشاركت، اتفاق نظر و هم پیوندی نظامی و امنیتی قرار گرفته اند كه در آینده ای نزدیك می تواند به بازتعریف معادلات هژمونی در جهان منتهی گردد.

تحقیق**م.م.ك**1358