۴ شهریور ۱۳۹۱، ۱۲:۲۷
کد خبر: 80290597
T T
۰ نفر
شانزدهمين نشست جنبش غير متعهدها در تهران؛ فرصت هاي پيش رو

گروه تحقيق و تفسير خبر- حضور سران حدود 50 كشور در تهران، پس از گذشت بيش از 50 سال از آغاز به كار جنبش غير متعهدها، مي تواند طليعه ي مهمي در فرآيند تأثيرگذاري اين جنبش در عرصه ي سياست بين الملل باشد.

زمانی كه جواهر لعل نهرو، جمال عبدالناصر و احمد سوكارنو رهبران كشورهای هند، مصر و اندونزی در سال 1955م در كنفرانس باندونگ اندونزی زمینه های شكل گیری جنبش غیر متعهدها را ایجاد كردند، ساختار دو قطبی حاصل از جنگ جهانی دوم، نظام بین الملل را تحت تأثیر قرار داده بود. در چارچوب این ساختار دو قطبی، كشورهای جهان باید اتحاد با یكی از بلوك شرق به رهبری شوروی یا غرب به رهبری آمریكا را برمی گزیدند. در چنین شرایطی بود كه برای بنیان نهادن سازمانی فرامنطقه ای به منظور حفظ استقلال سیاسی- اقتصادی كشورهایی كه خارج از دایره ی منافع این دو قطب قرار داشتند یا حداقل به دنبال گریز از وابستگی به این دو بلوك قدرتمند بودند، تصمیم هایی اتخاذ شد و در نهایت نخستین نشست سران جنبش غیر متعهدها در سال 1961م در بلگراد پایتخت یوگسلاوی برگزار شد.



** عضویت ایران در جنبش غیر متعهدها

--------------------------------------------

جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979م به عضویت جنبش غیر متعهدها درآمد. این عضویت از جهاتی طبیعی بود زیرا بسیاری از اصول بنیادین جنبش با اهداف انقلاب اسلامی در یك مسیر بود و حضور در این جنبش می توانست به فرصتی استثنایی برای پیگیری اهداف انقلاب اسلامی و تلاش برای نقش¬آفرینی بیشتر در عرصه¬ی جهانی تبدیل شود.

** اصول اساسی جنبش غیرمتعهدها

-------------------------------------

احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاكمیت یكدیگر، برابری و منافع متقابل اعضای جنبش، عدم تجاوز به یكدیگر، همزیستی مسالمت آمیز، نبود دخالت در امور داخلی یكدیگر و تأكید بر پاسداشت حقوق بشر، موارد اساسیِ مورد احترام اعضای جنبش غیر متعهدها هستند. اصولی كه این جنبش آن¬ها را مبنای كار خود قرار داده است، بیانگر تأثیرپذیری آن از فضای استقلال¬طلبی پس از جنگ جهانی دوم است كه تحت تأثیر استقلال كشورهای آمریكای لاتین و آفریقا قرار داشت. در این سال¬ها، كشورهای قدرتمند، آخرین حلقه¬های استعماری خود را گسسته بودند و استعمار فرانو به دنبال تحكیم پایه¬های خود بر مبنای وابستگی اقتصادی بود.



** جنبش غیر متعهدها پس از فروپاشی شوروی

--------------------------------------------------------

پس از فروپاشی شوروی، این گمان كه عصر وابستگی به پایان رسیده است، سیاست¬های كشورهای عضو، جنبش غیرمتعهدها را به سمتی سوق داد كه در عمل به تضعیف جایگاه این جنبش منجر شد. اما فضا به گونه¬ای پیش رفت كه انتخاب میان وابستگی به بلوك شرق یا غرب، جای خود را به انتخاب اجباری بلوك غرب داد. افزایش امیدواری این كشورها به نقش¬آفرینی سازمان ملل متحد در نظام بین¬الملل، برای احقاق حقوق آن¬ها، به یاس تبدیل شد زیرا مشخص گردید كه سازمان ملل در اختیار بلوك غرب سابق قرار گرفته است و هرگونه تلاش برای اتخاذ سیاستی مستقل در نظام بین¬الملل به معنای درگیری با سیاست¬های این بلوك است.

اما پس از افزایش قدرت اقتصادی چین و قدرت¬یابی فزاینده¬ی روسیه در سطح جهان، ساختار تك قطبی حاصل از فروپاشی شوروی به سمت چند قطبی شدن پیش رفته است. این فضای جدید در نظام بین¬الملل فرصتی فراهم آورده تا كشورهای مستقل به ایفای نقش بپردازند. در این شرایط نقش جنبش غیر متعهدها در تأثیرگذاری بر سیاست بین¬الملل در حال افزایش است به ویژه آن كه جهان كنونی با بحران¬های عدیده¬ای مواجه است كه بدون مشاركت كشورهای عضو این جنبش حل ناشدنی است.



** وضعیت كنونی و اصلاح آن

------------------------------

این حقیقت كه 120 كشور عضو جنبش غیرمتعهدها، بیش از دو سوم كشورهای عضو سازمان ملل متحد را تشكیل می¬دهند، نشانگر پتانسیل بالقوه¬ی آن برای تأثیرگذاری در فرآیندهای سیاست¬گذاری جهانی است. این پتانسیل نه تنها عرصه¬ی سیاست بین¬الملل بلكه حوزه¬ی اقتصادی را نیز شامل می¬شود. اكثریت كشورهای عضو جنبش از لحاظ منابع انسانی و طبیعی غنی هستند. این مسأله به معنای توان تأثیرگذاری در اقتصاد جهانی است. از طرفی برابری ارزش آرای دولت¬ها از لحاظ كمّی در سازمان¬های بین¬المللی و به ویژه سازمان ملل می¬تواند به میزان زیادی توانایی تغییر در سیاست¬گذاری را برای اعضای این جنبش فراهم آورد. البته این مسأله به میزان همگرایی كشورهای عضو این جنبش و اتخاذ سیاست¬های یكسان در عرصه¬ی بین-المللی بستگی دارد. هرچند صِرف توافق در اصول نظری از اهمیت تعیین¬كننده¬ای برخوردار است اما تا جایی كه این كشورها بتوانند به توافق عملی در اجرای سیاست¬های تصویبی جنبش دست یابند، توان ورود مقتدرانه¬ی آن¬ها به مسائل بین¬المللی برای اِعمال نظر و تصمیم¬سازی سیاسی افزایش خواهد یافت. این مسأله صرفاً مربوط به سازمان ملل نیست بلكه سایر سازمان¬ها بین¬المللی نیز می¬توانند عرصه¬ی نفوذ جنبش غیر متعهدها قرار گیرند. بدین ترتیب امكان برقراری صلح جهانی، پیشرفت همزمان كشورهای جهان از نظر اقتصادی، كاهش سلطه¬پذیری و سلطه¬گری محقق خواهد شد. این مسأله از نبود جهت¬گیری سلطه¬طلبانه¬ی جنبش غیر متعهدها ناشی می¬شود. در واقع برخلاف ساختار سازمان ملل متحد به ویژه شورای امنیت كه بر مبنای نابرابری و استانداردهای دوگانه شكل گرفته است، جنبش غیر متعهدها می¬تواند زمینه¬ساز برابری واقعی در سیاست بین-الملل، دوری از یكجانبه¬گرایی و همزیستی مسالمت¬آمیز مبتنی بر احترام متقابل باشد. البته این به معنای تأیید آرای نظریه¬پردازان نهادگرا در روابط بین¬الملل و قرار دادن نقشی بیش از حد تواناییِ یك جنبش در تحقق صلح بین¬المللی و كاهش یا حل بحران¬های جهانی نیست، چنانكه تجربه¬ی سازمان ملل متحد نشان داده است؛ اما به هر حال نقش سازمان¬های بین¬المللی در برقراری صلح بین المللی، همزیستی مسالمت¬آمیز و پیشرفت همه جانبه و متوازن كشورهای مستقل جهان غیر قابل چشم¬پوشی است.

نكته¬ی اساسی مربوط به جنبش غیر متعهدها در این زمینه، نقص موجود در تبدیل آن به یك سازمان بین¬المللی تمام عیار است. نداشتن مقرّ دایمی بر خلاف وجود دفتری در نیویورك، بی¬نظمی و عدم انسجام ساختاری دلایلی هستند كه از امكان تبدیل این جنبش به یك سازمان بین¬المللی منسجم، منظم و تأثیرگذار می كاهند. اگر جنبش غیر متعهدها به دنبال تأثیرگذاری بیشتر در عرصه¬ی جهانی است، باید موانع ساختاری خود را اصلاح كند. زیرا یك ساختار منسجم و قوی امكان كنش سریع و به موقع را در بحران¬های جهانی فراهم می¬سازد.



** ریاست ایران بر جنبش غیر متعهدها

---------------------------------------

برگزاری نشست سران جنبش غیرمتعهدها در جمهوری اسلامی ایران فرصت مهمی است كه می¬تواند نقش این كشور را از سویی در روند آتیِ ساختار، نقش، سیاست¬ها و موضع¬گیری¬های جنبش و از سوی دیگر در جامعه¬ی جهانی افزایش دهد. نكته¬ی مهم موجود، انتقال ریاست جنبش از مصر به جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی ایران می¬تواند از این فرصت برای تأثیرگذاری اساسی در حوزه¬ی تصمیم¬گیری و تصمیم سازی سیاسی و اقتصادی برای اعضای جنبش از طریق ارایه¬ی راهكارهای بنیادین در جهت اصول این جنبش استفاده كند. زیرا تفاوتی اساسی میان عضویت معمولی در یك سازمان با ریاست بر آن وجود دارد. ریاست بر هر سازمانی میدان عمل آن كشور را افزایش می¬دهد و جنبش غیر متعهدها نیز از این قاعده مستثنی نیست.



** تحولات كنونی و جنبش غیر متعهدها

-----------------------------------------

در زمان حاضر تحولات مهمی در سطح جهانی و منطقه¬ای، همزمان با برگزاری جنبش غیر متعهدها در ایران، به وقوع پیوسته است. از سویی تحولات جهانی نظیر بحران اقتصادی اروپا و امریكا، جنبش تسخیر وال استریت و اعتراضات اجتماعی اروپا، چشم¬انداز اقتصاد جهانی را در هاله¬ای از ابهام قرار داده است. از سوی دیگر، منطقه¬ی خاورمیانه نیز بیداری اسلامی را به چشم می¬بیند. مردم در كشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا، به سلطه¬ی چند دهه¬ای دیكتاتورهای حاكم بر كشورهایشان پایان داده¬اند. اما مسأله¬ی سوریه در این رابطه از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است زیرا نتیجه¬ی تحولات آن می¬تواند برای سال¬های متمادی منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. برنامه هسته¬ای صلح آمیز ایران هم موضوع ویژه¬ای است كه سیاست كشورهای عضو جنبش غیر متعهدها و مشی كلّی جنبش در قبال آن برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد.

درست است كه بحران اقتصادی كنونی در اروپا و آمریكا برای كشورهای عضو این جنبش نیز دردسرساز بوده، اما چگونگی اتخاذ رفتار در قبال این بحران از سوی جنبش غیر متعهدها دارای اهمیت است. به هر حال اعضای جنبش دو سوم كشورهای عضو سازمان ملل متحد را تشكیل می¬دهند و آرای آنها در نحوه¬ی تصمیم¬گیری در این سازمان بیشترین تأثیر را دارد. اینكه آیا كشورهای عضو جنبش به دنبال ادامه¬ی سیاست¬های اقتصاد سرمایه¬داری به شیوه¬ی آمریكایی باشند یا با توجه به شكست این نظام اقتصادی در كنترل بحران، نظام دیگری را برای اتخاذ سیاست¬های اقتصادی برگزینند، می¬تواند تغییرات مهمی در عرصه¬ی اقتصاد جهان ایجاد كند. جنبش غیر متعهدها با توجه به تعداد اعضای خود، وسعت سرزمینی كشورهای عضو، منابع انسانی و مواهب طبیعی قادر است نقش پررنگ¬تری در مدیریت اقتصادی جهان ایفا كند.

نوع تصمیم¬گیری این جنبش در قبال تحولات سوریه نیز مهم است. در واقع جنبش غیر متعهدها حل بحران سوریه را به شكلی عادلانه امكان پذیر می داند. پیشنهاد مصر برای تشكیل كمیته¬ای چهار جانبه شامل ایران، مصر، تركیه و عربستان در این رابطه قرار دارد. درست است كه تركیه عضو جنبش غیر متعهدها نیست زیرا عضویت در پیمان های نظامی مخالف اساسنامه¬ی این جنبش است اما دعوت ایران از آنكارا برای حضور در نشست تهران، نشانه¬ی تلاش ایران برای استفاده از ظرفیت جنبش غیر متعهدها برای حل بحران سوریه است. دو نكته¬ی اساسیِ حاصل از اصول بنیادین جنبش غیر متعهدها در این زمینه وجود دارد: نخست اینكه مطابق ضمیمه¬ی سوم سند نهایی پانزدهمین اجلاس سران جنبش در شرم¬الشیخ مصر در سال 2009 ، هرگونه تلاش برای تغییر رژیم در كشورهای عضو جنبش مغایر اصول آن است. بنابراین تلاش¬های صورت گرفته از سوی گروه¬های مسلح تروریست در سوریه برای سقوط نظام سیاسی حاكم بر آن كشور، بایستی از سوی این جنبش نامشروع تلقی شود. دوم؛ اینكه استفاده از مزدوران در هر شرایطی به ویژه در مناقشات محكوم شده است. آنچه در مورد سوریه مورد اذعان همه به ویژه طرف¬های غربی است، استفاده از مزدوران خارجی و ارسال تسلیحات به سوریه است و امكان موضع¬گیری جنبش در مورد مسائل سوریه به نفع جریان مقاومت اسلامی وجود دارد.

برنامه هسته¬ای ایران موجب شده است تا انفعال سال¬های قبل جنبش غیرمتعهدها در مسائل بین¬المللی تا حدی به سمت كنشگری فعال سوق یابد. بیانیه¬های متعددی كه این جنبش در نشست¬های مختلف خود و همچنین در حاشیه¬ی نشست¬های سازمان ملل متحد در حمایت از حقوق هسته¬ای جمهوری اسلامی ایران صادر نموده است، نشانگر پتانسیل بالقوه¬ای در جنبش غیرمتعهدها جهت موضع¬گیری بی¬طرفانه درباره¬ی مسائل بین المللی از جمله موضوع هسته¬ای صلح آمیز ایران است. نشست غیر متعهدها در تهران نه تنها اتهام انزوای بین-المللی ایران را بی¬اعتبار ساخته است بلكه حضور سران بیش از 50 كشور جهان، دبیركل سازمان ملل متحد و به ویژه رییس جمهور مصر، موفقیت ایران در حفظ و گسترش روابط دیپلماتیك با سایر كشورها، و شكست رژیم صهیونیستی و آمریكا در انزوای بین¬المللی ایران را متجلی می¬سازد. این نشست می¬تواند به فرصتی برای صدور بیانیه¬ی دیگری در حمایت از حقوق هسته¬ای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود و زمینه را برای موفقیت دیپلماتیك و حضورِ با دست پُرِ ایران در مذاكرات آتی با گروه 1+5 فراهم كند.

تحقیق**م.ص**1358