طنز در سینما همانند سایر رشته های ادبی و هنری از اهمیت زیادی برخوردار است به طوری كه گونه ای خاص به نام كمدی را به خود اختصاص داده است.
تفریح و تفنن یكی از خواسته های اصلی مخاطبان از سینما است كه ژانر (گونه) كمدی به آن پاسخ داده و برخی از مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را به شكل هنرمندانه ای مطرح می كند.
لودگی و شوخی های ركیك كلامی، به كارنگرفتن بازیگران صاحب سبك، فیلمنامه های ضعیف و برخورد بسیار سطحی با مسائل اجتماعی نیز چاله های ابتذالی هستند كه برخی از فیلم های این سبك در آن افتاده اند.
طرح مسائل نا به جا، تقلیدهای ناشیانه از فیلم ها و هنرپیشگان مطرح و نداشتن انسجام از دیگر آسیب های این گونه سینمایی است كه هر یك از تماشاچیان نام چند عنوان آن را در ذهن خود دارند.
نخستین فیلم های سینمای دنیا و ایران در این ژانر تولید شده اند و تلاش برای ایجاد تفریح و تفنن در آثار اولیه نمایان است.
تعداد زیادی از بازیگران و كارگردان های برجسته سینما از جمله 'چارلی چاپلین'، 'باستر كیتون' (1895-1966)، 'هارولد لوید'، 'بیلی وایلدر' (1959)، 'بلیك ادواردز'، 'مل بروكس' (1974)، 'فدریكو فلینی'، 'وودی آلن'، 'نورمن ویزدم' و 'لویی دوفونس' آثار خود را در این گونه خلق كرده اند.
كمدی های كلاسیك عصر طلایی هالیوود نظیر 'لورل و هاردی' شاخص ترین آثار در زمان رونق سینمای ناطق بودند كه گروه های دیگری مثل سه كله پوك به تقلید از آنها پرداختند.
هر چند در سال های اخیر نیز كمدی همچنان بخش مهمی از آثار سینمایی را به خود اختصاص داده و هنرمندانی چون 'روان آتكینسون' معروف به 'مستر بین' در این زمینه درخشیده اند، ولی گفت و گوهای خارج از نزاكت برخی فیلم ها، جذابیت تصویری آنها را كم رنگ كرده است.
تاریخ سینمای داستانی ایران با یك فیلم كمدی - فانتزی به نام 'آبی و رابی' ساخته ی 'آوانس اوگانیانس' شروع شده كه در سال 1309 اكران شد و در آن ماجراهای خنده داری برای دو فرد یكی بلند و دیگری كوتاه قد رخ می دهد.
صحنه ها و گفت و گوهای كمیك در بیشتر فیلم های ملودرام نیز به نحوی گنجانده و از عنصر كمدی برای جذب مخاطب استفاده می شد.
در ایران با بهره گیری از سابقه نمایش های تخت حوضی و تقابل غلام و ارباب، ندانم كاری یك وردست لوده و شلوغ در كنار شخصیت جدی، زمینه خلق یك موقعیت كمیك و خنده آور را فراهم می ساخت كه شخصیت 'آمیزعبدالطمع' و 'عبدلی' با بازی 'رضا عبدی' و 'امیر پارسی' شناخته شده ترین نمونه اخیر آن (بیشتر در رادیو و تلویزیون) است.
در نمایش های تخت حوضی، بر روی حوض خانه های بزرگ ایرانی در زمان جشن ها و میهمانی ها، تخته بزرگی میگذاشتند و بازیگران روی آن تخته به اجرای نمایش از نوع كمدی می پرداختند.
با توجه به وجود شخصیت كمدی و قدیمی 'سیاه' در ایران، این نمایشها به یكی از نام های عمومی 'سیاه بازی' یا 'تخت حوضی' و یا 'رو حوضی' معروف شد.
در فیلم های فارسی دهه 40 نیز در كنار قهرمان بزن بهادر، یك وردست، بازی صحنه های كمیك و بیشتر گفت و گوهای نسبتا خنده دار را به عهده داشت، كه 'علی میری' (1315-1387) یكی از شناخته شده ترین آنها است.
مرحوم 'علی حاتمی' با ساخت فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته تلاش در زمینه ساخت فیلم كمدی با ساختار سینمایی را آغاز كرد ولی به دلایلی به توفیق درخوری دست نیافت.
'جعفرخان از فرنگ برگشته' در سال ۱۳۶۶ بر اساس نمایشنامه ای از 'حسن مقدم' توسط 'علی حاتمی' و با بازی 'عزت الله انتظامی' و 'محمدعلی كشاورز' به فیلم تبدیل شد و در آن به موضوع غربزدگی و تحجر در جامعه ایران پرداخته شد.
فیلم اجاره نشین ها به كارگردانی 'داریوش مهرجویی' و بازی 'عزت الله انتظامی' و 'اكبر عبدی' نقطه عطفی در تولید فیلم كمدی در ایران محسوب می شود، زیرا نه به صورت دیالوگ بلكه با زبان و ساختاری سینمایی با تماشاگر رابطه برقرار می كند.
در این فیلم یك آپارتمان زیر نظر مباشر مالك متوفای خانه اداره می شود كه با همكاری دلال بنگاه معاملات املاك قصد تصاحب و فروش خانه را دارد و از تعمیر اساسی آپارتمان سرباز می زند.
مستأجران كه به ماجرا پی برده اند برای چاره جویی با بنگاه رقیب، كه در همان منطقه است تماس می گیرند و متوجه می شوند كه حكم تخلیه ای كه دریافت كرده اند، به علت ناشناخته بودن وارث ملك، فاقد اعتبار است و سرانجام مأموران شهرداری به مستأجران اعلام می كنند كه آپارتمان به اقساط به آن ها واگذار خواهد شد.
سینمای كمدی، پس از آن نیز كم و بیش مورد توجه قرار گرفت و فیلم هایی چون مرد عوضی (1376) ساخته 'محمدرضا هنرمند' و با بازی 'پرویز پرستویی'، 'فاطمه معتمدآریا' و 'افسانه بایگان' و 'مومیایی' ساخته شدند اما 'لیلی با من است' و 'مارمولك' آثاری شاخص در این زمینه محسوب می شوند.
گونه كمدی در سال های اخیر در تلویزیون مورد توجه بیشتری قرار گرفت كه موفق ترین كارها در این زمینه را مهران مدیری با 'شبهای برره' و 'مرد هزار چهره' خلق كرد.
اساس بیشتر این كمدی ها واقع شدن یك شخص در موقعیت نامناسب است، در مارمولك یك دزد در موقعیت یك روحانی و در مرد هزار چهره یك شخص ساده لوح و به اصطلاح جو زده بر اثر حوادثی در موقعیت های مختلف قرار گرفته و صحنه های كمیكی خلق می شود.
استقبال مردم از سریال های طنز تلویزیونی، گروهی از فیلمسازان را به سمت تولید این نوع فیلم سوق داد، كه آثار برخی از آنان كه فقط با هدف گیشه ساخته شده بود، مناسب عنوان لودگی و به حق شایسته دریافت زرشك طلایی (جایزه بدترین فیلم) هستند، اما كارهای نسبتا موفقی از جمله 'اخراجی ها' به كارگردانی 'مسعود ده نمكی' و 'ورود آقایان ممنوع' ساخته 'رامبد جوان' نیز ارائه شده است.
اكنون چهره های سینمایی صرفا كمدی یا كسانی مثل 'علیرضا خمسه' و 'مهران مدیری' كه عمده آثارشان در این ژانر باشد، بسیار كم است و به همین دلیل شناخت و پرورش استعدادها از راه های اعتلای این گونه سینمایی است.
در حال حاضر بسیاری از فیلمنامه نویسان، كارگردانان و هنرپیشگان به طور تفننی و شاید فقط برای اینكه یك طنز هم در كارنامه كاری خود داشته باشند به این گونه رو می آورند، در حالی كه نیاز به افراد متخصص در این زمینه ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
طنز و مطایبه ( شوخی و خوش طبعی) بخش مهمی از آثار ادبی كهن و جدید ایران را به خود اختصاص داده و سینما می تواند با استفاده از آن، آثار مردم پسند و قابل تقدیری را ارائه دهد.
توجه به مسائل اجتماعی روز نظیر آن چه در فیلم 'دایره زنگی' ساخته 'پریسا بخت آور' در قاب تصویر درآمد (مساله ماهواره)، بهره گیری از دیدگاه های روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و پزشكی كه نمونه آن در فیلم 'آتش بس' ساخته 'تهمینه میلانی' به منصه ظهور رسید، از دیگر راهكارهای ارتقای سینما در گونه كمدی است.
تاریخ ایران و جهان نیز مملو از حوادث و رویدادهایی است كه سینماگران می توانند از آنها برای ساخت یك اثر نشاط آور و پربار بهره گیرند.
بهره گیری از تكنیك های روز و ویژگی های مثبت آثار سینمای جهان و تركیب آن ها با داشته های فرهنگی سنتی و بومی ایران زمین، یكی از راه های اعتلای همه هنرها و به ویژه سینمای كمدی است.
سینمای كمدی بیشتر از گونه های دیگر با مسائل روز در ارتباط است و گسترش و اعتلای آن علاوه بر تلاش روز افزون دست اندركاران، نیازمند ارتقای ضریب تحمل صاحبان قدرت و طیف های مختلف اجتماعی است، زیرا هدف این گونه آثار، رنجاندن كسی نیست بلكه خندان مردم و اصلاح امور جامعه است.
پرداختن غیر اصولی به این گونه، نه تنها هنرمند را از آفرینش ناب هنری محروم بلكه مخاطبان را نیز دلزده می كند و رونق نسبی این گونه سینمایی را از بین می برد، زیرا چنان كه 'آندره وایدا' (فیلمساز لهستانی) گفته، در سینما؛ تنها داور مردم هستند.
مردم از تماشای فیلم كمدی انتظار شادی، نشاط و خنده دارند ولی نمی خواهند به اصطلاح الكی خوش باشند و این نكته لبه تیغ و رمز شكست و یا موفقیت گونه كمدی است.ك/4
نگارنده: علی حیدر شاه حسینی
559/507
اراك- پرداختن به طنز در ادبيات و سينما نيازمند ظرافتي خاص و در واقع به مثابه ايستادن بر لبه هنر و ابتذال است.