عاشورا، نه یك روز بود كه بگوییم گذشت و نه در یك سرزمین اتفاق افتاد كه بخواهیم آن را محصور كنیم ولی قصه كربلا و عاشورا در عرصه گیتی و در پهنه روزگار جاری است و هر روزی كه می گذرد عاشورا، زیبایی هایش را بیشتر و بیشتر به رخ آزادگان جهان می نمایاند و گویی این صدای حسین(ع) است كه در گوش زمان می پیچد؛ 'آزادمرد باشید'.
تاریخ گواهی میدهد كه شیعیان و دوستداران حسینی همیشه برای عرض ارادت به ساحت مقدس سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش تلاش میكنند تا با بهرهگیری از تمام ظرفیت های خود سهمی را در این عرصه داشته باشند.
ادبیات به عنوان یكی از ظرفیت های بشری سهم بسزایی در این زمینه داشته و نویسندگان ، شاعران و ادیبان با نوشتن اثری یا سرودن شعری تلاش كرده اند تا نام خود را در زمره خادمان حسینی روایت كنندگان حادثه عاشورا ثبت كنند.
ادبیات داستانی نیز دراین میان سهم مهمی را ایفا می كند؛ ادبیات بسیاری از ایرانیان با داستان عجین گشته وهنوزهم داستان هایی كه پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها برای فرزندان خود روایت میكردند ، در گوشه ذهن ها وجود دارد.
بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان از فرصت ایام ماه محرم و عزای سیدالشهدا(ع) استفاده كرده و روز گذشته (یكشنبه) نشستی تخصصی با عنوان 'ظرفیت های داستانی واقعه عاشورا' با حضور برخی نویسندگان و پژوهشگران برگزار كرد.
* عاشورا، شگفت انگیزترین داستان
'محمدرضا سنگری' محقق وپژوهشگرمعاصر یكی از دعوت شدگان به این مراسم بود كه از همان ابتدا به اصل موضوع اشاره كرد و گفت: آشناترین آیه ای كه سر بریده امام حسین(ع) تلاوت كرد آیه نهم از سوره 'كهف ' بود كه فرمود 'ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من ایاتنا عجبا'؛ آیا گمان كردي اصحاب كهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟
وی معتقد است كه سوره كهف شگفت انگیزترین سوره در قرآن است. چون در این سوره داستان اصحاب كهف، همراهی حضرت موسی و خضر، قصه ذوالقرنین و چند ماجرای دیگر، آن را شگفت انگیز كرده است.
سنگری گفت: 'زید بن ارقم' صحابی رسول خدا(ص) هنگامی كه تلاوت این آیه را از سر بریده امام حسین(ع) شنید خطاب به آن حضرت گفت: قصه شما شگفت انگیزترین قصه تاریخ است.
وی داستان كربلا را داستانی غیر تكراری دانست و گفت: هیچوقت نگران تكرار این قصه نباید بود. هر سال در ماه محرم روضه ها را دوباره می شنویم ولی هر بار احساس می كنیم كه برای اولین بار این مصیبت ها را می شنویم؛ گویی كربلا هیچوقت تكرار نمی شود و قصه كربلا مانند داستان نیست كه با یك بار مطالعه آن را كنارگذاشت .
كارشناسان ادبی معتقدند كه داستان كربلا ظرفیتی تمام ناشدنی دارد. چون واقعه عاشورا دارای عرصه های بسیار گوناگونی است كه هر كدام ظرفیت صدها داستان دارد.
* ظرفیت ماجرای كربلا
سنگری به ظرفیت های كربلا در زمینه داستان اشاره كرد و گفت: یكی از ظرفیت های كربلا ظرفیت ماجراست؛ یعنی هم شروع، هم متن و تداوم و هم طنین شگفت انگیزی دارد كه در عرصه شعر، نثر ادبی و داستان این ظرفیت ها وجود دارد.
این پژوهشگر تاریخی با بیان این كه بیش از 11 سال درباره یاران سیدالشهدا(ع) مطالعه كردم؛ به ظرفیت یاران عاشورایی اشاره كرد و گفت: قلمروی حوادث و روایات تاریخی كمك می كند تا بخش های ناگفته كربلا را كشف كنیم.
نویسنده 'آینه داران كربلا' افزود: تاكنون 151 نفر از اصحاب امام حسین(ع) را شناسایی كرده ام كه این شهدا را می توان در قالب های 'شهدای پیش از حادثه'، 'شهدای تیرباران صبح عاشورا'، 'شهدای جنگ تن به تن'، 'شهدای نماز ظهر'، 'شهدای پس از نماز ظهر'، 'شهدای بنی هاشم' و 'شهدای بعد از شهادت امام حسین(ع)' تقسیم بندی كرد.
بسیاری از كسانی كه با ادبیات عاشورا و كربلا آشنا هستند؛ شاید فقط نام چند نفر از شهدای كربلا را به خاطر داشته باشند در حالی كه به گفته سنگری بیش از 150 نفر در حادثه كربلا دخیل بوده و برای نهضت حسینی جان خود را تقدیم كردند.
سنگری گفت: شاید نام برخی از شخصیت های كربلا را حتی یك بار هم نشنیده باشیم ولی در درون قصه كربلا، قصه های میان پیوندی وجود دارد كه این مساله ظرفیت ساخت قصه را بسیار زیاد می كند.
وی در ادامه تركیب یاران امام حسین(ع) را بی نظیرترین افراد در تاریخ اسلام دانست و گفت: در هیچ حادثه ای نمی توانید تركیبی از سفید و سیاه، بزرگ و كوچك، زن و مرد و قومیت های محتلف در یك جا مشاهده كنید.
نویسنده '40 روز عاشقانه' با بیان اینكه هیچ حادثه ای در طول تاریخ نیست كه همه گروه های سنی در آن حضور داشته باشند افزود: در واقعه كربلا سرباز هفت ساله ای جان خود را نثار می كند كه دشمن بدنش را قطعه قطعه كرد و سربازی 11 ساله به نام 'عبدالله بن حسن' داشت كه رجزهایش همه را به شگفتی وا می دارد.
وی همچنین از 'هانیه' به عنوان تنها زنی یاد كرد كه در واقعه كربلا به شهادت رسید؛ شخصیتی كه روایت او را می توان در قالب یك داستان جذاب به مخاطب ارائه كرد.
* توجه به ظرفیت دشمن در قصه كربلا
به گفته سنگری ظرفیت دیگر كربلا مربوط به دشمن است؛ یعنی شناخت دشمنانی كه در جریان كربلا نقش ایفا كردند و بررسی هر یك از شخصیت آنان قابلیت تبدیل به داستانی جذاب برای مخاطب دارد.
سنگری به ظرفیت شخصیت 'شمر بن ذی الجوشن' اشاره كرد و گفت: تكوین شخصیت شمر می تواند به یك قصه جذاب تبدیل شود؛ شمری كه در سپاه حضرت علی (ع) بود و در یكی از جنگ ها جانباز شد و پس از حادثه كربلا به ایران پناه برد و سرانجام كشته شد.
وی در ادامه از شخصیت های 'عمر سعد'، 'خولی'، 'زید بن ورقاء' و دیگر جنایتكاران و حتی زنان سپاهیان دشمن یاد كرد كه بسیاری از این زنان مانند زن عمر سعد و زن شمر نقش مثبتی در حادثه كربلا داشتند.
سنگری همچنین از كتاب 'التعجب' به عنوان كتابی یاد كرد كه می توان از آن برای داستان كربلا بهره گرفت. چون این كتاب فهرست تمام كسانی را ارائه می كند كه در كربلا به غارت وسایل یاران امام حسین(ع) و خیمه ها پرداختند.
* ظرفیت گروه های مختلف در كربلا
نویسنده كتاب 'روایت عطش و آتش' به تنوع گروه های مختلف در حادثه كربلا اشاره كرد و وجود گزارشگران را یكی از مهمترین موضوع های این حادثه دانست.
سنگری از حضور صنوف مختلف در جریان كربلا یاد كرد و گفت: در میان لشكر امام حسین(ع) گزارشگری به نام 'عقبه بن سمعان' حضور داشت كه وقایع را ثبت می كرد ولی سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا او را از كربلا بیرون كرده و به او می فرماید تو باید خبرهای ما را به مردم برسانی.
وی همچنین گزارش های 'حمید بن مسلم' و 'هلال بن نافع' كه از مهمترین گزارشگران دشمن در واقعه نینوا بودند، به عنوان دستمایه هایی برای پرداختن به قصه های عاشورایی یاد كرد.
* شخصیت های خاكستری كربلا
هر كسی كه در میدان كربلا و در كنار حسین بن علی(ع) نباشد؛ ناگزیر باید در سپاه یزید و عمر سعد شمشیر بزند ولی سنگری معتقد است در حادثه كربلا شخصیت هایی وجود دارد كه تا آخرین لحظه با امام حسین(ع) بودند ولی از آن حضرت فاصله گرفتند؛ هرچند در سپاه دشمن نیز حضور نیافتند.
سنگری در ادامه داستان 'هرثمه بن سلیم' را روایت كرد و گفت: هرثمه در ماجرای صفین با حضرت علی(ع) بود و قصه كربلا را از زبان آن حضرت در هنگام عبور از سرزمین نینوا شنید ولی او 23 سال این داستان را فراموش كرده بود و در روز عاشورا كه در سپاه امام حسین(ع) حاضر بود؛ ناگهان روایت امیرالمومنین را به یاد آورد و همان لحظه به یاد فرزندش افتاد و به همین دلیل از لشكر امام حسین(ع) جدا شد.
وی همچنین به داستان 'ضحاك بن عبدالله مشرقی' اشاره كرد كه امام حسین(ع) درباره او دعا كرد.
نویسنده 'سیب و عطش' گفت: ضحاك فردی بود كه با منطق و استدلال به بیان نظرات خود می پرداخت و حتی به امام حسین(ع) گفت كه تا پای جان در خدمت سیدالشهدا(ع) خواهد بود ولی در روز عاشورا به امام عرضه داشت كه 'من گفته بودم تا پای جان با شما هستم ولی جان خود را به خاطر شما از دست نمی دهم.'
سنگری افزود: وی از امام حسین خواست تا روز عاشورا در ركاب آن حضرت بجنگد و سپس از معركه بیرون رود ولی امام از او پرسید 'چگونه می خواهی با وجود بسته بودن راه های فرار و نداشتن مركب فرار كنی؟'
وی اضافه كرد: ضحاك به امام گفت كه اسبی را آماده كرده تا پس از جنگ از كارزار فاصله بگیرد و از امام خواست تا برای او دعا كند و امام(ع) نیز در طول جنگ برای او دعا می كرد تا آسیبی نبیند و توانست از كربلا بگریزد.
'عبیدالله بن حر جحفی' از دیگر شخصیت هایی است كه به گفته سنگری تا قصر 'بنی مقاتل' امام حسین(ع) را دیده بود و گزارشی دقیق و جالب از وضعیت كاروان و خصوصیات یاران حسین ارائه كرده است.
سنگری گفت: عبیدالله از كسانی بود كه در ركاب حضرت علی(ع) می جنگید ولی بعد به سپاه معاویه پیوست و در مقابل امیرالمومنین(ع) ایستاد. عبیدالله همان كسی است كه در پاسخ به ندای امام حسین(ع)، به آن حضرت پیشنهاد داد تا از اسب و شمشیرش استفاده كند ولی امام فرمود مرا به اسب و شمشیر تو نیازی نیست.
سنگری گفت: ابن حر اولین كسی بود كه پس از واقعه عاشورا وارد سرزمین كربلا شد و برای سیدالشهدا(ع) شعر سرود.
* ظرفیت هایی كه با كربلا پیوند دارند
سنگری همچنین به ظرفیت موجوداتی همچون پرندگان و فرشتگان اشاره كرد كه در ادبیات داستانی نقش بسزایی داشته و نویسنده را در تدوین یك داستان زیبا كمك می كند.
نویسنده 'روایت عطش و آتش' روایتی از پرندگانی سپیدبال را بیان كرد كه بنا به منابع تاریخی و روایی در حوادث بعد از حادثه عاشورا زیبایی هایی را به تصویر كشیدند.
همچنین شخصیت های راوی كه بعد از حادثه كربلا به بیان داستان عاشورا پرداختند؛ یكی از منابع مهم برای نوشتن داستان است كه برخی از این روایت ها از ائمه معصومین(ع) مانند امام صادق(ع) است.
سنگری در این ارتباط به 'زیارت ناحیه مقدسه' اشاره كرد كه از زبان امام زمان(عج) در رثای امام حسین(ع) و یاران وفادارش می پردازد و گفت: در این زیارت درباره عاشورا نكاتی دقیق و بسیار جالب مطرح می شود كه در هیچیك از منابع دیده نمی شود.
سنگری در ادامه گفت: برخی افراد مانند 'فاطمه صغری' دختر امام حسین(ع) در كربلا شركت كردند و گزارش دادند و این دختر سیدالشهدا در كربلا 17 ساله بود و یك سال بر سر مزار همسرش 'حسن مثنی' فرزند امام حسن مجتبی(ع) خیمه ای برپا كرد و داستان كربلا را بیان می كرد.
حسن مثنی در روز عاشورا زخمی شد و روز یازدهم كه دشمن برای جمع آوری اجساد وارد كربلا شده بود؛ یكی از ماموران متوجه زنده بودن حسن مثنی شد و جان او را نجات داد. این فرزند امام مجتبی(ع) با فاطمه صغری ازدواج كرد و در سن 35 سالگی مسموم شد و به شهادت رسید.
* كربلا، داستانی فراتر از یك روز
سنگری گفت: از آنجا كه كربلا را یك روز می دانیم؛ بسیاری از صحنه های اطراف این حادثه را محدود كرده ایم در حالی كه بسیاری از مسائل گمشده كربلا را می توان پس از جریان عاشورا پیدا كرد.
وی گفت: هیچ جلوه ای از زندگی وجود ندارد كه در كربلا نباشد و اگر قرآن عالی ترین قانون است؛ كربلا عالی ترین اجراست.
این نویسنده افزود: وقتی تمام جلوه های زندگی در كربلا باشد بنابر این تمام ظرفیت های قصه نیز در آن وجود دارد و كسانی كه به مقوله قصه و داستان علاقه دارند تلاش كنند تا گم گوشه های كربلا را بشناسند و به آن بپردازند.
* ضرورت تاثیرپذیری نویسنده
'صادق كرمیار' نویسنده رمان عاشورایی 'نامیرا' در این مراسم گفت: نویسنده زمانی می تواند دست به قلم ببرد و نویسنده شود كه از یك موضوع تاثیرپذیرفته باشد و تا زمانی كه این تاثیرپذیری در نویسنده بوجود نیاید؛ نمی تواند قصه بنویسد و حتی اگر بدون تاثیرپذیری قصه ای بنویسد؛ این داستان تاثیری بر خواننده نخواهد گذاشت و یا بسیار كم تاثیر خواهد بود.
وی همچنین پیدا كردن مضامین برای داستان كربلا را برای نویسنده داستان بسیار مهم دانست و گفت: یك نویسنده با یافتن مضمون می تواند طرح داستانی بنویسد و بر اساس آن داستان خود را بنا كند.
نامیرا داستان 'عبدالله بن عمیر كلبی' است كه كرمیار با قلمی زیبا آن را به تصویر كشیده است و در نشست تخصصی ظرفیت های داستانی واقعه عاشورا، چند تن از نویسندگان، قلم این نویسنده را ستودند.
عبدالله بن عمیر كلبی از یاران امیرالمومنین(ع) و سیدالشهدا(ع) بود كه 'عبدالله بن تمیم كلبی' نیز نام داشت. او در كوفه زندگی میكرد و زمانی كه شنید مردم كوفه برای جنگ با امام حسین (ع) آماده میشوند، تصمیم گرفت تا امام (ع) را یاری كند و معتقد بود كه جنگیدن با سپاه عمرسعد مهمتر از جنگیدن با مشركان است.
عبدالله به همراه همسرش 'هانیه' شبانه خود را به كربلا رساندند و او به عنوان نخستین مبارز، به نبرد دو تن از شجاعان دشمن رفت و آنها را به هلاكت رساند و در هجوم گروهی دشمن نیز، پس از هلاكت دو تن دیگر از آنان، به عنوان دومین شهید از یاران امام (ع) به خیل شهیدان پیوست.
پس از شهادت عبدالله، همسرش نیز كه در كنار جنازه او میگریست به وسیله غلام شمر به خیل شهیدان پیوست.
'یاسین حجازی' نویسنده كتاب 'آه' نیز به نویسندگان داستان های عاشورایی سفارش كرد تا فضایی را فراهم كنند كه نگاه خواننده تغییر كند.
وی گفت: در ابتدای كتاب 'آه' شخصیتی به تصویر كشیده می شود كه همه چیز دارد. یعنی امام حسین(ع) شخصیتی است كه در این كتاب از خانواده، مقام و منزلت برخوردار است ولی در پایان كتاب خواننده، حسینی را می بیند كه نه زن و فرزند دارد؛ نه مقام و منزلتی و نه حتی سری.
كتاب 'آه' اقتباسی از ترجمه علامه 'ابوالحسن شعرانی' است و مرحوم شعرانی كتاب نفس المهموم 'شیخ عباس قمی' را با نثری روان ترجمه كرده است.
هرچند این نشست تخصصی سرنخ های جالب و جدیدی را به نویسندگان حوزه داستانی ارائه می كند اما برای ایجاد تحول در داستان های عاشورایی، همتی حسینی و عاشورایی نیاز است تا پیام سیدالشهدا(ع) نه فقط از راه مرثیه و مداحی و عزاداری، بلكه با استفاده از تمام ظرفیت های هنری به ویژه در زمینه ادبیات داستانی به گوش تمام آزادگان جهان و فطرت جویان پاك منتقل شود.
از:محمدرضا جعفرملك
فراهنگ(5)**1003**1588
تهران - واقعه عاشورا به پهناي جهان و به اندازه تمام روزهاي دنيا جاي سخن دارد و اگر اهل قلم به ظرايف ظرفيت هاي اين واقعه آگاه شوند؛ حادثه كربلا در ادبيات داستاني ايران از جايگاهي ويژه و ممتاز برخوردار خواهد شد.