گروهی با تاكید بر ارائه تصاویر آشنا (كلیشه) برای ذهن مخاطب، تولید این دست از آثار را فارغ از جنبه زیبایی شناختی هنر جستجو می كنند و اصرارشان بر این منطق استوار است كه نمایش های مذهبی دارای اهداف متفاوتی از دیگر گونه های تئاتری در كشور است و بر همین نمط (روش) تولید آنها نیز باید شكل و سیاق دیگرگون و متفاوت داشته باشد و عده ای دیگر نیز با تكیه به منطق روزآمدی مبانی دینی برای تاثیر گذاری وسیع تر بر عموم مخاطبان و ارضای سلایق گوناگون در مورد محوریت واحد مبانی معرفتی و مذهبی، هنر تئاتر را دارای چهارچوب ها و قواعد زیبایی شناختی خاص خود می دانند و تولید هر اثر در هر گونه ای از درام را در همان قواعد خواهانند.
** توفیقات یك مدیر - هنرمند در عرصه تئاتر دینی
جالب این كه در خیل آرا و نظرهای مختلف، هر دو گونه نمایش های مذهبی مخاطبان خاص خود را داراست و شاید یكی از اصلی ترین دلایلی كه تا به امروز مانع شده تا یك گروه به نفع گروه دیگر كنار بكشد و اجازه رشد و تعالی نمایش دینی را بر اساس یك ضابطه مشخص و نظام مند بدهد، به همین دودستگی میان تولیدكنندگان این گونه آثار و بازخورد مخاطبان خاص آنها باز می گردد.
به عنوان مثال نمایش هایی چون 'خورشید كاروان' و 'هلال ماه' متكی بر نظریه تولید نمایش های دینی مبتنی بر تصاویر كلیشه ای اما آشنا، سالها است كه در عرصه هنرهای نمایشی ما بازتولید و اجرا می شود و هر بار نیز مورد قبول عده ای از مخاطبان قرار می گیرد و در این میان نمایش هایی نیز مانند 'سردار مهر و ماه' یا 'بانوی آب و آیینه' هستند كه با اتكا به قواعد زیبایی شناختی تئاتر تلاش بر روزآمد كردن مفاهیم مذهبی در سایه تولیدات تئاتری به معنای نوین آن دارند، كه این طیف از آثار نیز مخاطبان خاص خود را به سالن های نمایشی می كشانند.
اما با این وجود به دلیل تعداد معدود و انگشت شمار كارگردانان فعال در عرصه نمایش های دینی فاخر (كه این خود نیز به یكی از آسیب های كلان این حوزه بدل شده و انتقاد دیگر هنرمندان را با خود به همراه داشته است كه چرا در كنار تولید آثار بزرگ تئاتر دینی همواره باید با نام های ثابتی برخورد كرد و كمتر اجازه ظهورو بروز دیگر نام ها در این عرصه داده شده است)، مداقه، مطالعه و پژوهش در این عرصه نیز مجال و زمان محدودتری را به خود اختصاص می دهد كه همین مساله كار قیاس و نتیجه گیری را نیز سهل تر می سازد.
یكی از نام های آشنا در عرصه تئاتر دینی، بدون شك حسین پارسایی است كه در ابتدای فعالیت خود در عرصه تولیدات نمایشی، كار خود را با نمایش های مذهبی آغاز كرد و بعد از حضور مستمر چندین ساله اش در بدنه مدیریت های گوناگون تئاتر كشور در بازگشت دو باره به عرصه تولیدات اجرایی، بار دیگر در زمینه تئاتر دینی كار خود را ادامه داد.
نكته جالب و حائز اهمیت در مورد پارسایی این است كه در ابتدای فعالیت خود در عرصه هنرهای نمایش دینی ابداعاتی داشت كه امروزه تكرار آنها بدل به كلیشه تولیدات دینی در عرصه هنرهای نمایشی كشور شده است و بار دیگر در بازگشت دوباره اش به صحنه های نمایشی، با شعار 'معاصر سازی' مفاهیم دینی برای ارائه به مخاطبان امروز تئاتر در كشور، دست به ابداعات و ابتكاراتی زده است كه فارغ از توفیق و یا عدم توفیق اقدامات او می توان جسارت و شجاعت وی در این عرصه را كه محملی پرخطر به دلیل ساحت قدسی مضامین مورد استفاده در تولید یك اثر هنری است، ستود.
نكته دیگری كه در واكاوی، نقد و تحلیل نمایش های تولیدی حسین پارسایی دارای اهمیت است، به خصوصیت فردی و رفتاری این كارگردان - مدیر تئاتری باز می گردد، تجربه ثابت كرده كه پارسایی هیچ كاری را (فارغ از درست یا نادست بودن آن) بدون مطالعه و تحقیق نمی كند و وقتی تصمیم به كاری بگیرد نیز هیچ نیرویی یارای مقاومت و جلوگیری از وی را نخواهد داشت.
این هنرمند ومدیر تئاتری، در دو سال اخیر با انفكاك از بدنه مدیریت مركز هنرهای نمایشی كشور و بنیاد فرهنگی و هنری رودكی، در بازگشت مجدد به عرصه تولیدات صحنه ای هنر نمایش با دو نمایش مذهبی 'بانوی آب و آیینه' و 'سردار مهر و ماه' رجعتی متفاوت و تا حدودی موفق را تجربه كرده است و جالب آن كه این دو نمایش را بر پایه دو شعار 'معاصرسازی مفاهیم ارزشمند دینی برای سلیقه و تفكر مخاطب امروز' و 'مناسبت گریزی تولیدات و اجراهای نمایش دینی و استمرار آنها در تمامی طول سال' تولید كرده است كه انصافا در مورد اول (مبحث معاصرسازی) توفیقات مهمی را به دست آورده است؛ اما در مورد دوم (مناسبت گریزی شكل تولیدات) حداقل تا به امروز موفق نبوده است. زیرا دو نمایش اخیر او همزمان با مناسبت های مذهبی چون دهه فاطمیه (نمایش بانوی آب و آیینه) و ایام ماه صفر (سردار مهر و ماه) تولید و به اجرای عمومی رسیده است.
اما همین تلاش های ارزنده این هنرمند كه البته به دلیل سابقه مدیریتی وی در راس هرم تئاتر كشور با همراهی، ملاطفت و حمایت مسئولان حوزه فرهنگ و بخصوص تئاتر كشور نیز همراه بوده است، باعث ایجاد موجی به عنوان 'پارساییسم' یا 'تاكید بر معاصرسازی' (كه در بیان این هنرمند به فتح «میم» تلفظ می شود) در سیر تولیدات تئاتر دینی در كشور شده است.
** خرق عادت از 'اسطوره' و حركت به سمت ارائه 'اسوه'
اما جدیدترین تجربه پارسایی در عرصه كارگردانی و اجرای تئاتر دینی به نمایش 'سردار مهر و ماه' به نویسندگی 'محمدرضا كوهستانی' و همراهی 'نادر رجب پور' به عنوان طراح حركات باز می گردد كه در مقایسه با نمایش پیشین وی (بانوی آب و آیینه) در یك نگاه كلی قدمی رو به جلو به حساب می آید.
یكی از اصلی ترین آسیب های آثار تولید شده با مبانی مذهبی بویژه آن دست از آثاری كه بخشی از زندگانی معصومین (ع) را در بر می گیرد، همواره متوجه این نكته بوده كه این آثار به دلیل تاكید اغلب نویسندگان و كارگردانان آنها بر پررنگ و اغراق آمیز جلوه دادن نكات بارز و مثبت زندگی امامان و معصومین، هیات آنها را به مفاهیم 'اساطیری' (به معنای توانایی های غیرقابل موجود در رفتار انسانی و دست نیافتنی) بیشتر نزدیك می كند كه این عامل در برابر ارائه واقعی مفهوم 'اسوه' به عنوان معرفی نیكوترین الگوها برای هدایت افراد جامعه به سر منزل مقصود كه همواره مدنظر علما، پژوهشگران و حتی منویات بزرگان جامعه چون مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بوده، قرار می گرفت و همین 'اسطوره سازی' از مقام شامخ و رفیع امامان و پرهیز از ارائه و معرفی آنها به عنوان 'اسوه' های قابل درك، باعث شده بود تا طی دو دهه شاهد تسلط بی چون و چرای نمایش های كلیشه ای در شاخه مهم تولیدات تئاتر دینی باشیم.
اما تلاش برای خرق عادت و تغییر ذائقه شكل گرفته مخاطبان از كلیشه های تثبیت شده، نیازمند مجاهدت و ممارست های فراوان و البته جسارتی ستودنی بود كه حسین پارسایی به مدد همان ویژگی های رفتاری خود، موفق به تحقق آن شد؛ هر چند كه باید اذعان داشت تلاش های وی تازه در ابتدای راه است و تا رسیدن به هدف نهایی و متعالی فاصله بسیاری دارد.
نمایش 'سردار و مهر ماه' یكی از همان گام های بزرگ پارسایی برای رسیدن به مفهوم 'اسوه' و ارائه آن به مخاطبانی است كه با هجمه رسانه ای موجود و زندگی در جهان معاصر با تمامی مفاهیم بدیع و مدرن آن، ذائقه ای بسیار متفاوت در قیاس با نسل های پیشین خود پیدا كرده اند.
** تبلور تجربه كارگردان و بهره بردن صحیح از آن
'سردار و مهر ماه' بازتابی از مفهوم وفاداری، ایثار و از خودگذشتگی الگو و اسوه ای عالی مقام چون حضرت ابوالفضل عباس (ع) است كه با وجود تمامی نیرنگ ها و خدعه های اشقیا به سركردگی 'شمر'، ارادت به امام خود - حضرت امام حسین (ع) - و تلاش برای تحقق هدف و مسیر ترسیم شده آن امام همام را فراموش نمی كند و تا نوشیدن شربت شهادت به راه و هدف متعالی خود ایستادگی می كند.
پارسایی در 'سردار و مهر ماه' خود را ملزم به حضور و روایت نعل به نعل حادثه عاشورا نكرده است، بلكه با همكاری و تعامل مستمر با نویسنده اثر با انتخاب 'سردار' (با بازی كوروش سلیمانی) به شخصیتی پیش برنده و تسریع كننده (كاتالیزور) در انتقال پیام بزرگ حادثه عاشورا رسیده است تا در مواجهه با 'مرد' (نماینده اشقیا و بخصوص شمر با بازی سعید داخ) به شكل كاملا نمادین، روایتگر قصه دستهای سرداری باشد كه آب را روایت میكند تا حقیقتی را به تشنگان عالم برساند!
او با همین ترفند ساده اثبات می كند كه می توان شعار جاری بودن عاشورا در هر زمان و زمین بودن كربلا در هر مكان را به عنوان مفهومی متعالی و مستمر در ساحت یك كار نمایشی میان مدت (70 دقیقه ای) در یك صحنه واحد چون تالار وحدت پیش روی مخاطبان، به گونه ای ترسیم كرد كه او با هر سطح سلیقه و نگرش فكری این اثر را پی گیرد و برداشت خود را از این مفهوم والا و جریان ساز دریافت كند.
مخاطب نمایش 'سردار و مهر ماه' حتی اگر بخواهد هم نمی تواند در مواجهه با این اجرا و دستمایه قرار دادن مفهوم كلان و جاری آن، برداشتی جز تم وفاداری و ایثار به آرمان های یك رهبر و پیشوا را در ذهن خود ترسیم كند؛ زیرا انتخاب هوشمندانه و آگاهانه از دو راوی (سردار و مرد) و پرهیز عامدانه از شناسنامه دار كردن آنها به نام دو شخصیت - حضرت ابولفضل (ع) و شمر- و حتی دوری جستن از مفهوم 'شبیه اولیا یا اشقیاء' در شیوه نمایش ایرانی و سنتی 'شبیه خوانی'، مخاطب را رها می سازد تا در همراهی و همذات پنداری با این دو راوی هر آینه خود را در جای یكی از آن دو یا موقعیت هایشان قرار دهد و به تصمیم گیری بپردازد و از طریق همین قدرت نمایش و قراردادهای نانوشته آن با مخاطب است كه تماشاگران در مواجهه با این اثر، در كنار تبیین مفاهیم غنی معنوی، با نگاهی مدرن و آزادانه به مبانی غنی حادثه كربلا چون ایثار، شهادت طلبی و فداكاری می رسند.
** اول حمایت بعد انتقاد از آسیب ها
در كنار همین موفقیت گرانسنگ یك تئاتر دینی (و نه نمایش مذهبی) می توان برای یك بار هم كه شده ضعف های موجود در این نمایش چون امساك در شخصیت پردازی 'سردار' و 'مرد'، استفاده بهینه نكردن از انیمیشن، بی توجهی به حركات تكراری دو راوی این نمایش و تلاش نكردن برای خلق قاب ها و تصاویر خلاقانه با استناد به قدرت بازیگری كوروش سلیمانی و سعید داخ را كه پیشتر به وفور از آنها دیده شده است، دید و از كنارشان به آسانی گذشت؛ زیرا رسیدن به چنین خرق عادت و تلاش برای معماری جدید در ساخت و تولید تئاتر دینی با تاكید بر مفاهیم روزآمد و معاصرسازی شده، همت و انرژی و قدرت بالایی می خواهد كه تبلور و نمود آنها در صحنه ناخودآگاه ضعف هایی چون مواردی را كه به اجمال به آنها اشاره شد، با خود به همراه خواهد داشت.
نباید فراموش كرد كه حسین پارسایی در این مسیر فعلا تنها است و یاریگری ندارد، هر چند 'پارساییسم' وی در سیاق تولیدات تئاتر دینی كم كم و آرام آرام در حال جواب دادن است؛ اما تحقق این جنبش نیازمند استمرار تولیدات چنین آثاری و حضور هنرمندانی از این دست است تا در سایه حمایت متولیان امر نمایش بویژه تئاترهای فاخر، شاهد ظهور و بروز بیشتر این گونه نمایشی در صحنه های تئاتر كشور باشیم و در آن زمان مجال بیشتری فراهم است تا با مداقه بیشتر به بازتاب و برجسته سازی نقاط ضعف این آثار بپردازیم، اما تا آن روز بهتر است چنین تولیداتی را قدردان باشیم تا ساحت نمایش های دینی كشور از آسیب تولیدات كلیشه ای ومخاطب گریز در امان باشد.
از: امین خرمی
فراهنگ(5)**9266 ** 1418
نگاهي به نمايش 'سردار مهر و ماه' به كارگرداني حسين پارسايي؛
'پارساييسمي' كه در نمايش مذهبي دارد جواب مي دهد!
۲۵ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۰۷
کد خبر:
80498013
تهران - نگارش و توليد نمايش هاي مذهبي با محوريت مسائل مختلف معرفتي يا شخصيت هاي تاثير گذار دين مبين اسلام از آن دست مواردي است كه طي يك دهه اخير با وجود تاكيد قاطبه مديران و دست اندركاران هنر نمايش و خانواده بزرگ هنرمندان تئاتر كشور همواره با مناقشات متعددي همراه بوده است.