نگاهی به آیین ایغورها در ایام سال نو
نوروز در آیینه ی زندگی ایغورها
..................................................
تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 04/01/87
اجتماعی
از: رئوف پیشدار
یکی از وسایل اصلی یکپارچگی اجتماعی ، فعالیت اجتماعی تکراری و نکو
داشته ای است که کارکرد اساسی اش تحکیم نمادین ارزش های بنیادی است.
؟ مراسم اجتماعی در جامعه معاصر در شکل های گوناگونی ظاهر می شوند. مانند
هر وسیله جمعی دیگر ، مراسم هم به عنوان نیرویی برای یکپارچه سازی و هم
به منزله نیرویی در جهت از هم پاشی جامعه می تواند عمل کند .
نوروز با تکیه بر ارزش های بنیادی در وجود آدمی ، نقش بزرگی در
استحکام ارزش های جوامعی داشته و دارد که این جشن بزرگ را در استقبال از
بهار و تجدید حیات طبیعت برپا و گرامی می دارند.
نوروز یک جشن ایرانی است واز این زادگاه خود به بسیاری از نقاط جهان
رفته است ، اما شاید کمتر گفته شده باشد که نوروز در بخش وسیعی از چین
بویژه در شمال غربی این کشور پهناور نیز که ایغورها در آن ساکن هستند ،
از گذشته های دور گرامی و جشن گرفته می شده است.
به دنبال اصلاحات اقتصادی ، اجتماعی سالهای پس از دهه 1980 در چین ،
نوروز از جمله آیین هایی بود که در مناطق شمال غربی چین بسرعت احیا شد و
اگر در تمامی سالهای پیش از آن دوستداران نوروز آنرا به صورت خصوصی جشن
می گرفتند ، این جشن امروز با شکوه فراوان و به صورت عمومی و با مشارکت
گسترده مردم برگزار می شود.
در مورد ریشه کلمه ایغور سخن زیاد است و خلاصه آن این است که این کلمه
اتحاد معنی می دهد. ایغورها آنگونه که تحقیقات محققین ایغور گفته شده،
نوروز را از قرن ها پیش جشن می گرفته اند و اعتقاد بر این است که این
روز ، روز به تخت نشستن جمشید پادشاه پیشدادی بوده است .
زیستگاه اصلی ایغورها در سرزمین وسیعی که در مرزبندی سیاسی امروز بخش
های وسیعی از شمال غرب چین را شامل می شود ، می باشد ، و شمار زیادی از
این قوم در سالهای طولانی و در پی حوادث مختلف از زادگاه خود کوچ کرده و
بویژه در قزاقستان ، قرقیزستان و دیگر نقاط آسیای مرکزی پراکنده شده اند
، اما هنوز بیشترین شمار ایغورها در همان زادگاه اولیه خود در شمال غربی
چین زندگی می کنند.
محققین ایغور اعتقاد دارند که نوروز را ایرانی های بازرگانی که با طی
جاده باستانی ابریشم به ختن ، ارومچی و... آمد و شد داشتند و
بازرگانان چینی که به ایران آن روز رفت و آمد می کردند ، به میان ایغورها
بردند و حتی گفته می شود که نوروز در طی قرون و تا هنگامی که تقویم
چینی رایج شد ، آغاز سال ایغورها محسوب می شده است .
تدارک برای استقبال از نوروز در میان ایغورها از ماه ژانویه دیماه آغاز
می شود و در این روزها خانم ها با رویاندن گندم و جو که به آن اوندومه
گفته می شود برای تهیه سبزی آش نوروزی می پردازند.
در ماه فوریه 13بهمن - 10 اسفند زمین آماده کاشت می شود و دام ها بارور
می شوند که نشانه بهار است.
با پایان زمستان که ایغورها نیز آنرا به همین نام می خوانند ، برای
استقبال از بهار باید آمادگی داشت و آماده شد و باید به رفت و روب خانه
پرداخت و لباس نو و شیرینی تهیه کرد تا نوروز از راه برسد.
پوشیدن لباس نو و آرایش سر و صورت از رسوم ویژه نوروزی در میان ایغورها
است و مرد و زن ، و بچه و بزرگ استثنا ندارند.
با دگرگون شدن طبیعت و پایان یافتن زمستان باید کم کم غذاهای زمستانی
نیز جای خود را به غذای ویژه بهار بدهند ودر نوروز باید از اعضای خانواده
و میهمانان با غذاهای لذیذ و صد البته چرب و دهان گیر ! پذیرایی کرد و
از این رو ایغورها در آخرین روزهای زمستان که ذخیره گوشت زمستانی نیز
پایان می یابد برای تهیه گوشت دامی را ذبح می کنند و پوست آن دام نیز
بطور معمول صرف تهیه کفش نو برای نوروز می شود.
پیش از دو روز اول و دوم فروردین که ایغورها در این دو روز جشن های
بزرگی را در گرامی داشت نوروز برپا می دارند نیز باید دامی به نشانه
شکرگذاری به درگاه خداوند بواسطه به پایان رفتن زمستان و جان بدر بردن
خود ، اعضای خانواده و دام ها از سرمای آن ذبح کرد . اگر چه این اعتقاد
جنبه مذهبی دارد ، اما غیر مسلمان ها نیز به انجام آن خود را مقید می
دانند.
ایغورها نوروز را به دو صورت عمومی و خانوادگی جشن می گیرند و جشن
استقبال از نوروز در آخرین شام زمستان در خانواده ها با نواختن رباب
که از سازهای ایرانی است ، انجام می شود و در جشن عمومی سازهای ضربی -
کوبه ای مانند طبل و ضرب مردم را به وجد و پایکوبی تشویق می کند.
جشن عمومی نوروز در میان ایغورها در یک فضای باز در روستا و یا شهر و
حتما در یک مکان خوش آب و هوا و زیبا برگزار می شود و تمامی مردم آنچه را
از خوراکی و نوشیدنی آماده کرده اند ، در سفره بزرگی که گسترده می شود ،
قرار داده و همگان از آنچه برای یکدیگر آورده اند ، می خورند و می
آشامند و دشمنی های احتمالی را به دوستی ها و رفاقت های ریشه دار تبدیل
می سازند.
آش نوروزی ایغورها یا میله سا که سخن از آن رفت از ترکیب گندم و یا
جوی نیم دانه و سافه های گندم و جویی که در استقبال از نوروز سبز شده به
همراه گوشت تهیه می شود.
کله و پاچه دام ذبح شده پس از پختن آن حتما سهم فقرا و ایتام است که
همراه با نان به آنها تحفه می شود.
از غذاهای ویژه نوروزی در میان ایغورها آش چوچورا است که آنرا نیز از
ساقه های گندم سبز کرده به همراه روغن و آرد تهیه می کنندو با بخار آب
پخته می شود و اگر در نوروز میهمان یک خانواده ایغور باشید ، حتما به
شما برای یکبار هم که شده از این نوع غذا خواهند داد.
از دیگر سنت های نوروزی ایغورها ، رویاندن 12گونه دانه گیاهی خوراکی
عموما از حبوبات است که برروی 12پله به نشانه دوازده ماه سال سبز می شود
و بعدا از آنها برای تهیه غذاهای نوروزی و بویژه آش نوروزی استفاده می
شود.
کیش بوبای از بازی های زیبای روزهای نوروزی در میان ایغورها است .
در این بازی دو نفر در زیر پوستی شبیه به ببر رفته و برای مردم حرکات این
حیوان را که نشانه قدرت است ، تقلید می کنند.
ارغماق و سوموز از بازی های زیبای دیگر نوروزی ایغورها است .
در بازی ارغماق بازیگران به تقلید صدای حیوانات می پردازند و در
سوموز نحوه شکار و به بند کشیدن اسب وحشی نشان داده می شود .
نوروز در ادبیات ایغورها نیز جایگاه ویژه ای دارد و درباره آن قصه ها و
شعرهای زیادی نوشته و سروده شده است .
این شعر برگردان یکی از اشعار عامیانه ایغورها است که در آن به وصف
نوروز پرداخته شده و زیباتر واژه ایرانی و فارسی نوروز در آن است .
نوروز آمد به جان - گندم ها رشد کرد و نان
گوسفند باردار - احساس می کنیم هستیم ارباب تن
آمد نوروز ، ماه اول سال - به هر کس گل می دهند در این بهار
؟ نماینده پیشین ایرنا در آسیای مرکزی
شماره 003 ساعت 09:19 تمام