روز جمعه سیزدهم اردیبهشت (سوم می) یك روز پس از دومین سالگرد مرگ اسامه بن لادن مرد شماره یك القاعده وزارت خارجه ایالات متحده جیمز فرانسیس دابینز (James Francis Dobbins) را به عنوان نماینده جدید واشنگتن در امور افغانستان و پاكستان معرفی كرد. به نظر می رسد كه دابینز در شرایطی این مسئولیت بسیار دشوار را بر عهده می گیرد كه علاوه بر آنكه اهمیت افغانستان و پاكستان با توجه به نزدیك شدن به زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان بیشتر می گردد، نزاع های داخلی و منطقه ای بر حجم دشواری این مسئولیت افزوده است. گفته می شود 54 كشور دارای نماینده ویژه در افغانستان هستند.
در زمان حاضر موضوع افغانستان پرهزینه ترین موضوع سیاست خارجی این كشور است. تفاوت سیاست امریكا در افغانستان و سایر مناطق از جمله سوریه آن است كه امریكا در سوریه اقدامات كنشی دارد به عبارتی اگر امریكا در قبال مسئله سوریه هیچ اقدامی انجام ندهد هیچ هزینه ای بر آن تحمیل نخواهد شد اما در افغانستان، در زمان حاضر امریكایی ها واكنشی عمل می كنند یعنی حتی اگر امریكایی ها سیاست خود در قبال افغانستان را مسكوت و خنثی بگذارند باز هم واشنگتن باید هزینه پرداخت كند.
جیمز فرانسیس دابینر
-----------------------------------------------
دابینز متولد سال 1942 در شهر نیویورك است . وی سفیر اسبق امریكا در اتحادیه اروپا در سال های 1991 تا 1993 است، همچنین مشاور وزیر خارجه در امور اروپا در سال 2001 بوده است. دابینز عضو آكادمی دیپلماسی اروپا بوده و در سال 2001 ریاست هیئت امریكایی در مذاكرات بن آلمان در خصوص افغانستان را بر عهده داشت. نماینده ویژه امریكا در امور افغانستان و پاكستان سمت های مختلفی را در كاخ سفید برعهده داشت كه برخی از این مناصب عبارتند از: معاون وزیر خارجه امریكا در امور اروپا، دستیار ویژه رییس جمهور، مشاور ویژه رییس جمهور و وزیر خارجه در امور بالكان.
وی همچنین نماینده ویژه امریكا در بحران های كوزوو، بوسنی، هائیتی، سومالی و افغانستان بوده است. حضور وی در مناطق بحرانی سبب شده دابینز تجارب ویژه ای كسب كند و همه این عوامل از وی یك دیپلمات حرفه ای بسازد.
علاوه بر اقدامات اجرایی، دابینز در فعالیت های علمی و آكادمیك نیز بسیار فعال است. وی ریاست بخش سیاست امنیتی و سیاست بین المللی موسسه تحقیقاتی رند را بر عهده دارد. وی همچنین مسئول مركز سیاست دفاعی و امنیت بین الملل موسسه رند است . حضور دابینز در كنار دیگر همكاران وی در موسسه رند سبب شده بخش مهمی از تولیدات این موسسه تحقیقاتی در برهه های زمانی خاص با تمركز بر كشور افغانستان تولید شود.
به نظر می رسد كه اولین ورود عملی و دیپلماتیك دابینز به مسئله افغانستان از اجلاس بن آغاز شده است. بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001 جیمز دابینز از طرف بوش پسر رییس جمهور وقت امریكا، به عنوان نماینده این كشور نزد مخالفان افغانستان تعیین شد. بنابراین وی اولین سفیر امریكا در افغانستان پس از سقوط طالبان است . نوع مدیریت وی در آن دوره زمانی سبب شده امریكایی ها چشم طمع به اقدامات وی داشته باشند و با بازگشت به خاطرات دورانی كه امریكایی ها توان قابل ملاحظه ای در افغانستان داشتند، دوباره به مدیریت این دیپلمات حرفه ای رجوع كنند. البته دابینز پس از اتمام دوره ریاست نمایندگی امریكا در افغانستان، این كشور را رها نكرد و بطور علمی و آكادمیك به مطالعه افغانستان پرداخت. نتیجه مطالعات و بررسی های وی را می توان در تولیدات علمی دابینز مشاهده كرد. برخی از تولیدات علمی وی كه مرتبط با موضوع افغانستان است عبارتند از: 'پایان دادن به جنگ داخلی افغانستان' (سال 2007)، 'نقش امریكا در دولت- ملت سازی؛ از آلمان تا عراق' (سال 2005)، 'نقش سازمان ملل در دولت – ملت سازی؛ از كنگو تا عراق' (سال 2005)، 'مذاكرات صلح افغانستان' (2011) و 'چگونه با ایران گفتگو كنیم' (2007).
یكی از مقالاتی كه جیمز دابینز در مورد افغانستان نوشته است 'مذاكرات صلح افغانستان' است . وی در این مقاله بطور مفصل دغدغه اصلی خود را مسئله صلح افغانستان می داند و به امكان سنجی مذاكرات صلح می پردازد. وی رویكرد تمامی گروهها و بازیگران درگیر در صلح افغانستان را مطرح و بسیار ریز و جریی به تحلیل دیدگاههای این بازیگران می پردازد. وی تلاش می كند تا نهادهای تصمیم گیرنده، موانع و فرصت های هر بازیگر را در مسئله صلح تشریح نماید. همین عوامل بیانگر آنست كه دابینز بطور علمی روی این مسئله كاركرده است و این توان علمی را پشتوانه عمل خود در افغانستان قرار خواهد داد.
دابینز را می توان دنباله رو و میراث دار 'ریچارد هالبروك' اولین نماینده ویژه امریكا در افغانستان دانست. در مورد هالبروك باید گفت كه وی مرد شماره یك امریكا در امور افغانستان بود و با توجه به مشاغل و پست های بسیاری كه در وزارت خارجه امریكا بر عهده داشت با خواست خود وارد مسائل سیاسی افغانستان شد. هرچند هالبروك به اندازه دابینز فعالیت علمی نداشت اما وی یكی از كهنه كار ترین دیپلمات های امریكایی در امور افغانستان بود. با مرگ هالبروك 'مارك گراسمن' به عنوان نماینده ویژه امریكا در امور افغانستان و پاكستان انتخاب شد. به نظر می رسد گراسمن بخش عمده ای از تلاش های خود را صرف بسترسازی برای مذاكرات صلح این كشور كرد. تلاش های دیپلماتیك وی برای ایجاد صلح، هلالی از كشورهای آسیای مركزی، چین و هند، افغانستان و پاكستان، كشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس و در نهایت عربستان و تركیه را در برمی گرفت.
در كنار اهمیت ویژگی های شخصی و توانایی های نماینده امریكا در افغانستان و پاكستان باید به فردی توجه كرد كه دابینز را برای این سمت انتخاب كرده است. 'جان كری' وزیر امور خارجه امریكا فردی است كه در دوران ریاست بر كمیته روابط خارجی سنا از نزدیك با امور افغانستان و پاكستان آشنایی دارد. لذا وی با توجه به شناخت از منطقه دابینز را برای این سمت انتخاب كرده است. كری هدف اصلی امریكا از انتخاب جیمز دابینز به عنوان نماینده ویژه امریكا در امور افغانستان و پاكستان را تلاش دیپلماتیك جهت سوق دادن منازعات به سمت نتایج صلح آمیز در همكاری با كشورهای منطقه و جامعه بین الملل عنوان كرده است. جان كری در تماس تلفنی با 'حامد كرزی' و 'آصف علی زرداری' رییس جمهور پاكستان، انتصاب دابینز به عنوان نماینده ویژه امریكا در امور افغانستان و پاكستان را به اطلاع آنها رساند.
دستور كار دابینز
------------------------------
همانطور كه جان كری برای جیمز دابینز تجویز كرده است، تلاش برای ایجاد صلح در افغانستان مهمترین بخش از اقدامات نماینده ویژه امریكا خواهد بود. اما این امر نیازمند توجه به پیش شرط ها و همچنین لحاظ نمودن امور جاری است. برای مثال یكی از مهمترین امور جاری كه برای رسیدن به صلح در افغانستان مسئله ساز شده است اظهارات اخیر حامد كرزی رییس جمهور افغانستان، است . وی با توجه به درگیری های اخیر در مرز افغانستان و پاكستان اعلام كرده است كه مرز این دو كشور را به رسمیت نمی شناسد. این اظهارات بیانگر آن است كه افغانستان و پاكستان دوباره به نقطه اول برگشته اند. به عبارتی كرزی معتقد است كه بخشی از جغرافیای پاكستان متعلق به افغانستان است. این دیدگاه پاكستانی ها را نگران ساخته و بی تردید مجبور به واكنش خواهد كرد. ممكن است پاكستانی ها بخشی از واكنش خود را در مسئله صلح افغانستان نشان دهند. یعنی با همكاری نكردن و یا انجام اقدامات منفی بخواهند افغانستان را مجبور به دادن امتیاز كنند؛ اقدامی كه پاكستانی ها در گذشته به كار برده و از نتایج این سیاست در قبال بسیاری از كشورها حتی امریكا بهره مند شده اند. 'جورج لیتل' سخنگوی پنتاگون، اعلام كرده است اگر نیازی باشد امریكا برای رفع مشكلات بین افغانستان و پاكستان همكاری می كند. امریكا در حالی برای حل مشكلات مرزی بین افغانستان و پاكستان اعلام آمادگی می كند كه مقامات افغانستان امریكا را عامل تنش بین دو كشور می دانند. رییس جمهور افغانستان روز شنبه اعلام كرد كه بر اساس مدارك موثق نظامیان امریكایی تعدادی از پایگاهها در خاك افغانستان را به نیروهای پاكستانی واگذار كرده اند.
مسئله فوری دیگری كه دابینز با آن مواجه است انتخابات در پاكستان و سپس در افغانستان است . انتخابات در افغانستان و پاكستان پیامدهای متفاوتی برای امریكا خواهد داشت. انتخابات در پاكستان از آن جهت برای امریكا اهمیت دارد كه می تواند با روی كار آمدن فردی كه جهت گیری امریكایی دارد كار كردن با اسلام آباد را برای واشنگتن تسهیل نماید. هر چند با توجه به توان ارتش در پاكستان، یك رییس جمهور متمایل به امریكا به تنهایی برای واشنگتن مطلوب نیست اما به هر جهت، تعامل را تسهیل می كند. همانطور كه در تحلیل ها و تفسیر های دیگر بیان شده است امریكایی ها بی تردید به مدیریت انتخابات افغانستان كه قرار است در كمتر از یك سال دیگر برگزار شود توجه ویژه ای دارند. بنابراین پیش بینی می شود كه دابینز در اولین فرصت سفری به منطقه داشته باشد و با مقامات عالی پاكستان و افغانستان دیدار نماید.
مسئله دیگر كه باید تا سال 2014 تكلیف آن مشخص گردد خروج نیروهای امریكایی از افغانستان است . دابینز كه در ورود و چینش نیروهای امریكایی و ناتو در افغانستان دخیل بوده از نظر امریكایی ها شاید بتواند در خروج و چینش خروجی نیروهای امریكایی و ناتو موثر واقع گردد. اما تاكید جان كری در تشریح وظایف دابینز بیش از آنكه بر خروج نیروهای امریكایی باشد بر مقدمه خروج یا ایجاد ثبات در این كشور است زیرا طی چند روز گذشته سه بار نیروهای امریكایی مورد حمله قرار گرفتند كه نتیجه آن كشته شدن هفت نیروی امریكایی بود.
تحقیق**م.پ**1358
گروه تحقيق و تفسيرخبر- 'جيمز فرانسيس دابينز' در حالي به عنوان نماينده ويژه امريكا در افغانستان و پاكستان انتخاب مي شود كه درگيري مرزي منطقه اي، انتخابات و خروج نيروهاي خارجي از افغانستان مهمترين دستور كارهاي وي را تشكيل مي دهد.