اما به گفته خزانهدار اتاق بازرگاني تهران او تنها يك معامله در بخش طلا با بابك زنجاني داشته كه تنها ضرر به دليل تقلبي بودن طلاها نصيب او شده است. ضراب چهره شناخته شدهاي در تركيه است بنابر اين برخي تندرويها و رسانههاي خاص در ايران موجبات گلايههايي را فراهم كرده است. يك مصاحبه تحريفشده هم بر اين موضوع دامن زد؛ همان مصاحبهاي كه دكتر «حميد حسيني» با روزنامه «تودي زمان» تركيه داشت اما از آنجا كه اين روزنامه متعلق به مخالفان اردوغان است، ضمن تحريف مصاحبه به نقل از او ضراب را با عناوين مجرمانه خطاب كرده بود.
سيدحميد حسيني در تشريح آنچه به روزنامه «تودي زمان» گفته بود و اتفاقات پس از آن با «آرمان» به گفت وگو پرداخت كه متن آن را در ادامه ميخوانيد:
* شما اخيرا سفري به تركيه داشتيد، اين سفر كاري و تجاري بود؟ نظرتان راجع به اين شايعه كه هدف سفر پيگيري جهت پرداخت بدهي بابك زنجاني توسط رضا ضراب بوده است، چيست و چقدر اين شايعات به واقعيت نزديك بود؟
- ممنونم از توجه شما و سوال درمورد علت سفر. براي امثال من كه درگير تجارت بينالملل هستيم، سفر خارجي عادي است و من حداقل سالي سه ماه را در سفر هستم. اولا اتاق تهران روابط خوبي با اتاقهاي تركيه خصوصا اتاق ازمير دارد و مرتب درحال رفت وآمد هستيم. ثانيا من روابط تجاري با تركيه دارم و با يك گروه بزرگ ترك مذاكره كردهام كه در ايران نيروگاه برق احداث كنند و برق را به تركيه صادر كنيم؛ درخواست رسمي آنان را براي عقد قرارداد گاز به مهندس زنگنه وزيرنفت ارسال كردهام و همزمان در تلاشم تا موانع صادرات قير فله به تركيه را برطرف كنم. اين سفر ربطي به بابك زنجاني نداشته و من ماموريتي از هيچ سازماني براي اين موضوع نداشتم. با توجه به سياسي شدن اين پرونده و پيچيدگيهاي آن ديگر علاقهاي به واردشدن به اين موضوع ندارم، جالب است كه هنوز شكايت بابك زنجاني عليه من در دادگاه مختومه نشده و حقير كه از اولين كساني بودم كه اسناد ايشان را قلابي دانسته و پرداخت پول نفت را غيرمحتمل دانستم اما متهم به حمايت از ايشان ميشوم! از سوي ديگر به خاطر اشرافي كه به مسائل تركيه دارم در تيرماه امسال مصاحبهاي با روزنامه «تودي زمان» تركيه انجام دادم و ديدگاهم را درمورد بابك زنجاني و رضا ضراب مطرح كردم. اين روزنامه كه متعلق به اپوزيسيون حزب عدالت و توسعه است، براي تاثيرگذاري بر انتخابات تركيه، آن را تحريف كرده بود و لازم بود كه اقدامي انجام بدهم خصوصا اينكه عليه ايران بود و بر روند پرونده ايشان در دادگاه تركيه و اعتبار تجاري ايشان لطمه زدهبود. سرمايه يك صراف اعتبارش در بازار و اعتماد مردم است و اين مصاحبه بر اعتبار آنان لطمه زده بود.
* جريان مصاحبه اصلا چه بود كه آن را تحريف كردند؟
- روزنامه شرق تماس گرفت كه يك گروه روزنامهنگار ترك علاقهمند هستند با شما يعني من، درمورد روابط تجاري و سياسي ايران و تركيه مصاحبه كنند و من هم پذيرفتم. تيم سه نفره شامل عكاس، خبرنگار و مترجم آمدند و من با توجه به حساسيت انتخابات تركيه سعي كردم، بهانهاي به دست اين روزنامه ندهم. در اين مصاحبه سوالاتي درباره فعاليت ضراب و زنجاني در تركيه مطرح شد و من از عملكرد آنان در دورزدن تحريمها و انتقال پول و طلا به كشور دفاع كردم. همچنين در مقابل اصرار خبرنگار ترك مبني بر همكاري رضا ضراب با دولت ايران در دورزدن تحريمها تاكيد كردم كه «رضا ضراب ارتباطي با دولت ايران و بانك مركزي نداشته و خلافي انجام نداده است و اگر ادعايي عليه ايشان مطرح است در تركيه بوده و اينطور نيست كه ما در ايران بخواهيم پيگير پرونده رضا ضراب باشيم». اين مصاحبه دو هفته بعد با تحريف منتشر شده بود و اين روزنامه با افراد ديگري هم مصاحبه كرده بود و بعضي افراد مانند «ف.ص» و يكي از نمايندگان مجلس ادعاهايي را عليه ضراب مطرح كردهبودند كه اين روزنامه مانور زيادي در اين رابطه داده بود.
* در ايران چه واكنشي به مصاحبه تحريف شده، وجود داشت؟
- حدود يك ماه پيش بود كه حاج حسين ضراب پدر آقاي رضا ضراب فردي را نزد من فرستاد و گله كرد كه شما عليه رضا ضراب مصاحبه كردهاي. تعجب كردم چون همانطور كه گفتم براي حفظ ارتباطات سياسي با تركيه در آن مصاحبه از رضا ضراب دفاع كرده بودم و به نوعي ايشان را از بانك مركزي و دولت ايران جدا كرده و گفته بودم ايشان ارتباطي با دولت ايران نداشتهاست و تجارت ضراب عمدتا با فعالان اقتصادي بخش خصوصي بوده است، بنابراين برايم عجيب بود و پيام دادم كه در سفر شهريورماه به تركيه در اين مورد صحبت ميكنيم.
* هدف اين روزنامه چه بود؟
- اين روزنامه هدفش از سفر به ايران و مصاحبه ارتباط دادن بابك زنجاني و رضا ضراب به يكديگر بود و كشاندن پاي ضراب به پرونده فساد بابك زنجاني. ضراب مدعي بود كه هنگام دستگيري هيچ وقت زنجاني را رئيس خود معرفي نكرده و اين دروغي بوده كه «تودي زمان» منتشر كرده و روزنامههاي ايران نيز آن را پذيرفته و تكرار كردهاند، درحالي كه ضراب از اينكه همكار و شريك بابك زنجاني معرفي ميشود، دلخور و گلايهمند است. ضراب مدعي است كه «ارتباط كاري با زنجاني نداشته و فقط يك مورد دركار طلا با او شراكت كرده كه به علت تقلب بابك و خريد طلاي قلابي باعث زيان و ضرر وي شده است. او ميگويد كه از دو سال پيش به مقامات ايران هشدار داده كه كاركردن با زنجاني عاقبت خوبي ندارد و پيشبيني كرده بود كه بابك زنجاني قادر به پرداخت بدهيهاي شركت نفت نيست و بهزودي در يك مصاحبه مستندات خود را منتشر خواهد كرد.
* آقاي ضراب مدعي است كه به مقامات ايران هشدار داده است. رابط و پيامدهنده چه كسي بوده يعني خود او مستقيم هشدار ميداده است؟
- رضا ضراب يك شخصيت شناخته شده است كه پدر و پدربزرگش هم صراف بودهاند و نام خانوادگي آنها نيز قبلا صراف بوده است. اين خانواده از صرافان شناختهشده و معتبر در تركيه، ايران و دبي بوده و در مبادلات تجاري و بازرگاني بين ايران و تركيه نقش داشتهاند. به علت نفوذي كه ايشان در بانكهاي تركيه داشتهاند مورد مراجعه مسئولان بانكها و وزارتخانهها بودند بنابراين در ملاقاتها به مديران كشور هشدار داده و بعضا نامهنگاري كرده و مدرك هم دارد. اين خانواده داراي نقشي در تبادلات مالي و طلا بين ايران و تركيه بودند و با كشور خودمان، همكاري و ارتباط داشته و توانسته در چارچوب قانون تحريمها راهكار ارائه دهد و مورد تحريم خزانهداري آمريكا نيز قرار نگيرد.
* چه شد كه اصلا شما در تركيه با آقاي ضراب ملاقات كرديد، اين برنامه از قبل تعيين شده بود؟
- من در سوال قبلي علت ملاقات را توضيح دادم و در سفر ابتدا ديداري با پدر ايشان داشتم و براي اثبات تحريف مصاحبه توسط روزنامه «تودي زمان» روزنوشت (روزنوشت نام سايت سيدحميد حسيني است كه به نگارش خاطرات هرروز در آن ميپردازد) ٢٢ تيرماه را كه پس از مصاحبه نوشته بودم براي وي خواندم. وقتي براي ايشان ثابت شد كه روزنامه تركيهاي، اصول اخلاقي و حرفهاي را زير پا گذاشته و مصاحبه را تحريف كرده، برايش قابل باور نبود كه چطور آن مطالب در تودي زمان منتشر شده است لذا با رضا تماس گرفت و ايشان به جمع ما پيوست و از اينكه برخي روزنامههاعليه ايشان مطلب و تحليل مينويسد، گلايهمند بود و ادعا داشت كه رجب طيب اردوغان در ديدار با مقامات عالي رتبه ايران بهشدت از رسانههاي ايران گلايه كرده و گفته كه پرونده در تركيه مختومه شده اما در ايران هنوز به اين بحث دامن ميزنند. اخيرا شرق مصاحبهاي با سفير ايران در تركيه آقاي بيگدلي انجام داده كه سفير هوشمندانه از نقش افرادي مانند ضراب در توسعه روابط ايران و تركيه تقدير كرده و گفته كه «رضا ضراب متهم نيست و پرونده وي در رابطه با دورزدن تحريم و پولشويي بوده درحالي كه پرونده زنجاني مربوط به فساد است. سفير ايران در تركيه مطرح كرده كه بايد از ظرفيت و پتانسيل ايشان در روابط ايران و تركيه استفاده شود». ضمنا ايشان را يك تبعه تركيه دانسته است.
* نظر خود شما چيست؟ آيا رضا ضراب در اتفاقات مربوط با بابك زنجاني مقصر بوده است؟
- من اطلاعي ندارم زيرا با هيچكدام رابطه كاري وآشنايي نداشتهام ولي در مصاحبه با روزنامه ترك هم گفتم كه اعتقاد ندارم كه زنجاني رئيس ضراب باشد و سابقه كاري و اصالت خانوادگي ضراب بيشتر از زنجاني است و رضا ضراب هم در گفتوگو با من فقط يك مورد معامله با زنجاني را تائيد كرد.
* بابك زنجاني تا بهحال با شما ملاقاتي داشتهاست؟
- نه، من هيچ ملاقاتي با ايشان نداشتهام و فقط سال گذشته در مهماني روز ملي امارات ايشان را ديدم ولي ديدار و رابطهاي با او نداشتيم وعملكرد ايشان در حوزه نفت و فرآوردهها در دو سال گذشته به كنسرسيومي از شركتهاي اتحاديه كه درگير سوآپ فرآورده بود، ضرروزيان وارد كرد و باعث بياعتمادي وزارت نفت به بخش خصوصي شد. يكي از دستياران ايشان از دوستان قديمي من بود كه در سال ٥٨ در جهاد كهنوج همكار بوديم و اين دوست پس از مصاحبه من عليه بابك زنجاني به من زنگ زد و از من بهشدت گلايه كرد.
* بالاخره نگفتيد عاقبت تحريف مصاحبه شما در روزنامه «تودي زمان» چه شد؟
- من اعلام آمادگي كردم كه مطلب روزنامه را تكذيب كنم و يا با روزنامه صباح كه نزديك به حزب عدالت و توسعه است، مصاحبه كنم و واقعيتها را بگويم ولي ايشان احتياط كرد و هماهنگ نكرد. درحالي كه من آمادگي داشتم لطمهاي كه از مصاحبه من به حيثيت كاري و اجتماعي اين خانواده خورده بود، جبران كنم.
* اشاره داشتيد كه «تودي زمان» مخالف آقاي اردوغان است، رقيب ايشان اكنون چه موضعي دارد و اصلا اين رقيب كيست؟
- آنها ادعاي فساد سياسي و اقتصادي ضراب را براي اين مطرح كردند كه به اردوغان در انتخابات ضربه بزنند. از قول من نوشته بودند «وقتي شنيدم 4 وزير دولت از ضراب رشوه گرفتهاند، تعجب نكردم»، آخر اين موضوع چه ارتباطي با من داشته كه مطرح كنم، مگر من قاضي هستم كه حكم صادر كنم؟ من در مصاحبه با «تودي زمان» اصلا صحبتي از رشوه و فساد اقتصادي به ميان نياوردم اما آنها نوشتند تا عليه اردوغان استفاده كنند. آنها پرسيدند اتهام چه بوده است كه من اصلا اسمي از رشوه نياوردم و فقط گفتم كاري كه ديگران نميتوانستند براي انتقال پول و طلا انجام دهند، او انجام ميداده است اما اين روزنامه مصاحبه مرا تحريف كرد و از خودشان رشوه را اضافه كردند كه اين عمل غيرحرفهاي ميتوانست براي جريان حاكم سياسي تركيه هزينه داشته باشد بنابراين من در اين سفر سعي كردم آن را جبران كنم. بر همين اساس روزنوشتي كه ٢٢ تيرماه نوشته بودم، مجددا روي سايت و فيسبوك قرار دادم و عكسي كه با رضا ضراب گرفته بوديم را منتشر كردم. بعد هم خواستم همان متن را ترجمه كنند و به روزنامههاي تركيه بدهند تا مشخص شود ميان آنچه در روزنامه تودي زمان منتشر شده با آنچه من در مصاحبه گفتهام چه ميزان اختلاف وجود دارد.
* همان متني كه به نام غارت اموال بابك زنجاني در تركيه منتشر شد را ميگوييد؟
- بله، همان بود.
بعد از انتشار آن خيلي حرف و حديثها شد حتي گفتند كه كميتهاي كه براي پس گرفتن اموال زنجاني تعيين شده، آنچنان دقت ندارد كه اكنون تركيه اموال او را غارت ميكند.
نميدانم چه گفتند اما روزنامهاي كه در آن آگهي حراج هواپيمايي انر تركيه چاپ شده بود را دارم. حرف من اين بود كه اگر بابك زنجاني سهامدار شركت هواپيمايي انر بوده است، بايد اين موضوع را پيگيري كنند. دادگاه با بابك زنجاني مشكل دارد اما آن پولها مال كشور است و نبايد بگذاريم پولي كه متعلق به كشور است و در دست بابك زنجاني بوده و هواپيمايي خريده را تركها به نفع خود مصادره كنند و سهم بابك زنجاني را بالا بكشند. هشدار آن زمان من هم در اين راستا بود. جمع كردن پرونده با اين ابعاد كار بسيار مشكلي است و حتي ميتوان گفت رسيدگي به آن از سوي يك بازپرس، شدني نيست بلكه بايد از افرادي كمك گرفت كه ميتوانند اموال زنجاني را شناسايي كرده و اين اموال را احيا كنند و به كشور بازگردانند. اعتقاد دارم اين پرونده ابعاد اقتصادي، سياسي وامنيتي دارد و بايد براي بازگرداندن اموال و مسائل اقتصادي از دانش و توانايي ايرانيان مقيم تركيه، دبي، مالزي و تاجيكستان كمك گرفت تا اموال را شناسايي و بازگردانند. در اين رابطه بايد از اتاقهاي بازرگاني و تشكلها نيز خواست كه وارد صحنه شوند و هر كجا اموال او وجود دارد، شناسايي و معرفي كنند. هواپيمايي انر تركيه 250 ميليون دلار ارزش دارد و ضراب اطلاع داشت كه بابك زنجاني فقط 50 ميليون دلار پرداخت كرده ولي تا الان 80 ميليون دلار بدهكارش كردهاند.
* خبري چند وقت پيش منتشر و تكذيب شد كه بر اساس آن فردي براي پرداخت بدهيهاي بابك زنجاني اعلام آمادگي كرده است. از آن قضيه هم خبر داريد؟
- بله؛ اطلاع دارم. مدير يك شركت نفتي خارجي معتبر كه مورد تائيد دوستانم در گرجستان و ايران بود، به من معرفي شد و كپي نامه ارسالي به بانك مركزي را ارسال كرد كه در اين نامه اعلام شده بود آمادگي دارد كه پرداخت بدهي بابك زنجاني را تضمين كند.
* اما گفتند شايعه است!
- شايعه نبود. من اين خبر را مطرح كردم و نامه كتبي شركت را دارم. من خبر را اينگونه اعلام كردم كه فردي در خارج از كشور اعلام كرده حاضر است ضمانتنامه مدتدار از بانك فرستكلاس اروپايي بدهد و بدهي بابك زنجاني را خريداري كند به شرط اينكه اموال بابك را به وي منتقل كنند.
* هدف اين فرد از اعلام آمادگي براي پرداخت بدهيهاي بابك زنجاني چه بود؟
- چند احتمال ميشود مطرح كرد؛ يكي اينكه اين پولها متعلق به خود بابك زنجاني است و عدهاي در خارج كشور قصد دارند پولهاي او را به كشور بازگردانند و نميخواهند پولها توسط زنجاني برگردد پس بدهي بابك زنجاني را داده، در قبال آن، اموال را تحويل گرفته، مطابق با قول دادستان كل، بابك را آزاد ميكردند و پرونده مختومه ميشد. حتي اگر فرد ديگري هم با هر نيتي قصد پرداخت بدهيهاي او را داشت، قابل پيگيري بود و مثبت. پس اين خبر كذب نبود و نامهاش را من دارم كه اگر لازم باشد، يك روز منتشر ميكنم. متاسفانه بلافاصله همه موضعگيري كردند و گفتند چنين موضوعي نيست و هدف طولاني كردن پرونده است. اين هياهوها بود كه آن فرد را پشيمان كرد و خوشبختانه من نامش را مطرح نكردم.
* اين فرد ايراني خارج از كشور است يا خارجي است؟
- خودش ايراني نيست ولي احتمالا همسر يا مادرش ايراني هستند. نماينده اين شركت در تهران دفتر دارد و با من نيز ملاقات داشت. بعد از اينكه فضاي سياسي تند شد و همه دنبال مچ و مچگيري از هم افتادند، كنار كشيدم چون قبل از آن، به هر دليلي فكر ميكردم ميتوانم در اين پرونده كمك كنم و شايد بتوانم پول ٦٠٠ هزار تن مازوتي كه در دبي توسط شركت فال بهفروش رفته ولي وجه آن پرداخت نشده را پيگيري كنم ولي الان به خاطر خدشهدار نشدن اعتبار خودم و اتاق، ديگر هيچ علاقهاي به پيگيري اين پروژه ندارم و ديگر حاضر نيستم به هيچ سوالي در اين مورد پاسخ دهم. به نظر ميآيد با اين برخوردهايي كه ميشود امكان جمعكردن اين پرونده سخت شود. قبلا فكر ميكردم بابك زنجاني يا دوستانش پول را بازميگردانند و ممكن است بخشي را ضرر كرده باشد اما اصل پول ، نابود نشده و قابل وصول است اما الان به نظر ميآيد در چنين فضايي، شانسي براي بازگشت پول نيست.
اول**1368**
تهران- ايرنا- در زماني كه موضوع «بابك زنجاني» و فعاليتهاي او در تركيه منتشر شد پاي يك فعال اقتصادي ايراني اما ساكن تركيه هم به ميان آمد كه نامش «رضا ضراب» بود. بسياري بر اين تصور بودند كه ضراب شريك و همدست فعاليتهاي اقتصادي بابك زنجاني است و زماني كه در تركيه بازداشت شد بسياري علت اين اتفاق را مربوط به همكاري با زنجاني دانستند.