روزنامه «آرمان» در يادداشتي به قلم «اسماعيل قديمي» كارشناس ارتباطات و استاد دانشگاه مي نويسد: بشر در اين مورد همچنان از راه اجداد بدوي خود كه شايعات را به همراه واقعيت رويداد سينه به سينه و آبادي به آبادي منتقل مي كردند، پيروي ميكند. شايعه پراكني و تلاش براي جذب مخاطب در حال حاضر همچون گذشته امري جذاب است و در كوتاه مدت ميتواند طيف وسيعي را به خود جلب كند. به طور حتم، بسياري از ما خواسته يا ناخواسته در معرض اخبار و شايعات مختلف قرار داريم؛ شايعاتي كه گاه چنان با واقعيت تركيب ميشوند كه تشخيص سره از ناسره را دشوار ميسازند. فارغ از نوع شايعات و دامنه آن در جامعه، به باور من، آنچه در موضوع شايعات حائز اهميت است و نياز به بررسي دارد دلايل شكلگيري شايعه و بسترهاي اجتماعي پيدايش آن است. به طور حتم، براي مطالعه و بررسي دلايل شكل گيري شايعه در هر جامعه بايد به زمينههاي اجتماعي و فرهنگي موجود توجه كرد. نگاهي به تاريخ ايران نشان مي دهد مردم ما از معدود مردماني هستند كه به سادگي آمادگي تغيير و تحول را دارند. ايرانيان در طول تاريخ، منعطفتر از ساير جوامع در مواجهه با ساير تمدنها برخورد مي كردند. در واقع، شهروندان ايراني همواره اين آمادگي را داشتند تا با تعامل با ساير جهان بخشي از فرهنگ خود را به تمدني ديگر منتقل كنند و خود نيز از مظاهر ساير تمدنها بهره ببرند. به عقيده من، همين رويكرد موجب شد تا ايرانيان در گذر زمان به واسطه ارتباط با ساير جوامع زمينههاي لازم براي رشد و بالندگي خود را فراهم كنند. به طور حتم، وجود روحيه ارتباط با ساير جوامع موجب شد تا ايران بسيار سريعتر از ساير كشورها انقلاب مشروطه را تجربه كند. زماني كه ايرانيان خواهان مجلس شورا بودند و با رايزني و تحصن سعي در احقاق حق خود داشتند، بسياري از كشورهاي منطقه در ابتداييترين اصول حكومت و ارتباط با مردم ناتوان بودند. پس از انقلاب مشروطه نيز بسياري از مظاهر تمدن فراتر از بسياري از كشورهاي همسايه براي اولين بار در ايران حاضر شد. يقيناً، پيشگامي ايران براي ارتباط با ساير تمدن ها و تغيير و تحول نشان از آن دارد كه شهروندان اين كشور به طوري چشمگير خواهان دانستن و به دنبال آن اطلاع رساني هستند. در واقع، علاقه به دانستن آنچه در دنيا رخ ميدهد نيازمند يك سيستم اطلاع رساني شفاف، مستقل، حرفهاي و مبتني بر ارتقاي اعتماد عمومي است. سيستمي كه دانستن را حق مسلم شهروندان بداند و منطبق با خواستهها و نياز شهروند تمامي ابعاد اطلاع رساني را در نظر بگيرد. شهروندان در فضاي ضعيف اطلاعرساني و آگاهيبخشي نه به شكل منفعلانه كه با رجوع به ساير منابع خبري سعي در تامين نيازها و خواستههاي خود داشتند. خواستهاي كه چيزي جز تمناي دانستن و آگاهي نبود. مراجعه مردم به نهادهاي غيررسمي براي دريافتن اخبار و اطلاع از تمامي ابعاد رويدادها در سالهاي اخير موجب شده تا بسياري از رسانهها با سوء استفاده از استقبال گسترده مردم سعي در ارائه اخباري داشته باشند كه گاه تنها در راستاي اهداف گروه ويژهاي است. دامن زدن به شايعات و شكل دادن به شايعات جديد از جمله راههايي است كه بسياري از بنگاههاي خبرپراكني در فقدان نهادهاي رسمي به منظور دست يافتن به منافع اقتصادي، اجتماعي و سياسي خود بهره ميبرند. در اين ميان، سواد رسانهاي پايين شهروندان و عدم آگاهي آنها از واقعيتهاي پشت پرده موجب ميشود تا شايعات بسيار سريع تر از آنچه تصور ميشود مردم را جذب كنند و به سوي خود بكشانند. در واقع، در پديده شايعه پراكني نه تنها رسانهها و منافع آنها كه سواد پايين رسانهاي مردم نيز تاثيرگذار است. به باور من، براي مقابله با شكل گيري شايعات و دامن زدن به آنها لازم است تا مسئولان با كنارهگيري از سياستهاي گذشته كه مبتني بر پوشش بخشي از اخبار بوده است همگام با نياز مخاطب گام بردارند تا مخاطب براي دانستن و پاسخ به پرسشهاي ذهني خود به نهادهاي غيررسمي مراجعه نكند. تغيير در سياستها و اتخاذ رويكردهاي جديد مبتني بر تعامل با مردم و سهيم كردن شهروندان در اطلاعات به همراه افزايش سواد رسانهاي مردم تنها راهي است كه در بلندمدت ميتواند از نفوذ شايعات بر افكار عمومي بكاهد و مردم را با واقعيتها و نه شايعات رو به رو سازد. به طور حتم، تحت اين شرايط ، نه تنها مردم كه دولت نيز از ثمرات اين تغيير رويه سود مي برد. چرا كه بيان تمامي واقعيتها و آگاه كردن مردم اين قدرت را به رسانههاي داخلي ميدهد تا در مقابل هجمه ساير كشورها از حق خود دفاع كرده و در مقابل شايعات سكوت نكنند.
اول**1368**
تهران- ايرنا- شايعه پراكني و ملتهب ساختن شرايط اجتماعي موضوع چندان جديدي نيست. معمولاً، پس از وقوع رويدادهايي كه دامنه خبري گستردهاي دارند و اقشار مختلف جامعه را با خود درگير ميكنند، شايعاتي مبني بر دلايل وقوع حادثه و حواشي آن دهان به دهان ميچرخد.