يكي به جاي دو چشم، يك چشم در ميان پيشاني دارد و بدون بيني نفس ميكشد. ديگري صورتش كوچك و جمع شده است، با پيشاني بزرگي به اندازه تمامي سرش. يكي ديگر اعضا و جوارحش، جايي درون بدنش ندارد و بيرون از تن نحيفش آويزان است و آن يكي، همچون جنيني سوخته به دنيا آمده. اينها بخشي از واقعيت تلخ اين روزهاي نوزاداني است كه در فلوجه، بصره، هويجه و ساير شهرهاي عراق به دنيا ميآيند. نوزاداني كه شايد، جنگ را نبينند و آن را لمس نكنند، اما با درد جنگ به دنيا ميآيند و پس از چند ساعت زندگي روي كره خاكي، نام قرباني جنگ به خود ميگيرند و ميميرند.
نوزاداني كه اگر قرار باشد، چند سالي هم زندگي كنند با درد و رنج زندگي خواهند كرد، با بيماريهاي تنفسي و پوستي. يك تحقيق كه توسط يكي از فارغالتحصيلان دانشگاه ميشيگان آمريكا انجام شده، نشان ميدهد كه اين كودكان، آلوده به سرب، تيتانيوم و جيوه هستند.
در سالهاي اخير، هر از گاهي گزارشهايي از افزايش تولد نوزادان ناقصالخلقه در فلوجه منتشر شده. گزارشهايي كه صدايشان آنقدر بلند نبوده كه فرياد نوزاداني شود كه حتي موقع تولد توان گريه كردن و نفس كشيدن ندارند. نخستينبار سال 2010 ميلادي بود كه برخي از شبكههاي خبري و روزنامههاي اروپايي از تولد نوزادان ناقص و روند رو به رشد تولد نوزاداني كه دقايقي بيشتر زنده نميمانند، خبر دادند. گزارشهايي كه از سوي مقامات آمريكايي و ساير سازمانهاي بهداشتي جهان تأييد نشدند و حتي گفته ميشد، ميزان تولد كودكان ناقصالخلقه در شهرهاي مختلف عراق تفاوتي با ساير كشورها بهخصوص كشورهاي توسعهيافته ندارد.
اين درحالي است كه مژگان صوابياصفهاني، فوقدكتراي سمشناسي محيطزيست از دانشگاه ميشيگان آمريكا كه يكي از نويسندگان تحقيق دانشگاه ميشيگان درباره نوزادان ناقصالخلقه است، دراينباره به شهروند ميگويد: «در فلوجه بين سالهاي 2000تا2010 ميلادي شاهد افزايش حدود 50درصدي تولد نوزادان ناقصالخلقه هستيم كه موضوعي بسيار نگرانكننده است. ميزان تولد نوزادان ناقصالخلقه از ٢درصد درسال 1991 ميلادي به 52درصد در سال 2010 ميلادي رسيده است.»
آب، خاك، هوا، غذا و حتي غباري كه از بيابانهاي عراق به آسمان ميرود، حاوي سرب و جيوه است، همان مشتقاتي كه سلامت عراقيها را تهديد ميكند. تاكنون بسياري از تحقيقاتي كه دراينباره انجام شده در شهرهاي فلوجه و بصره بوده اما چندي است كه خبرها از همهگيري بيماريهاي عصبي در هويجه (Hawijah) حكايت دارند. شهري كه اكنون در اشغال داعش است و از وضع كنوني آن خبر چنداني در دست نيست.
همهگيري بيماريهاي عصبي در هويجه، افزايش تولد نوزاداني كه دچار نقص هستند در كنار افزايش تعداد بيماران سرطاني در كشوري كه با جنگ و ناامني گره خورده، دلايل بسياري را كنار هم مينشاند كه نشان ميدهد، دلايل ناهنجاري كودكان و بروز سرطان در عراق كه روز به روز درحال افزايش است با آلايندههاي جنگي در ارتباط است. صوابي دراينباره هم ميگويد: «دلايل بسياري براي ارتباط بيماريهاي ناهنجاري كودكان و سرطانها در عراق با آلايندههاي جنگي وجود دارد، با اين حال توجه چنداني به آن نميشود. اين درحالي است كه سربازان آمريكايي كه با اين آلايندهها در ارتباط بودهاند و از عراق بازگشتهاند، دچار صدمات جسمي شدهاند و همين موضوع باعث شده، مراكز خبري آمريكا توجه كوچكي به اين مسأله نشان دهند.»
در چند ماه گذشته چند مقاله شوكهكننده در روزنامه نيويوركتايمز منتشر شده و توضيح ميدهد آمريكا چگونه هزاران سلاح شيميايي را به دست آورده و منفجر كرده است. نوامبر سال 2014، يعني دو ماه پيش، روزنامه نيويوركتايمز در گزارشي نوشت: «سازمان منع تسليحات شيميايي در گزارش خود آورده كه آمريكا از 2004 تا 2009 يكسري تسليحات شيميايي قديمي را در عراق كشف و ضبط و آنها را در فضاي باز به صورت سري منهدم كرد. در گزارش 30 صفحهاي اين سازمان كه سريعا پس از نشست ميان كارمندان آن با مقامهاي آمريكايي در واشنگتن درسال 2009 تهيه شده، به صورت كامل به مسأله انهدام كلاهكهاي شيميايي، گلولهها يا بمبها - در مجموع 4530 مورد - از مه 2004 تا فوريه 2009 اشاره شده است.»
در ادامه اين گزارش اشاره شده كه «آمريكا پس از آن تسليحات شيميايي بيشتري را از زرادخانهها و انبارهاي تسليحاتي عراق كشف كرد و با كشف اين موارد اوايل 2011 تعداد تسليحات شيميايي عراق به 4996 مورد رسيد. تسليحات منهدم شده درسال 2009 حاوي عوامل و عناصر شيميايي بود.» اين گزارش با اشاره به اينكه هيچ يك از تسليحات كشف شده بهتازگي ساخته نشده بودند، نوشته بود: «تمامي مهمات كشفشده متعلق به پيش از برنامه شيميايي عراق درسال 1991 بودند.» فوق دكتراي سمشناسي محيطزيست از دانشگاه ميشيگان، درباره اين گزارش توضيح بيشتري ميدهد و ميگويد: «در ادوات منهدمشده توسط نيروهاي نظامي آمريكا، گاز خردل و گاز اعصاب وجود داشته است. به همين دليل، منفجر كردن اين گونه مواد نهتنها براي سربازان آمريكايي بلكه براي تمام موجودات زنده منطقه خطرناك است.» او در كنار اخبار منهدمكردن بمبهاي شيميايي كه مدتي است شنيده ميشود، از ماجراي ديگري حكايت ميكند كه بيشترين تأثير را روي سلامت عراقيها گذاشته و آب و خاك اين منطقه را آلوده كرده. صوابي ادامه ميدهد: «در ماههاي اخير، خبرهاي ديگري هم مطرح شده درباره سوزاندن آشغالهاي نظامي در پايگاههاي نظامي آمريكا بين سالهاي 2003 تا 2010 ميلادي، يعني در زماني كه آمريكا بيشترين حضور را در عراق داشت و تعداد پايگاههاي نظامي آن در اين كشور، بيش از 500 پايگاه بود. در آن دوره آشغالهاي نظامي همچون مواد منفجرهاي كه ديگر نيازي به آنها نبود، وسايل الكترونيكي، حتي ظرفهاي پلاستيكي غذا، تانكها و... در گودالهايي كه به آنها چالههاي آتش (burn pits) گفته ميشود، سوزانده شدند.» چالههاي آتش در پايگاههاي نظامي ايالات متحده كه بيشتر در نزديكي شهرهاي اين كشور قرار دارد، فلزات سنگين و مواد آلاينده را به آسمان عراق فرستادهاند. صوابي با اشاره به اينكه دو تن از پزشكان ارتش آمريكا گفتهاند، غباري كه از عراق ميآيد شامل 37 فلز است، ميگويد: «اين 37 فلز عامل بيماريهاي مختلفي ازجمله بيماريهاي عصبي و سرطان هستند. بسياري از سربازان آمريكايي كه با اين آلايندهها مواجه شدهاند با بيماريهاي مختلفي همچون سرطان ريه به آمريكا بازگشتهاند.»
او ادامه ميدهد: «درسال 2010 ميلادي پس از فشارهايي كه از سوي سربازان آمريكايي وارد شد، انستيتوي پزشكي آمريكا تحقيقي را آغاز كرد كه نتيجه اين تحقيق درسال 2011 ميلادي منتشر شد. در اين تحقيق نمونههاي هواي گردآوري شده از پايگاه نظامي بلاد در نزديكي شهر بغداد پايش شد. اين بررسيها نشان داد كه در هواي اطراف اين پايگاه ديوكسين، فيورنها، هيدروكربنهاي زنجيرهاي و ذرات معلق با غلظتي نگرانكننده وجود داشته است. اين انستيتو نتيجهگيري كرد كه اگر كسي با مخلوط اين مشتقات مواجه شود، ممكن است به انواع بيماريها ازجمله اختلالات دستگاه تنفسي، اختلال در دستگاه عصبي، مشكلات توليدمثل و انواع سرطانها مبتلا شود.» در گزارشي كه اين انستيتو منتشر كرد، تنها به اين موضوع اشاره شد كه اين مخلوط بر انسانهاي بزرگسال اثرگذار است و سلامتي آنها را به خطر مياندازد. حال آنكه تأثير اين آلايندهها بر گروههاي حساس، همچون زنان باردار و نوزادان و كودكان بيشتر خواهد بود، اما در اين گزارش رد و نشاني از تأثير اين آلايندهها بر اين گروهها ديده نميشود. به نظر ميرسد براي اين انستيتو سلامتي سربازان آمريكايي كه به اجبار آنها اين تحقيقات را انجام داده در اولويت است و سلامتي ساكنان هميشگي شهرهاي عراق كه بيشتر در معرض اين آلودگيها هستند، اهميتي ندارد. صوابي دراينباره هم ميگويد: «اين انستيتو و اين گزارش تهديد شدن سلامتي سربازان آمريكايي كه در گروه حساس قرار نميگيرند را ميپذيرد اما درباره گروههاي حساس يعني زنان باردار، نوزادان و كودكان حرفي نميزند. اين درحالي است كه سربازان آمريكايي در گروه حساس طبقهبندي نميشوند و مواجهه آنها با اين آلايندهها در زماني كوتاهتر از ساكنان شهرهاي فلوجه، بصره، هويجه و ديگر شهرهاي عراق است. ساكنان اين مناطق بهطور مداوم و در مدتي طولاني با آلايندگيهايي كه نظاميان آمريكايي ايجاد كردهاند، روبهرو هستند.»
بيتوجهي آژانسهاي بينالمللي و حتي سازمان بهداشت جهاني به سلامت ساكنان عراقي كه در نزديكي پايگاههاي نظامي آمريكا زندگي كردهاند، پرسشي است كه نميتوان پاسخي براي آن پيدا كرد. كمتر كسي در سطح جهاني به اين موضوع توجه ميكند كه چه اتفاقي براي زنان و كودكان عراقي درحال افتادن است. صوابي دراينباره توضيح ميدهد:«پزشكان و محققان عراقي تلاشهاي بسياري كردهاند تا اثر اين مواد سمي را در مردم خود نشان دهند، اما در سطح جهاني توجه چنداني به اين موضوع نشده و در ايالات متحده هم تنها به اين نكته توجه شده كه چه اتفاقي براي سربازان آمريكايي افتاده. اين درحالي است كه در بصره و فلوجه مواجهه مادرها و بچهها با سرب و جيوه، همزمان با افزايش تولد نوزادان ناقص بوده است. اخيرا هم اطلاعاتي از هويجه به دست آمده كه نشان ميدهد در بدن بچههاي تازه متولد شده در اين منطقه تيتانيوم وجود دارد. تيتانيوم يك فلز تسليحاتي است و در ساختن انواع خودروهاي نظامي، تانكها و ديگر ادوات جنگي مورد استفاده قرار ميگيرد.» او ادامه ميدهد: «تمام 40هزار نفري كه در شهر هويجه (Hawijah) زندگي ميكنند، كم و بيش نزديك پايگاه نظامي آمريكايي قرار دارند كه پيش از اين يك مدرسه دخترانه بوده است. آنها هفتسال مداوم با آلايندگيهايي روبهرو بودهاند كه چالههاي آتش (burn pits) ايجاد كردهاند. عراق در مخلوطي از آلايندههاي جنگي غوطهور است و ميتوان به صراحت گفت كه سقوط سلامتي مادران و بچههاي متولد نشده در عراق، كاملا به آلودگيهاي جنگي و چالههاي آتش (burn pits) كه ادوات جنگي در آنها سوزانده شده، در ارتباط است.» او به آماري اشاره ميكند كه از افزايش تولد نوزادان با ناهنجاريهاي مادرزادي حكايت دارد، «آماري مستند از بيمارستان مادران بصره وجود دارد. درسال 1994 ميلادي در شهر بصره از هر هزار تولد زنده ٤. ١ بچه مشكل ناهنجاري داشته. اين آمار درسال 2009 به 48 تولد همراه با ناهنجاري در هرهزار تولد زنده رسيده است. همچنين با آمار مشابهي در فلوجه هم روبهرو هستيم. اين آمار درحالي از سوي پزشكان عراقي مورد تأييد است كه در سال 2011 به خاطر فشار داخلي كه در عراق به وجود آمده بود تحقيق مشتركي بين وزارت بهداشت عراق و سازمان بهداشت جهاني شروع شد كه اين تحقيق قرار شد شيوع ناهنجاريها را در 18 منطقه عراق مطالعه كند. نتيجه اين گزارش، برخلاف نگرانيهاي پزشكان عراقي بود. اين گزارش اعلام كرد كه ميزان بيماري بچههاي عراقي در يك طيف قابل قبولي قرار دارد و حتي شبيه كشورهاي پردرآمد غربي است.» به گفته صوابي، اين ادعا در تضاد كامل است با مستندات بيمارستان مادران بصره در سالهاي 1994 تا 2011 ميلادي. او به گفتههاي دكتر چاسب علي نماينده عاليرتبه وزارت بهداشت عراق كه در مصاحبهاي در مارس 2013 ميلادي با شبكه بيبيسي صحبت كرده بود، اشاره كرده و به نقل از دكتر چاسب علي ميگويد: «تمام تحقيقات ما كه به وسيله وزارت بهداشت انجام شده، نشان ميدهد كه روند سرطانها و ناهنجاريهاي كودكان در عراق افزايشي است.»
گزارش انستيتوي پزشكي آمريكا، صراحتا اعلام كرده كه در هواي اطراف پايگاه نظامي آمريكا ديوكسين، هيدروكربنهاي زنجيرهاي و ذرات معلق وجود دارد و مخلوط اين ذرات بر سلامت انسانهاي بزرگسال اثرگذار است و سلامتي آنها را به خطر مياندازد، حال چگونه ممكن است افرادي سالهاي سال با اين آلايندهها درارتباط باشند و اين آلايندهها روي سلامتي آنها و روي جنيني كه در شكم مادران عراقي درحال رشد است اثر نگذاشته باشد؟ صوابي در پاسخ به اين پرسش ميگويد: «منفجر كردن بمبهاي قديمي و سوزاندن آشغالهاي نظامي، سلامت سربازان آمريكايي را به خطر انداخته، اين خطر براي زنان حامله و كودكاني كه بهطور دايمي در اين مناطق زندگي ميكنند، بيش از سربازان آمريكايي خطر دارد. آلايندههاي اين چالههاي آتش حاوي مقادير بسياري مواد سمي براي دستگاه توليدمثل است و رشد را مختل ميكند.»
تاثير آلودگي غبارهاي عراقي بر سلامت خوزستانيها
هواي عراق و غباري كه از زمين بياباني اين كشور بلند ميشود، به نگراني ايرانيها بهخصوص ساكنان خوزستان هم تبديل شده است. در سالهاي اخير، هر بار كه هواي غبارگرفته شهرهاي خوزستان به باران رسيده، صدها تن را راهي بيمارستان كرده. ميگويند غباري كه از عراق ميآيد آلوده است، شيميايي است و حاوي اورانيوم رقيق شده. آلوده بودن غباري كه از عراق به ايران ميآيد، از سوي سازمان حفاظت محيطزيست تأييد نشده و معلوم نيست اين غبارهاي آلوده چه پيامدهايي دارد، اما صوابي دراينباره ميگويد: «غبار عراق آلايندههاي جنگي را با خود به ايران هم ميآورد. طوفانهاي گرد و غبار كه در شهرهاي مرزي كشور با عراق بسيار اتفاق ميافتد و از عراق هم نشات ميگيرد، ميتوانند آلايندههاي جنگي را از مرز عبور داده و وارد ايران كنند. پزشكان جنوب ايران هم فكر ميكنند كه شاهد زياد شدن بيماريهاي توليدمثل در زنان و ناهنجاري در جنينها هستند.» او درباره اينكه ميزان تولد نوزادان ناقصالخلقه در اين منطقه از كشور بيشتر از ساير شهرهاي كشور نيست، هم يادآوري ميكند كه «ما در ايران امكان سقط جنين در صورت اثبات ناقصالخلقه بودن جنين را داريم. قوانين جاري كشور اين امكان را به ما ميدهد تا از تولد نوزاداني كه داراي مشكل هستند جلوگيري كنيم اما در عراق چنين امكاني وجود ندارد و پزشكان حتي اجازه ندارند به مادري بگويند، جنيني كه در شكم دارد ناقص است و بعد از تولد زنده نخواهد ماند.»
منبع/ شهروند
اول **
تهران - ايرنا - روزنامه شهروند مي نويسد :در سال 1994 در شهر بصره از هر هزار تولد زنده ٤/ ١ بچه مشكل ناهنجاري داشت كه اين آمار درسال 2009 به 48 تولد با ناهنجاري در هر هزار تولد زنده رسيد.