نوروز از آن جا كه با تحول طبيعت و آغاز بهار، شكفتن و سرسبزي دشت و دمن و پيام مهرباني و همدلي همراه است از پس ده ها قرن، همچنان در دل و ديده مردمان جلوه گري مي كند. خجسته آيين نوروز چون هنگامه بيداري گل ها و درختان و سرآغاز آواز بلبلان و غزل سرايي شاعران و شروع گردش جديد زمين و شماره خوردن سال نو است. هيچ گاه كهنه نمي شود. اين روزها با نفس كشيدن دوباره زمين و به شكوفه نشستن برخي درختان و باز شدن چتر شكوفه هاي زرد و صورتي و سفيد و... بوي بهاري ديگر از دل طبيعت به مشام مي رسد. صداي گام هاي نرم و نازك بهار از دل ترنم پرندگان در بين شكوفه هاي درختان به گوش مي رسد.
دوباره گاه دلربايي بنفشه ها و شمعداني هاي رنگارنگ رسيده. پس از بارش باران هاي روزهاي اخير و نزول اين رحمت بي بديل الهي حالا فرصتي براي نفس كشيدن و سر به سوي آسمان بلند كردن و ديدن آسمان آبي پديد آمده حالا وقت بيشتر نگاه كردن به آسمان پا بر جا و بي ستون خداي آفريننده بهار است. در هنگامه پر شدن هوا از عطر بهار و شنيده شدن صداي پاي نوروز، وقت شستن چشم ها و جور ديگر ديدن است. همراه با شكفتن شكوفه ها، گاه شكفتن مهرباني ها و پاشيدن بذر محبت در چشم ها و دل هاست، گاه باز كردن گره از ابروان و نشاندن گل لبخند بر لب خود و ديگران است، فصل غرق بوسه كردن دست مادران و پدران، گاه بيشتر درود و صلوات فرستادن بر پيامبر مهرباني ها و اعظم انبياء محمد مصطفي(ص) است.
بهار طبيعت فرصتي براي اداي احترام به بزرگان و پيشكسوتان و صاحبان خرد و علم و انديشه است، بهار البته فرصتي براي ديدن و بوييدن لاله هاي سرخ روييده بر مزار شهيدان وطن است آن بزرگوار مرداني كه با نثار جانشان اجازه ندادند خصم زبون بهار دين و ميهن را به خزان تبديل كند. صداي پاي نوروز پيام نو شدن روز و روزگار و دلربايي و جلوه گري دلدار را به گوش جان مي رساند، بهار وقت بيشتر به آسمان نگاه كردن و به سوي عرش پرواز كردن است، وقت آشتي با نماز اول وقت و مسجد و دل به دلدار سپردن است. هم نوايي بلبلان پيام همدلي و مهرباني مردمان را به گوش جان مي رساند، پيام مهرباني بيشتر با فرزند و همسر، برادر و خواهر، قوم و خويش و همسايه، همشهري و هم وطن. نوروز يادآور دور هم جمع شدن هاي مهربانانه، شاهنامه خواني و حافظ خواني و گل گفتن و گل شنفتن است.
بهار هنگامه سرودن غزل عشق است، بهار وقت نهال كاشتن و آشتي با طبيعت زيبا و چشم نواز آفريده خداوند است، نوروز، فرصت مغتنم بيشتر با هم بودن، در كنار هم به مهر نشستن و نجواهاي عاشقانه است و نيكو هنگامي براي به مهر دست در دست هم نهادن و دستگيري از هم نوعان است، وقت دست نوازش كشيدن بر سر دختران و پسران سايه پدر و مادر از دست داده است، مگر در فصل شكفتن گل و ريحان و جوانه زدن نهال هاي مهرباني در دل ها، ايرانيان خداباور مي توانند خانه خود را پر از عطر بهار و شكوفه هاي لبخند ببينند و دل نازكشان براي يتيمان و هزاران شير خواره و كودك و نوجوان معلول و بي سرپرست و بدسرپرست نتپد. نوروز و بهار فصل خانه تكاني دل ها از هر چه بي مهري و خشم و نفرت و كينه و كدورت است. گاه گذشتن و بخشيدن و سلام مهربانانه گفتن به دوست و همسايه و همكار و همشهري و هم وطن است، بهار هنگامه عاشقي است و فرصتي بس مناسب براي گره زدن نگاه هاي مهربانانه و بستن عقد اخوت و برادري.
بهار وقت هديه دادن يك شاخه گل زيبا است به هر كس كه دوستش داريم و به هر كه مي خواهيم با او آشتي كنيم است. آمدن بهار فرصتي بس مناسب براي قدرداني و شكرگزاري به محضر پروردگار است. نوروز كه فصل دور هم جمع شدن است، فرصتي عالي براي بازگرداندن پدران و مادران سالخورده از خانه سالمندان است. بهار نيكو فرصتي است براي اجر نهادن و قدرشناسي و احترام تمام قد به جانبازان دين و ميهن، اين قهرمانان بي ادعا و اسطوره هاي والامقام عرصه دفاع از دين و ناموس و وطن. نوروز هنگامه تحول طبيعت، نيكو فرصتي است براي طلب رزق و روزي حلال، طلب توكل و صبر و ايمان استوار، طلب فرزند صالح و آرزو كردن روزهاي هر چه بهتر براي همه ايرانيان و حركت هر چه سرافرازانه تر و عزتمندانه تر به سوي قله هاي پيشرفت و توسعه و اقتدار.
منبع: خراسان
اول**1368**
تهران- ايرنا- «بوي بهار مي آيد» عنوان يادداشت روز روزنامه «خراسان» به قلم «كورش شجاعي» است كه در آن مي خوانيم: بوي بهار مي آيد و هنگامه نوروز شده، صداي نوروز باستاني از پس قرن ها از ناي كورش كبير و داريوش بزرگ بلكه از عصر مادها همچنان در گوش زمان مي پيچد و همه ساله و هماره به ياد مي آورد رسم و آيين دلنشين ايرانيان پاك فطرت، نيك انديش، نيك گفتار و نيك رفتار را.