در ادامه اين يادداشت كه روز دوشنبه در روزنامه رسالت منتشر شد، مي خوانيد: اين در حالياست كه ملت يمن روز به روز در مقابل عربستان استوارتر مي ايستد.
آل سعود هم اكنون در صنعا با ملتي انقلابي مواجه است كه هرگز تسليم بمبهاي آل سعود نخواهند شد.
در اين معادله، آل سعود و كشورهاي متحد آن در تجاوز نظامي به يمن جملگي عواقب و تبعات سخت دخالت نظامي در صنعا و عدن را درك خواهند كرد.
درست در زماني كه بمبهاي آل سعود بر مردم بيگناه يمن فرود مي آمد، انقلابيون همچنان به پيشروي خود در شهرهاي مختلف يمن ادامه دادند تا بر همگان ثابت شود انقلاب حتي در زير بمباران آل سعود نيز ادامه خواهد داشت.
تجاوز آل سعود به يمن بر همگان اثبات كرد كه اخبار منتشر شده در خصوص زوال عقلي پادشاه عربستان كاملا صحيح است.
محمد بن سلمان (پسر پادشاه عربستان) هم اكنون هدايت دربار در حال فروپاشي آل سعود را بر عهده دارد. در حالي كه بيماري هاي جسمي و روحي ملك سلمان شدت گرفته است، محمد بن سلمان در عمل سكان كشتي توفان زده بازماندگان عبدالعزيز را در آبهاي پر تلاطم خليج فارس در دست گرفته است.
اقدام نظامي اخير آل سعود در يمن و افزايش تصاعدي هزينه هاي شكست آل سعود در صنعا و عدن، نشان از بحراني است كه در آينده اي نزديك گريبانگير دربار خواهد شد، آن هم درست در حالي كه به واسطه بيماري سخت ملك سلمان و وليعهد او آينده اي براي هزاران شاهزاده سعودي متصور نيست.
در نهايت اينكه آل سعود هنوز مختصات نقطه اي كه به لحاظ استراتژيك و تاكتيكي در آن قرار گرفته است را به خوبي نمي داند! رياض در حالي دست به اين خطاي فاحش راهبردي زده است كه ديگر بازيگري «مولد» و « تعيين كننده» در منطقه محسوب نمي شود.
اگر اين تعيين كنندگي از سوي رياض ظهور و بروز داشت، امروز قاعدتا نه بايد از « بشار اسد» در سوريه اثري بود و نه از « مقاومت اسلامي» در فلسطين و لبنان! همچنين اگر آل سعود چنين قدرت مانوري داشت، امروز بايد داعش و النصره سرتاسر سوريه و عراق و بين النهرين را تصرف مي كردند و حكومت آل خليفه در منامه كمترين دغدغه اي در خصوص ادامه حيات سياسي خود نداشت! با اين حال امروزه بيش از هر زمان ديگري صداي خرد شدن استخوانهاي فرزندان عبدالعزيز در زير پاي انقلابيون يمني شنيده مي شود و بزودي ملتهاي مقاوم منطقه و در راس آنها ملت مظلوم و ستمديده يمن پيروزي نهايي خود بر رژيم ديكتاتور و متوحش سعودي را جشن خواهند گرفت.
آل سعود همچنان مسلمانان مظلوم و انقلابي يمني و زنان و كودكان بيگناه را هدف بمبهاي خود قرار مي دهد.
بازماندگان عبدالعزيز چشمان خود را بسته و دستان خود را بر روي ماشه فشار مي دهند ، بدون آنكه نسبت به عواقب و تبعات خونبازي خود در صنعا و عدن آگاه باشند.
آنچه امروز در يمن مي گذرد يك تراژدي تمام عيار است.عربستان به عنوان كشوري كه طي نيم قرن گذشته حتي يك گلوله مشقي به سمت اشغالگر اصلي منطقه يعني رژيم صهيونيستي شليك نكرده است، هزاران موشك و ميليونها عدد سلاح را در منطقه جا به جا نموده و به نسل كشي پيروان آخرين و كاملترين دين الهي روي آورده است.
عربستان سعودي هم اكنون در تقابل مستقيم با انقلاب ملت يمن و خواسته هاي مشروع آنها مبني بر رهايي از چنگال ديكتاتوري به نام منصور هادي قرار گرفته است.
آيا سزاي اين آزاديخواهي، گلوله و كشتار است ؟ به نظر مي رسد محاسبات غلط و فاجعهبار راهبردي و تاكتيكي مقامات آل سعود تاريخ انقضايي ندارد!
آنچه امروز در يمن رخ مي دهد نشان از حركت سريع آل سعود به سمت زوال دارد. يكي از ابتدايي ترين و بارزترين حقوق ملت يمن به مانند ساير ملتهاي دنيا، «حق تعيين سرنوشت سياسي» است.
بر مبناي همين حق تعيين سرنوشت، ملت انقلابي يمن در مقابل حكومت دست نشانده منصور هادي و دخالتهاي مستقيم شوراي همكاري خليج فارس در امور داخلي خود به پا خاست.
هم اكنون آل سعود و حاميان غربي، عبري و عربي آن در مقابل حق تعيين سرنوشت ملت يمن ايستاده و سعي دارند با كشتار و ارعاب آنها را وادار به پذيرش حكومتي دست نشانده و ديكتاتوري سازند.
اين روياي شوم بازماندگان عبدالعزيز هيچ گاه در صنعا محقق نخواهد شد زيرا انقلابيون يمن و ملت اين كشور راه خود را در انتخاب كرده است.
بدون شك سران آل سعود و حاميان غربي و صهيونيستي آنها هيچ گاه قادر به تغيير اين معادله به سود اهداف كلان و حتي كوتاه مدت منطقه اي خود نخواهند بود.
آل سعود نيز دقيقا به مانند سران رژيم صهيونيستي فاقد حداقل عقلانيت در تحليل اوضع منطقه است.
پيوند رياض و تل آويو طي هفته هاي اخير به پيوندي مستحكم تبديل شده كه بيش از هر زمان ديگري هر دو طرف را به زوال نزديك كرده است.
شاه سعودي در آخرين سخنان خود در جمع افسران ارتش و فرماندهان نظامي حمله به يمن، پادشاهان سابق و پيشينيان خود را يهودي خوانده است.
ملك سلمان به هنگام برشمردن شاهان سعودي از آغاز تشكيل اين كشور نفتي تا كنون، بعد از خواندن نام «ملك عبدالله» گفت: «... واليهود، الله يرحمهم: و خداوند (ساير) يهوديان را بيامرزد.»!
موضوع ديگري كه در مقايسه تطبيقي جنايات صهيونيستها در غزه و جنايات آل سعود در يمن بايد مدنظر قرار داد، به فقدان وجود عقلانيت حداقلي سياسي در ميان مقامات سعودي و صهيونيستي باز مي گردد. شكست صهيونيستها در غزه و شكست آل سعود در يمن هر دو قابل پيش بيني بوده و خواهد بود.
عبدالباري عطوان تحيلگر مشهور مسائل منطقه اي در خصوص شكست احتمالي عربستان در نبرد با انصارالله مي گويد: «عربستان و هم پيمانانش به سمت يك درگيري زميني كشيده ميشوند و حوثيها در جنگ پارتيزاني بسيار خبره هستند، آنها تاكنون 6 جنگ با دولت مركزي يمن (كه متحد عربستان بوده) داشتهاند كه در هيچ كدام شكست نخوردهاند.
دخالت زميني پس از شكست حملات هوايي در تحقق اهداف مورد نظر، اجتنابناپذير ميشود، اما دخالت زميني براي عربستان يه مثابه خودكشي است و هيچ كس نميداند تبعات بعدي آن چه خواهد بود .»
تهران - ايرنا - روزنامه رسالت نوشت: رژيم ديكتاتوري عربستان سعودي روز به روز بر حجم حملات خود بر عليه ملت بيگناه يمن مي افزايد تا بلكه آنها را وادار به عقب نشيني در مقابل خواسته هاي بر حقشان كند.