اين مقاله در ادامه مي افزايد: به بيان ديگر، تحمل نقد و سعي در رفع نقصها و موانع كارها، اگرچه يك خصلت خودبسنده فردي است اما بي ارتباط با سطح تحصيلات و فرايند جامعه پذيري افراد، از جمله پزشكان و وكلا نيست. با اين اوصاف، بايد پرسيد كه چرا اين قشر فرهيخته بعضاً تن به پذيرش نقد، آن هم در يك سريال تلويزيوني كمدي كه همه ميدانند مناسبات بازنمايي شده در آن غلو شده است، نميدهند.
قضيه در آنجا تاسف بارتر ميشود كه به گفته سرپرست نويسندگان اين مجموعه طنز، وزارت بهداشت به مسئولان شبكه سوم سيما، اعلام كرده كه حاضر است تا در صورت ممانعت از پخش مجموعه طنز «در حاشيه» خسارت مالي لازم را در اين باره بپردازد.در صورت صحت اين خبر، پيش از هر چيز بايد از مسئولان وزارت بهداشت پرسيد كه شما به چه حقي از منابع بيت المال براي جلوگيري از يك سريال تلويزيوني هزينه ميكنيد؟ و مسئولان وزارتخانه بايد در اين باره با صراحت و جديت پاسخگو باشند.اما افزون بر اين، نگراني جدي و مهمي كه بايد به آن پرداخت، اثر «ناشكيبايي» و «قضاوت زودهنگام» پزشكان در پايين آوردن آستانه تحمل نقد اجتماعي است كه بي ترديد تبعات بسياري به دنبال خواهد داشت.
وقتي فرهيختگان جامعه ما نقد اجتماعي غليظ شده در يك سريال كمدي را برنميتابند، آيا ميتوان از سياسيون، نمايندگان مجلس، دولتيها، گروهها و احزاب سياسي و مهمتر از همه بدنه و لايههاي مختلف اجتماعي انتظار داشت كه نقد جدي و پروبلماتيك را بپذيرند؟ چه بسا اين كه برخي وكلاي دادگستري هم به تبع اين نقدهاي شتابزده، كاسه صبرشان لبريز شد و حضور تنها يك وكيل در اين سريال طنز را هم برنتافتند.به هر حال نقد زودهنگام و آلوده به برخي شتابزدگيها و لجبازيهاي پزشكان اگرچه به نظر نتيجه بخش بوده و توانسته است پخش اين سريال را به يكي، دو قسمت ديگر محدود كند، اما موجب كاهش سرمايه اجتماعي اين قشر خدمتگزار نيز شده است. در واقع اگر منطق حاكم بر نقد پزشكان را بپذيريم بايد اين را هم بپذيريم كه كاركرد ضرب المثل «خنده بر هر درد بي درمان دواست» سرنخ و سرچشمه اصلي اين نقدها است و چون خنداندن مردم موجب كاهش مراجعه آنان به پزشكان ميشود، عده زيادي از پزشكان از پخش اين سريال شكايت كردهاند.
اين در حالي است كه همه پزشكان از اين كه مجموعه طنز «در حاشيه» حتي اگر در مقايسه با كارهاي قبلي مديري كار ضعيفتري باشد، با خنداندن مردم، ميتواند از دردها و بيماريهاي جامعه كم كند بايد سپاسگزار سازندگان آن باشند. اگر نه چنين باشد نتيجه ميگيريم كه.....
به هر حال اين مجموعه طنز كه بعد از سالها با آشتي مهران مديري و رسانه ملي و حضور تعداد پرشماري از چهرههاي محبوب و خاطره ساز تلويزيوني، مهمان خانه هاي مردم شده بود، از پنجشنبه متوقف ميشود و دليل متوقف شدنش هرچه باشد، چيزي از نقدناپذيري پزشكان جامعه نميكاهد.
گويا مهران مديري و تيمش بايد از رسانه ملي به شبكه توزيع خانگي برگردند و براي رضايت جامعه انتقاد ناپذير، خنده را با رايت يك دي وي دي در سوپر ماركتها توزيع كنند و مردم با پرداخت سه هزار تومان در هر هفته، از دردهايشان و از بيماريهايشان كمي بياسايند.
در پايان طبق معمول و بر حسب انصاف بايد يادآوري كنيم كه خدمات پزشكان متعهد و وكلاي حقيقت جو، نه بر كسي پوشيده است و نه نگفتنش از ارزشهايش ميكاهد. اين را هم بايد اضافه كنم كه به رغم اعتراض اين گروه از پزشكان، برخي از بيمارستانها از جمله بيمارستانهاي پايتخت در ساعات پخش اين سريال، كانال تلويزيون سالن هاي انتظارشان را روي كانال شبكه سوم سيما تنظيم كردند تا نشان دهند كه هنوز اميدهايي به زنده بودن گفتمان اخلاق حرفهاي وجود دارد.
* منبع: روزنامه ابتكار
** اول
تهران - ايرنا- روزنامه ابتكار در سرمقاله خود نوشته است: وقتي نام «پزشك» يا «وكيل» به ميان ميآيد، مردم انتظار تبلور يافتن سطح بالايي از فرهيختگي را در ذهن ميپرورانند و بخش مهمي از معاني فرهيختگي در نقدپذيري است.