فرا رسیدن موسم انتخابات توانسته است تا حدی بازار فعالیت های سیاسی و حزبی را گرم كند. نشانه های انتخاباتی شدن فضای سیاسی كشور در چند ماه گذشته آشكار شده كه نشان می دهد 2 جریان اصلی اصلاح طلب و اصولگرا آرام آرام برای رقابت سیاسی بر سر آرای صندوق های انتخاباتِ پیش رو آماده میشوند.
از سوی دیگر، فراهم شدن فضای مناسب موجب ظهور تشكل های سیاسی تازه شده است؛ رخدادی كه می توان آن را نمودی از تحقق یكی از شعارهای «حسن روحانی» رییس جمهوری دانست.
در ارودگاه اصلاح طلبان حزب «ندا» یا همان نسل دوم اصلاح طلبی ایجاد شده است؛ حزبی كه در آذر ماه گذشته مجوز فعالیت خود را از وزارت كشور گرفت و اعلام كرد كه در انتخابات مجلس شورای اسلامی با شورای هماهنگی اصلاحات همسو عمل خواهد كرد. در این ارتباط، «صادق خرازی» دبیر كل شورای مركزی ندا در سخنانی گفته بود كه اگر لازم باشد اعضای ندا به صورت مستقل وارد عرصه ی انتخابات می شوند اما این به معنی نادیده گرفتن ضرورت همراهی با شورای هماهنگی اصلاح طلبان و شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات نیست.
حزب تازه تاسیس اصلاح طلبان هر چند از همان ابتدای كار مورد استقبال چهره های شاخص این جریان قرار نگرفت اما اعضای آن خوب می دانند كه برای موفقیت در انتخابات آتی ناگزیر هستند از راهبرد وحدت با اصلاح طلبان بهره گیرند.
افزون بر ندا، دیگر احزاب اصلاح طلب نیز آگاهند كه در شرایط كنونی با خروج از فهرست واحد و بر هم زدن انسجام شانس خود را برای پیروزی كاهش و كرسی های احتمالی را از كف خواهند داد.
حزب «اتحاد ملت» نیز به تازگی مجوز فعالیت خود را از كمیسیون ماده ی 10 احزاب دریافت كرده است. اعتراض های برخی از چهره های اصولگرا به صدور مجوز فعالیت این حزب تا جایی پیش رفت كه «عبدالرضا رحمانی فضلی» وزیر كشور را برای ارایه ی توضیح در این خصوص به مجلس كشاند. مخالفان معتقد بودند افرادی با سابقه ی حضور در حزب منحل شده «مشاركت» (جبهه ی مشاركت ایران اسلامی) نباید اجازه ی فعالیت حزبی داشته باشند.
شاهد بودیم كه این مخالفت ها به جایی نرسید و نه تنها اتحاد ملت به عنوان یك حزب اصلاح طلب به رسمیت شناخته شد بلكه سخنگوی شورای نگهبان نیز اظهار كرد كه عضویت در یك حزب منحل شده دلیلی برای رد صلاحیت در انتخابات آتی نخواهد بود.
در ماه های گذشته ظهور حزب های تازه محدود به جریان اصلاحات نبوده و جریان اصولگرایی نیز آبستن ظهور تشكل تازه یی با نقش محوری «علی لاریجانی» رییس مجلس است. گمانه زنی ها در خصوص ایجاد این حزب از آغاز مجلس نهم و بعد از شكل گیری فراكسیون «اصولگرایان رهروان ولایت» آغاز و در تحولاتی چون انتخابات هیات رییسه ی مجلس و رای اعتماد به كابینه ی روحانی تقویت شد. در این پیوند، «كاظم جلالی» عضو برجسته ی این فراكسیون، آبان ماه پارسال خبر داد به زودی این حزب تشكیل می شود و به این ترتیب موضوع از گمانه زنی فراتر رفت.
پس از فوت آیت الله «محمدرضا مهدوی كنی» رییس پیشین مجلس خبرگان رهبری و خلاء پدید آمده در جریان اصولگرایی كه همیشه برای دست یابی به وحدت از نقش محوری چهره های برجسته و به عبارتی ریش سفیدان بهره می برد، این احتمال مطرح شد كه حزب لاریجانی بتواند به عنصر موثری برای پر كردن این فضای خالی تبدیل شود اما در ماه های اخیر شاهد بودیم كه این حزب هنوز نیامده با چالش هایی مواجه شده است. فاصله گرفتن چهره هایی چون «محمد رضا باهنر» دبیركل «جامعه ی اسلامی مهندسین» از فراكسیون رهروان ولایت و گرایش به ائتلاف با جریان تندرو موسوم به «جبهه ی پایداری» یكی از این چالش ها است. تلاش هایی نیز از طرف گروه دیگری از اعضای فراكسیون رهروان برای راه اندازی حزب اعتدال صورت گرفته كه از چالش دیگر لاریجانی و همراهانش رخ می نماید.
*** از فهرست واحد اصلاح طلبان تا ائتلاف با دولتی ها
روشن است كه هر 2 جریان سیاسی كشور در ماه های اخیر اقدام هایی را در راستای چیدمان رقابتی و آرایش سیاسی خود آغاز كرده اند. نخستین گام اصلاح طلبان در این خصوص برگزاری همایش بی سابقه ی شورای هماهنگی جبهه ی اصلاحات بود كه فصل جدیدی از فعالیتهای اصلاح طلبی را نوید داد زیرا بعد از مدت ها فرصت جمع شدن احزاب اصلاح طلب را زیر یك سقف را مهیا كرد.
این رویداد سیاسی را می توان گام مهمی در مسیر همسویی اصلاح طلبان و تسری همگرایی فكری- سیاسی به نوعی همگرایی سازمانی- تشكیلاتی دانست. از سوی دیگر با اینكه شرایط كنونی مهیای ایجاد حزب فراگیر اصلاح طلب نیست اما گردهمایی های اینچنینی می تواند نقطه ی آغازی برای تبادل نظر و یافتن راهكار مناسب در جهت حركت به سوی جبهه یا حتی حزب واحد باشد.
فعالیت های اصلاح طلبی به شورای هماهنگی اصلاحات محدود نشده و شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات نیز در جلسه هایی با ریاست «عبدالواحد موسوی لاری» وزیر كشور دولت اصلاحات برخی چارچوب های فعالیت های اصلاح طلبان را در انتخابات مجلس را مشخص می كند. از این رو روشن است كه اصلاح طلبان قصد دارند بر مدار این 2 شورا وارد میدان انتخابات شوند و با ارایه ی یك فهرست واحد، كرسی های بیشتری را كسب كنند. ناگفته نماند كه در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر اختلاف نظر میان اعضای 2 شورا به گوش می رسد و در اردوگاه اصلاح طلبان این نگرانی را ایجاد كرده كه این اختلاف ها مانع ارایه ی فهرستی مشترك شود.
بدون شك، جریان اصلاح طلب افزون بر ارایه ی فهرست مشترك، در انتخابات پیش رو دغدغه های دیگری نیز دارد. آنان كه پس از روی كار آمدن دولت اعتدالگرای روحانی به یك موفقیت نسبی در انتخابات ریاست جمهوری رسیده و اكنون به كسب اكثریت مجلس امید بسته اند با چالش هایی جدی مانند گذر از صافی شورای نگهبان و تایید صلاحیت نامزدهای خود روبه رو هستند.
یافتن راهی برای عبور از این مساله آنقدر جدی است كه موسوی لاری رییس شورای راهبردی اصلاح طلبان چندی پیش از احتمال رایزنی و تعامل با كارگزاران انتخابات سخن به میان آورد.
دیگر نكته ی مهم در فعالیت های انتخاباتی این جریان، احتمال ایجاد ائتلافی نانوشته با اعتدال گراها و نیروهای نزدیك به دولت است. زمزمه هایی مبنی بر شركت برخی اعضای دولت در نشست های شورای مشورتی اصلاح طلبان اگر چه از سوی اعضای این شورا تكذیب شد اما گمانه ها در مورد این احتمال را تقویت كرد.
تمایل به ایجاد تغییر در تركیب مجلس و تكرار كامیابی انتخابات 24 خرداد 1392 عامل مهمی در گرایش به سوی توافق میان این 2 گروه است كه از سوی جریان رقیب به شائبه ی دخالت دولت در انتخابات تعبیر می شود. البته مصوبه ی اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام كه بر دخالت نكردن قوای سه گانه در انتخابات تاكید دارد - هرچند پیش از این نیز قوانین مانع دخالت قوا در انتخابات می شد- می تواند تا حدودی این نگرانی ها را رفع كند.
با این حال، هشدارهای پیاپی در این خصوص، دولتی ها و جریان های نزدیك به آن ها را نگران می كند كه با نزدیك شدن به زمان انتخابات این فضاسازی های رسانه یی جدی تر شود. رسانه های اصلاح طلب این انگاره را می پراكنند كه با نزدیك شدن به انتخابات بر میزان فشار سیاسی ناشی از تذكر و سوال در مجلس افزایش خواهد یافت.
به هر حال اصلاح طلبان چه با دولتی ها ائتلاف كنند یا نكنند، در شرایط كنونی برای حضور در مجلس و به دست آوردن قدرت تاثیر گذاری بیشتر در عرصه ی فعالیتهای سیاسی نیازمند وفاق و انسجام درون گروهی هستند. به نظر می رسد همه ی احزاب این جریان با علم به این ضرورت، خواهان ارایه ی فهرستی مشترك هستند و می دانند كه برای كسب موفقیت باید از قطار وحدت پیاده نشوند.
***اصولگرایان و چالش های همسویی
اصولگرایان نیز رسیدن به نوعی اتحاد را رمز پیروزی خود می دانند اما با مشكل های قابل توجهی برای دستیابی به این هدف رو به رو هستند. نشست های اصولگرایان بر محور جامعتین («جامعه ی روحانیت مبارز» و «جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم» ) همه ی طیف های این جریان را در بر نمی گیرد و همگرایی با طیف نزدیك به «محمود احمدی نژاد» رییس جمهوری پیشین نیز مطلوب چهره های میانه رو نیست.
یكی از مهم ترین دردسرهای جریان اصولگرا بازگشت احمدی نژاد یا حلقه ی پیرامونی وی به عرصه ی قدرت سوار بر موج اصولگرایی است. احمدی نژاد كه در ماه های گذشته سكوت كرده بود، به تدریج نشانه های تلاش برای بازگشت به قدرت را نمودار ساخته است. او با انتشار تصویری در صفحه ی اینستاگرام و راه اندازی یك تارنمای خبری فعالیت های خود را آغاز كرد و از مراسمی به مناسبت دهه ی فجر در مسجدی نه چندان بزرگ در شهر ری برای تبلیغات انتخاباتی بهره برد، آنچنان كه هواداران وی بی درنگ در شبكه های مجازی از احتمال رای 30 میلیونی احمدی نژاد نوشتند.
فوت مادر احمدی نژاد نیز سبب شد تا مراسم هایی برای گرامیداشت وی در شهرها و استان های دیگر برگزار شود و رنگ و بوی سیاسی بگیرد. در هفته های اخیر نیز نشست هایی در مشهد، ارومیه و... برای فراهم كردن بستر بازگشت رییس جمهوری پیشین برگزار شده كه توانسته نظر اعضای جبهه ی پایداری را به خود جلب كند.
در چنین شرایطی، دستیابی به وحدت را باید مهمترین چالش جریان اصولگرا دانست كه طی یك سال گذشته با برگزاری نشست های مختلف در جهت رفع آن كوشیده اند.
همچنان كه گفته شد، در دوره های پیشین، مسوولیت همگرایی اصولگرایان به صورت سنتی بر عهده ی آیت الله مهدوی كنی و آیت الله «محمد یزدی» بود چرا كه هم نمایندگی 2 حزب عمده ی اصولگرا یعنی جامعه ی روحانیت مبارز و جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم را برعهده داشتند و هم از اعتبار ویژه یی نزد اصولگرایان برخوردار بودند. البته تلاش این 2 چهره در همگرا ساختن اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری 2 سال پیش نافرجام ماند و در نهایت این جریان در انتخابات ریاست جمهوری با تعدد نامزدها مواجه شدند؛ رخدادی كه دلخوری هایی را میان چهره های شاخص اصولگرایی برانگیخت.
به این ترتیب، آیت الله مهدوی كنی و آیت الله یزدی از عرصه ی ایجاد اجماع در اردوگاه اصولگرایان كناره گرفتند كه البته این امر بی ارتباط با بیماری این 2 نبود. در این فضا «سید رضا تقوی» عضو شورای مركزی جامعه ی روحانیت مبارز و رییس «شورای سیاست گذاری ائمه ی جمعه» با رخصت گرفتن از ریش سفیدان پیش قدم شد تا اصولگرایان را به سمت وحدت رهنمون سازد. البته تقوی در مسیر تبدیل شدن به محور اصولگرایان برای رسیدن به وحدت چالش های زیادی پیش رو دارد چرا كه او نه اعتبار، پیشینه و جایگاه مهدوی كنی و یزدی را دارا است و نه از نفوذ كلامی مشابه آن ها میان احزاب و تشكل های اصولگرا برخوردار است. از این رو، پیش از آنكه خیلی دیر شود و در انتخابات آینده اصولگرایان قافیه را به اصلاح طلبان ببازند، جامعتین دست به كار شد تا نقش محوری ایجاد اجماع را بر عهده گیرد.
با این حال، در همان گام نخست اختلاف های پیدا و پنهان همیشگی میان جامعتین با چهره یی چون آیت الله «محمد تقی مصباح یزدی» مانع از برگزاری نخستین نشست سه جانبه شد كه اصولگرایان امید زیادی به آن بسته بودند تا آغازگر ایجاد وحدت شود.
***اما و اگرهای ائتلاف با تندروها
گروه تندروی جبهه ی پایداری در ماه های اخیر بیش از اصولگرایان سنتی و میانه رو در جهت دستیابی به اشتراك نظر كوشیده و همایش برگزار كرده است. اگرچه در این همایش ها خبری از چهره های شناخته شده و مطرح جریان اصولگرایی نبوده اما سران جبهه ی نامبرده ادعا می كنند كه با دیگر طیف های اصولگرایی به توافق رسیده اند.
پایداری ها در حالی این ادعا را مطرح می كنند كه همین گروه در جریان رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری نه تنها امكان وحدت در جریان اصولگرایی را از میان برد بلكه با معرفی «كامران باقری لنكرانی» وزیر بهداشت كابینه ی نخست احمدی نژاد به عنوان نامزد این طیف و ثبت نام «سعید جلیلی» در روز آخر ثابت كرد كه حتی در درون خود دشواری های زیادی برای توافق دارد. با وجود این، موضع گیری های اخیر باهنر موجب تقویت گمانه ها در خصوص ائتلاف وی با این طیف است. اگرچه وزن سیاسی باهنر می تواند به كمك پایداری ها آید اما بعید به نظر می رسد كه اصولگرایان سنتی و میانه رو بخواهند آینده ی این جریان را با جبهه ی پایداری گره بزنند.
به هر حال نمی توان انكار كرد كه باهنر یكی از چهره های اثرگذار در انتخابات مجلس دهم خواهد بود. وی در ائتلاف های احتمالی میان طیف های مختلف اصولگرا می تواند تا حدی نقش آفرینی كند و اختلافاتش با دیگر چهره ها، از جمله چالش های اصولگرایان است. پس از فوت «حبیب الله عسگراولادی» عضو برجسته ی حزب «موتلفه ی اسلامی» اثرگذاری باهنر با به عهده گرفتن ریاست جبهه ی «پیروان خط امام و رهبری» از قبل بیشتر شده است و باید دید كه چگونه از ظرفیت های این جبهه برای دستیابی به اهداف جریان خود استفاده می كند.
اظهارات اخیر وی نشان دهنده ی تمایل به داشتن نقش محوری و پیروزی در انتخابات آتی به بهای ائتلاف و كنار آمدن با طیف های تندرو است. این همان رویكردی است كه اصولگرایان میانه رو از آن دوری می كنند زیرا گروه های سنتی تر استقرار مجلسی متعادل، عقلانی و منطقی در كنار اصلاح طلبان را به تشكیل مجلسی با اكثریت اصولگرا كه تندروها در راس آن باشند ترجیح میدهند.
باهنر در ماه های اخیر بارها از امكان ائتلاف با جبهه ی پایداری سخن گفته و ائتلاف با اصلاح طلبان میان رو را محكوم به شكست دانسته است. نكته ی قابل توجه آن است كه او ضمن تمایل به استفاده از ظرفیت های جبهه ی پایداری بر ضرورت ائتلاف زیر چتر جامعتین نیز تاكید كرده است. بعد از آن بود كه حزب موتلفه به عنوان یكی از تشكل های جبهه ی پیروان خط امام و رهبری نشستی سه جانبه با حضور جبهه ی پایداری و «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» برگزار كرد؛ نشستی كه شركت كنندگانش از برگزاری آن استقبال كرده و بر ادامه ی آن تاكید كردند.
باهنر چند روز قبل نیز بار دیگر در مورد ائتلاف های درون جریان اصولگرا صحبت كرد و گفت: ما در ائتلاف هایمان 2 خط قرمز داریم؛ فتنه و انحراف و مراقبت می كنیم كه این 2 جریان وارد ائتلاف نشوند و در آن نفوذ نكنند اما مابقی قابل مذاكره هستند.
در سوی دیگر میدان رقابت های انتخاباتی، نیروهای نزدیك به احمدی نژاد نیز دست به كار شده و فعالیت های خود را برای حضور در انتخابات مجلس آغاز كرده اند. به نظر میرسد كه احتمال ائتلاف آنان و جبهه ی پایداری وجود دارد.
اگر كار در ارودگاه اصولگرایی همان طور كه باهنر می گوید پیش رود، جامعتین، جبهه ی پیروان خط امام و رهبری، جبهه ی پایداری و احمدی نژادی ها با هم در یك سو و طیف نزدیك به لاریجانی در سوی دیگر قرار می گیرند. اختلاف های رییس و نایب رییس مجلس شورای اسلامی در انتخابات آتی از آن جهت قابل توجه است كه طیف میانه رو بر مدار لاریجانی به ائتلاف با نزدیكان دولت و اصلاح طلبان میانه رو تمایل دارد و باهنر و همفكرانش این رویكرد را نمی پسندند.
در این میان، گفته های اخیر «لطف الله فروزنده» قایم مقام جمعیت ایثارگران به عنوان ضلع سوم مثلث ائتلاف با جبهه ی پایداری و موتلفه در مورد تمایل به ریاست لاریجانی در مجلس دهم نیز قابل توجه است. به نظر می رسد طیف تندروی اصولگرا قصد دارد با تمركز روی مساله ی ریاست مجلس، طیف نزدیك به لاریجانی را وادارد كه بازی سیاسی خود را درون این جریان انجام دهند. این اهرم شاید بتواند به وحدت اصولگرایان كمك كند اما در این صورت نیز باید دید كه باهنر و همفكرانش به همراهی با این طیف ادامه می دهند یا خیر.
به هر حال آنچه این روزها شاهدیم، برگزاری نشست های انتخاباتی با بهانه یا بی بهانه است. البته گروه ها از رصد فعالیت های رقیبان نیز غافل نمانده اند و كنشگری دیگر طیف ها را نیز به دقت دنبال می كنند. فارغ از اینكه كدام یك از جریان های سیاسی كشور موفق تر عمل كند و پیروز میدان انتخابات شود، از هر 2 جریان سیاسی اصلی كشور و طیفهای آن انتظار می رود كه با نگاه به منافع ملی و مصالح كشور مشی سیاسی خود را تعیین كنند و برگزاری یك انتخابات شفاف و منصفانه را در اولویت قرار دهند.
در این پیوند، برگزاری مجمع عمومی احزاب نیز این امید را ایجاد می كند كه فعالیت های سیاسی در چارچوب قانون با پویایی و تحرك بیشتر ادامه یابد و شاهد انتخاباتی اصولی تر و پویاتر از گذشته باشیم.
*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**آ.ف**9279**2054
تهران- ایرنا- چند ماه مانده به انتخابات، جریان ها و حزب های سیاسی كشور در حال بسیج نیروهای خود برای كسب موفقیت بیشینه در دستیابی به كرسی های مجلس شورای اسلامی هستند.