در اين مطلب مي خوانيم: از گذشته تاكنون موسيقي درماني در كشورهاي مختلفي مورد توجه قرار گرفته است. فرآيند موسيقي درماني بسته به نوع درمان و گروهي كه آن را به كار ميگيرند، تاحدي متفاوت است، اما تعريف كلي آن متمركز شدن روي عملكرد موسيقي به عنوان وسيلهاي براي درمان است.
از دوران باستان، موسيقي به عنوان ابزار درماني استفاده ميشده است و در آن روزگار مراسم شفابخشي با اجراي اصوات و موسيقي در فرهنگهاي بسياري وجود داشته و در مورد قدرت شفابخشي موسيقي افسانههاي بسياري گفته شده است.
استفاده از موسيقي به عنوان درمان به طور مشخص در يونان در زمان ارسطو و افلاطون مشاهده شده و از آن زمان به بعد در درمان بيماريهاي مختلف گاهي از موسيقي استفاده شده است، اما در قرن بيستم، استفاده از موسيقي براي درمان به شكل تخصصي و ويژه از زمان جنگ جهاني اول آغاز شد و پزشكان در كنار درمانهاي استاندارد به وسيله موسيقي درماني، فرآيند درمان را سرعت ميبخشيدند؛ هرچند استفاده از اين روش درماني با مشكلاتي همراه بود، اما بتدريج با تحقيق بيشتر، موسيقيدرماني نيز پيشرفت كرد و انجمنهاي مختلفي تشكيل شد تا جايي كه در سال 1944 در دانشگاه ميشيگان براي اولين بار برنامه آموزش موسيقيدرماني در جهان ارائه شد. سپس در سال 1950 انجمن موسيقي شروع به كار كرد و در سال 1985 فدراسيون جهاني موسيقيدرماني در سطح بينالمللي تشكيل شد.
در يكي از كتابهاي افلاطون در مورد اثر موسيقي روي ذهن انسان صحبت شده است. افلاطون از قول ارسطو مينويسد: «با كمك برخي ريتمهاي خاص ميتوان انسان را به داشتن زندگي هماهنگ و با شهامت تشويق كرد يا او را به حالتي از رخوت و اندوه فرو برد.» در دنياي مدرن نيز محققان پس از تحقيقهاي متفاوت به اين نتيجه رسيدند كه موسيقي اثر مستقيمي روي ذهن انسان دارد و ميتواند روي حالت روحي، شخصيت و سلامت او اثر بگذارد.
*2 روش درماني
در موسيقيدرماني 2 روش فعال و غيرفعال وجود دارد. در روش غيرفعال بيمار با شنيدن موسيقياي در حال نواخته شدن درمان ميشود و اين روش بيشترين تاثير را در برانگيختن واكنشهاي عاطفي و ذهني دارد، اما روش فعال دربرگيرنده نواختن و خواندن است كه به دنبال آن واكنشهاي مختلف عاطفي، ذهني، جسمي و حركتي ديده ميشود. برنامههاي موسيقيدرماني متناسب با نياز بيماران تنظيم ميشود.
*در موسيقيدرماني 3 عامل مهم در نظر گرفته ميشود:
* نوازنده حرفهاي
* نياز بيماران
* روشهاي به كار گرفته شده در درمان
درواقع نوع موسيقيدرماني بايد براساس تجويز پزشك درخصوص نياز بيمار صورت بگيرد.
*نوع موسيقي در درمان
موسيقي انواع متفاوتي دارد و برخي از آنها آرام و برخي ديگر تند هستند. تاثير موسيقيهاي مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است و نبايد هر نوع موسيقياي را به كار گرفت، زيرا برخي موسيقيها علاوه بر اينكه نقش بهبود دهنده ندارند، براي عملكردهاي مختلف مغز و همچنين حالت روحي انسان مضر هستند. هنگام درمان بايد از قطعاتي از موسيقي كه آرامش ذهني و در عين حال عملكرد بهتر مغز را موجب ميشود، استفاده كرد. اين نوع موسيقي روي اراده و روحيه بيماران اثرات مطلوبي گذاشته و موجب درمان سريع آنها ميشود.
*موسيقي و بيمارهاي رواني
بيماري شيزوفرني هميشه موضوع تحقيقات متنوعي در كاربرد موسيقيدرماني بوده است. در نهايت محققان به اين نتيجه رسيدهاند كه موسيقي ميتواند برخي علائم و اختلالات اين بيماران را درمان كند.در يكي از اين تحقيقات، 85 بيمار مبتلا به شيزوفرني ـ البته با وضعيت بيماري خفيف و كساني كه تا حدي ثبات روحي در آنها ديده ميشد ـ را تحت معالجه معمولي قرار دادند و برخي ديگر را با كمك موسيقي بين 8 تا 12 جلسه، هفتهاي يك بار و هر بار 45 دقيقه درمان كردند.پس از مدتي متوجه شدند افرادي كه تحت موسيقيدرماني قرار داشتند، بسيار بيشتر از كساني كه تحت درمان معمولي پزشكي بودند، علائم بهبود از خود نشان دادند.
درواقع اين درمان باعث شد علائمي مانند افسردگي و اضطراب در آنها كم شده و حالات منفي شيزوفرني مانند عقبنشيني احساسي از بين برود. بنابر نظر محققان، بيماران شيزوفرني ممكن است نتوانند با كلمات وجود خود را ابراز كنند، اما با كمك مهارت درمانگرشان در به كار گرفتن موسيقي ميتوانند با ديگران به روشي موثر، خلاق و فرحبخش ارتباط برقرار كنند.
*موسيقيدرماني و كودكان و نوجوانان
تحقيقات بسياري نشان داده است كه موسيقي ميتواند افسردگي را در كودكان و نوجواناني كه دچار مشكلات رفتاري و عاطفي هستند، كاهش دهد. در اين تحقيقات كودكان و نوجوانان مبتلا به افسردگي به روش موسيقيدرماني بخوبي واكنش نشان دادند و از ميزان افسردگيشان كاسته شد و حتي به طور كلي اعتماد به نفسشان افزايش پيدا كرد. در اين روش درماني از خواندن استفاده شد، البته براي اينكه روشهاي درماني با موسيقي بدرستي صورت بگيرد بايد از افراد حرفهاي چه در نواختن موسيقي و چه در تجويز نوع موسيقي بهره گرفت.درواقع ساختار موسيقي بايد به صورت علمي به كار برده شود تا به بيماران براي غلبه بر يكسري از مشكلات عاطفي و جسميشان كمك كند.
*در درمان اين بيماران چند موضوع زير بايد در نظرگرفته شود:
1ـ دسترسي به گذشته بيمار
2ـ منحصرا روي زمان حال متمركز شدن
3ـ احساس آرامش و راحتي هنگام برگزاري جلسات موسيقيدرماني
4ـ توجه به گفتهها و اشارات تصادفي بيمار نسبت به موضوعات مختلف
با در نظر گرفتن موارد فوق پزشك ميتواند واكنشهاي بيمار را بررسي كرده و راهحلهاي مناسبي بيابد.
*كاربرد موسيقي در توانبخشي
با توجه به اينكه پردازش موسيقي در مغز و در مناطقي متفاوت از جمله گفتارصورت ميگيرد، امروزه از موسيقي درماني در توانبخشي ذهني و جسمي كمك گرفته ميشود. همچنين از اين روش درمان براي بهبود دقت شنيداري، توجه و تمركز و در نهايت رشد مهارتهاي گفتاري استفاده ميشود. اين درمان در كودكان مبتلا به اوتيسم يا اختلال يادگيري بسيار موثر است.
سرطان يكي از مهمترين و گاه دردناكترين بيماريها در دنياست. درد سرطان ميتواند از خود سرطان يا معالجات سرطان همچون شيميدرماني، پرتودرماني و جراحي ناشي شود. موسيقي ميتواند درد، استرس و سطح نگراني بيماران را كاهش دهد. درواقع موسيقي موجب ترشح اندورفين در خون ميشود و به اين ترتيب درد را كنترل ميكند.
توانبخشي رواني ـ اجتماعي سالمندان يكي از مهمترين مشكلات در سلامت اين افراد است. حدود يكچهارم افراد بالاي 65 سال دچار مشكلات روحي و رواني ميشوند، اما تجربه نشان داده است موسيقيدرماني ميتواند تاثير مهمي در درمان اين افراد داشته باشد. از طرفي موسيقي توانسته است به كساني كه به آلزايمر مبتلا شدهاند، كمك بسياري كند و علائم بيماريشان را تا حدي بكاهد. افرادي كه به آلزايمر مبتلا هستند، اغلب دچار افسردگي، خشم و ديگر مشكلات روانشناختي ميشوند و موسيقيدرماني اثر بسيار مثبتي در كاهش علائم بيماري دارد.
همچنين موسيقي به بهبود افرادي كه قدرت تكلم يا عملكرد خوب حافظه خود را از دست دادهاند، كمك بسياري كرده است. اهداف موسيقيدرماني بر مبناي همكاري دوجانبه، بهبود حالات روحي و ابراز وجود خود، بهبود وضع عقلي و ذهني و تحريك حسي و حركتي در بيماران است.همچنين موسيقي در درمان حافظه بيماران مبتلا به آلزايمر بسيار موثر است. بنابر گفته محققان، موسيقي احساس را تحريك ميكند و احساس نيز ميتواند با خود خاطرات را به ياد آورد. بيماران هنگام انجام دادن كارهايشان موسيقي گوش ميكنند و به اين ترتيب ميتوانند ريتمي به وجود آورند كه به آنها كمك ميكند خاطرات مربوط به فعاليتهايشان را به خاطر بسپارند و بتدريج توانايي شناختيشان بهبود يابد.
*موسيقي و ضربان قلب
اثر موسيقي روي ضربان قلب و فشار خون موضوع مورد تحقيق قرار گرفته است. براين اساس تحقيقات نشان داده موسيقي ميتواند وضع قلب و عروق افراد را بهبود بخشد. درواقع ميتواند مستقيما موجب تغييرات فيزيولوژي در بدن شده و به اين ترتيب فشار خون، ضربان قلب و تنفس را تنظيم كند.
*موسيقي و كيفيت خواب
بيخوابي مشكل بسياري از مردم است كه اگر ادامه پيدا كند، مشكلات سلامت بسياري دركنار كمبود انرژي، خستگي مفرط، افسردگي و مشكل در يادگيري به وجود ميآورد، اما تحقيقات نشان داده است موسيقي ميتواند در به خواب رفتن فرد بويژه كودكان كمك بسياري كند. درحقيقت موسيقي ميتواند به اندازه داروهاي خوابآور موثر باشد.
** رسانه ها**
8137/2093
هفته نامه امانت در شماره اين هفته خود، به بيان نقش موسيقي در فراموش كردن درد پرداخته است.