مردم سیستان سالهاست با طبیعتِ نامهربان در جنگ و ستیزند، جنگی بس خانمان برانداز كه گویا بشر توان مقابله با آن را ندارد، جدالی كه نفس ها را در سینه حبس می كند و گاها جان می ستاند.
... و اما برنده این میدان جنگ طبیعتِ خشن با شن های روان و خشكسالی 17 ساله است و رفته رفته در حال عقب راندن سیستانیان از خانه و كاشانه شان است.
طبیعت این سامان قرنهاست كه گاهی مهربان و گاهی خشن می شود اما هیچگاه خشونتش به این طولانی نبوده است، همسایگان شن های روان می گویند: قهر طبیعت به تنهایی نمی توانست این همه طولانی مدت باشد یقین داریم دست انسانهایی در آنسوی مرزها خشم طبیعت را برانگیخته اند زیرا راه را بر آب هیرمند بسته اند و هامون را به خشكی كشانده اند كه بر اثر آن طبیعت به قهر آمده و تر و خشك را با هم می سوزاند.
روایت همخانگی با تل ماسه های غول آسا داستانی است كه سینه به سینه در سیستان بین نسل ها چرخیده است، شاید گرمای هوا باعث نامهربانی بادها می شود كه یك باره چندین تن ماسه را بر سر تشنگان همیشه ی هامون می ریزند.
باد، خاك، گرما و آفتاب سوزان عناصر تشكیل دهنده جوی سیستان است كه بیشتر ایام سال دست در دست هم به سراغ ساكنان آن می آیند و شرایط زندگی را سخت می كنند و گاه كه یك به یك می آیند نیز آثار ویران كننده ای بر جای می گذارند به طوری كه بارها شاهد بوده ایم كه زابل گرمترین شهر كشور اعلام می شود.
شن های روان كه از حجم عظیمی از ماسه ها و خاك تشكیل شده اند با وزش شدید باد به طور دیوانه وار به حركت در می آیند به گونه ای كه علاوه بر تنگ كردن راه نفس مردم، خانه های آنان را نیز مدفون می كند و مردم نیز چاره ای جز همسایگی با شن های روان ندارند.
بادهای موسمی 120 روزه از قرنها پیش در سیستان جریان داشته اما تا سالها پیش این بادها نعمتی برای مردم این سامان بود و نه تنها سیستان بلكه جنوب استان نیز از بركت این بادها بهره مند بودند زیرا بادهای 120 روزه وقتی از روی تالاب و دریاچه هامون وزیدن می گرفت چون سامانه سرمایشی شهرهای زاهدان و خاش و غیره را خنك می كرد بگونه ای كه شبهای بهاری زاهدان حتی در تابستان لذتبخش بود.
حال چه شده است كه به یكباره بادهای 120 روزه به 180 روزه تبدیل شده و از همه مهمتر ویرانگر شده است.
تالاب بین المللی هامون كه در گذشته های نه چندان دور منبع سرسبزی و نشاط برای تمامی جانداران اعم از انسان و حیوان و گیاه بود اكنون بر اثر خشك شدن رگ حیاتش 'هیرمند' به صحرایی لم یزرع تبدیل شده و دست بر گلوی تشنه مردم سیستان گذاشته و عامل خفگی آنان شده است.
چرای بی رویه دام در بستر هامون و از بین رفتن پوشش گیاهی از یك سو و برداشت غیر قانونی شن از كف این تالاب از سوی دیگر و رفت و آمد دامها و خودروهای حامل كالاهای قاچاق بستر این دریاچه را به منبع و كانون گرد و غبار تبدیل كرده است تا مردم را از خانه و كاشانه شان فراری دهد.
یكی از كامیونداران شهرستان زابل كه خود را 'م.ب' معرفی كرد، می گوید: شن های شسته ای كه باید از كارخانه ها خریداری شود بسیار گران و كم مشتری هستند.
وی افزود: معمولا شن ها را شبانه از كف دریاچه جمع آوری و بارگیری می كنیم كه هم از لحاظ قیمت مناسب تر است و هم مشتری بیشتری دارد.
وی ادامه داد: هر شب از ساعت 2 تا 3 بامداد به همراه دو كارگر كه مسیر دریاچه را به خوبی می دانند به سطح دریاچه می رویم و پس از یك ساعت بارگیری، صبح شن ها را برای فروش به بازار می رسانیم.
اگر بر بلندای كوه خواجه كه تنها بر آمدگی زابل و در وسط دریاچه خشك هامون قرار دارد بایستید، شاهد چرای دام هایی دور تا دور خود خواهید بود كه این دام ها متعلق به عشایر و دام داران منطقه است.
هنگام توفان، خاك از سطح دریاچه برخاسته و به سراغ مردم می آید تا نفس های آنان را به شماره بیاندازد.
همسایگان تپه های شن می گویند: كجاست دستانی كه یاریگر ما باشد، سالهاست با مشقت در زیر شلاقهای باد و شن های روان بدنهای ما تاول زده، یاریمان كنید تا سیستان را دو باره از نو بسازیم.
شماری از روستاییان شهرستان هیرمند به خبرنگار ایرنا گفتند: اینجا خاك و وطن ماست و با جان و دل از آن پاسداری می كنیم، هر چند قهر طبیعت دامنگیر مان شده اما همچنان با آن مقابله می كنیم به امید روزی كه سیستان دو باره جان گیرد و به دیگر مناطق نیز جان دهد.
مردم و كارشناسان بهداشتی می گویند: خاكهایی كه به وسیله باد به روستاها و شهرها منتقل می شود هوا را آلوده و ساكنان منطقه را دچار بیماری های تنفسی از جمله آسم و سل می كند.
همین معضل و پدیده سیستان را به كانون بیماری سل كشور تبدیل كرده است.
رییس مركز هماهنگ كننده سل شهرستان زهك در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: گرچه بیماری سل سال ها قبل از افغانستان به سیستان آمده اما اینك باید این حقیقت را بپذیریم كه سل بیماری بومی این منطقه شده است.
وی افزود: گرد و خاك یكی از عوامل اصلی تشدید كننده بیماری سل است كه با از بین بردن مژك های ریه، افراد را در مقابل این بیماری آسیب پذیر می كند.
وی ادامه داد: اعتیاد نیز با ضعیف كردن بدن افراد، شرایط ابتلا به سل را در آن ها افزایش می دهد.
وی تصریح كرد: بیماری سل در محیطی كه هوا به راحتی جریان داشته باشد و نور خورشید به اندازه كافی به آن برسد در طول 5 دقیقه از بین می رود.
رییس مركز هماهنگ كننده سل شهرستان زهك با بیان اینكه بیماری سل ویژه جهان سوم است گفت: هوا تنها راه انتقال این بیماری است.
شن های روان با حجم عظیمی از خاك و ماسه عاملی برای انتقال بیماری های تنفسی شده اند.
اما آنچه در این منطقه از بیماری های تنفسی هم برای افراد خطر بیشتری دارد حركت این شن ها به خانه ها و مدفون كردن اراضی كشاورزی و محل زندگی مردم است كه با مالچ پاشی بر روی این تپه های شنی سعی شده تا حركت آن ها متوقف شود.
آمنه بارانی یكی از روستاییان شهرستان هیرمند به عنوان كانون اصلی حركت شن های روان، می گوید: شن های روان خانه من را ویران كردند، وقتی كه شن ها مانند یك انسان به درون خانه من وارد می شدند احساس می كردم كه این همان دشمن دیرینه ای است كه سال ها در جوار خانه ام زندگی میكرده، راه می رفت و نفس می كشید و امروز قصد تصاحب خانه ام را دارد.
وی ادامه داد: این تنها مشكل من نیست، این اتفاق برای نیمی از روستای ما رخ داده است.
وی تصریح كرد: دولت همكاری لازم را ندارد زیرا باید قبل از اینكه این ماسه ها شروع به حركت كند جلوی آنها گرفته شود.
علی بامری ساكن روستای نادر در نزدیكی مرز شهرستان زهك گفت: سال ها قبل عملیات مالچ پاشی در این منطقه انجام شد كه هم باعث گرمای بیش از حد در اطراف خانه ها و هم موجب از بین رفتن زمین های كشاورزی ما شد.
وی خاطر نشان كرد: مدتی این مالچ ها حركت شن های روان را كند كرد اما به دلیل شكننده بودن این مواد در سطح ماسه ها، پس از عبور حیوانات از روی آن ها شكسته و از بین می رود.
مالچ پاشی به دلیل وجود مواد شیمیایی در ماده مالچ ، عوارض زیست محیطی زیادی به همراه دارد كه دربرخی موارد جبران ناپذیر است.
در حال حاضر مالچی كه در بیابان های كشور استفاده می شود، فرآورده شیمیایی است و بعد از پاشیده شدن در منطقه مورد نظر، محیط را كاملا سیاه می كند و این باعث بالا رفتن درجه حرارت در آن منطقه می شود.
همچنین مواد شیمیایی ماده مالچی دارای بوی بدی است و به علت سیاه بودن مثل این است كه آن بخش از زمین آتش گرفته است و در نتیجه به مرور محیط زیست منطقه از بین می رود، این در حالی است كه اثر مالچ بعد از چند سال از بین می رود و در برخی مناطق دست اندركاران دوباره آن را تمدید می كنند.
یكی از روش های جلوگیری از حركت شن های روان در مناطق بیابانی و شن زار كاشت بوته های سازگار با كم آبی و شن زارهاست.
در این روش گیاهان سازگار با آب و هوای منطقه، مستقیم و بدون كاربرد مالچ یا احداث دیواره باد شكن روی تپه های شنی كاشته می شود و پس از چند سال با تكرار عملیات كشت تپه های شنی تدریجاً تثبیت شده و جامعه گیاهی مناسبی روی تپه های شنی ایجاد می شود، این روش می تواند برای تپه هایی استفاده شود كه زیاد فعال نبوده و ارتفاع آنها از ۲تا۳ متر تجاوز نكند.
فرماندار شهرستان نیمروز اظهار داشت: با توجه به 60 كیلومتر هم مرزی این شهرستان با دریاچه هامون كه عامل اصلی ایجاد گرد و خاك در منطقه شده است، احیا پوشش گیاهی این دریاچه یكی از اولویت های این فرمانداری است.
محمد حسن دهمرده خاطر نشان كرد: تنها با تعامل، همكاری و همراهی مردم و توجه ویژه مدیران و مسوولان می توان این مشكل را حل كرد.
وی ادامه داد: بادهای سیستان همزاد با پیدایش این منطقه بوده و هیچگاه نمی توان از وزش این بادها جلوگیری كرد اما جلوگیری از پدیده گرد و غبار و خاك امكان پذیر است.
عمده شن های روان و تپه های ماسه ای در سیستان در منطقه هیرمند كه هم مرز با افغانستان است وجود دارد.
فرماندار شهرستان هیرمند گفت: با اقدامات سازمان منابع طبیعی برای تثبیت شن های روان و ایجاد پوشش گیاهی و آب گیری اندك تالاب هامون مشكل شن های روان تا حد زیادی رفع شده و میزان این شن های روان كاهش چشم گیری داشته است.
محمد علی پیری افزود: برای جلو گیری از این پدیده همكاری تمام ارگان ها و مردم لازم است.
مدیركل منابع طبیعی و آبخیزداری سیستان و بلوچستان نیز چندی قبل در گفت و گویی اظهار داشت: بر اساس مصوبه سفر ریاست محترم جمهور و كمك استاندار، چهار میلیارد تومان برای تثبیت شن های روان استان تخصیص یافت.
عبدالباسط پاكزاد با بیان اینكه امسال یك میلیون و 500 هزار اصله نهال در هفته منابع طبیعی توزیع می شود، افزود: 15 الی 21 اسفند هر سال به نام هفته منابع طبیعی و آبخیزداری نامگذاری شده است و برنامه های مختلفی در كل كشور در این ایام اجرا می شود.
وی اظهار داشت: مشاركت مردمی به عنوان یك حلقه مفقوده در عرصه های منابع طبیعی استان محسوب می شود و بر این اساس تمام سعی و تلاش ما مشاركت گیری از مردم در راستای حفاظت و توسعه این اراضی است.
7311 / 6081
زاهدان- ایرنا- خانه ها پر از شن های روان، كوچه ها پر از شن های روان، كولرها پر از شن های روان و ریه ها نیز پر از شن های روان، در یك كلام سیستان مدفون در شن های روان، چاره ای باید كه اندیشید.