۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۳
کد خبر: 81722315
T T
۰ نفر
بازگشت در اوج سرافرازی

تهران- ایرنا- آزادگان سرافراز، سال های سخت اسارت را با ایمان راسخ به راه و هدف والایشان سپری كردند، راویان حدیث شهادت كه با كوله بار غیرت و شجاعت به همراه یاران شهید و جانباز خویش، گام در راهی نهادند كه ارمغان آن برای هموطنانشان امنیت و آسایش بود.

25 سال پیش فضای ایران با بازگشت غرورآفرین نخستین گروه از اسرا به میهن عطرآگین شد؛ آنان كه ندا و پیام یاران شهید خود را پس از سال ها دوری از وطن سر دادند و بر خاك پاك سرزمین خویش بوسه زدند. این سربازان دلاور از چندین نقطه ی مرزی، وارد كشور شدند تا ایرانیان را غرق شور و شادی كنند.
هشت سال جنگ تحمیلی، خسارت های جانی و مالی فراوانی بر ملت های ایران و عراق وارد ساخت، اما هنگامی كه ماشین جنگی رژیم بعث با حمایت قدرت های بزرگ، مرزهای گوناگون این مرزوبوم را مورد تجاوز قرار داد، ایرانیان گوش به فرمان رهبرشان، چون كوهی استوار در برابر متجاوزان ایستادند و با غیرت و شجاعت خویش اجازه ی تاراج ذره ای از خاك وطن را به آنان ندادند.
رژیم بعث عراق كه در رویارویی با اراده ی آهنین فرزندان ایران زمین ناتوان شده بود و رویای خام اشغال ایران را دست نیافتنی و محال می دید، شرط های ایران را برای پایان جنگ پذیرفت و ایران نیز با پذیرش قطعنامه ی 598 در بیست و هفتم تیر 1367 هجری خورشیدی، مهر پایان بر هشت سال جنگ نابرابر زد. در نهایت با تصویب قطعنامه ی 619 به وسیله ی شورای امنیت سازمان ملل، در هجدهم مرداد همان سال گروهی از ناظران سازمان ملل با نام یونیماگ، شامل 25 ملیت مختلف در مرزهای 2 كشور مستقر شدند تا بر روند صلح میان ایران و عراق نظارت كنند و اینگونه در بیست و نهم مرداد 1367 هجری خورشیدی، آتش بس اعلام شد.
سال ها پس از پایان جنگ تحمیلی بعد از تلاش دیپلماتیك سران 2 كشور زمینه ی تبادل اسرای نبرد ایران و عراق فراهم آمد و سرانجام نخستین گروه از آزادگان ایرانی در بیست و ششم مرداد 1369 هجری خورشیدی به میهن بازگشتند و پس از زیارت آرامگاه امام خمینی(ره) به دیدار آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب شتافتند تا با آرمان های والای نظام دگربار تجدید میثاق كنند.
**پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان به وطن با «جمشید همتی» آزاده ی سرافراز كشورمان به گفت و گو پرداخت.
جمشید همتی درباره ی چگونگی به اسارت درآمدن خویش یادآور شد: با وجود سن كم اما برای حضور در جبهه های جنگ و دفاع از كشور در برابر تجاوز بیگانه، احساس تكلیف می كردم و به همین منظور در سی ام مهر 1362 هجری خورشیدی به عنوان نیروی بسیج از سپاه خوزستان به جبهه های نبرد عازم شدم و پس از گذراندن دوره ها و آموزش های گوناگون به جبهه ی آبادان رفتم. من به همراه دیگر همرزمانم با آغاز عملیات خیبر در سوم اسفند همان سال، به خط مقدم در منطقه ی هورالهویزه منتقل شدیم كه در جریان پاتك نیروهای عراقی مجروح شدم و بدین ترتیب به اسارت درآمدم و چون زخمی بودم به بیمارستان العماره منتقل شدم و بعد از بهبودی نسبی نیروهای حزب بعث، من را نخست به بغداد و سپس به موصل منتقل كردم.
وی برخورد نظامیان عراقی را با اسیران ایرانی بسیار نامناسب و بد ارزیابی كرد و بیان داشت: هنگامی كه بازرسان عراقی به اردوگاه می آمدند تمام اسیران را حتی مجروحان و بیماران را وادار می ساختند تا از تونلی به طول 50 متر كه 2 طرف آن سربازان با كابل و شلاق ایستاده بودند گذر كنند، سپس اسیران را مورد ضرب وشتم قرار می دادند كه در جریان این شكنجه برخی از اسرا به خاطر برخورد كابل با صورت و چشمشان، دچار آسیب های جدی می شدند. بنابر سخن آیت الله حكیم، آنها بدترین نیروهای حزب بعث را برای حفاظت از اسیران ایرانی به اردوگاه ها اعزام می كردند.
جمشید همتی در توصیف روحیه ی آزادگان در ایام اسارت، گفت: با وجود فشارهای موجود و شكنجه ها، اما اسیران روحیه ی بالایی داشتند و بعد از آزار و اذیت های نیروهای عراقی، اسرا با شوخ طبعی سعی می كردند تا روحیه ی همدیگر را تقویت كنند تا تحمل این دوران برای آنها آسان شود. در آن روزها همدلی، همكاری، صفا و صمیمیت میان آزادگان موج می زد. ایمان، باور و اعتقادی كه اسرا به هدف، انقلاب و مذهب خود داشتند، باعث می شد تا ناامید نشوند. آنان اسارت را ادامه ی جنگ در خاك دشمن می پنداشتند و خود را رزمنده و مدافع وطن در همه حال می دانستند. آزادگان معتقد بودند كه بنا بر وظیفه ای كه داشته اند، گام در این راه نهاده اند و شهید، اسیر و مجروح شدن برای آنها مهم نبود زیرا هدف آنان دفاع از ارزش های انقلاب و نظام بود.
این آزاده ی والامقام با بیان آن كه نیروهای عراقی اجازه انجام دادن فعالیت های مختلف فرهنگی، مذهبی و سیاسی را به اسرا نمی دادند، افزود: با وجود این موضوع اسیران از هر فرصتی استفاده می كردند و در روزهای اسارت با برنامه ریزی به آموزش قرآن (صوت، حفظ، ترتیل و تفسیر)، یادگیری زبان های خارجی همچون انگلیسی، عربی، آلمانی و فرانسه همت می گماشتند و هنگامی كه بازرسان صلیب سرخ به اردوگاه ها می آمدند، اسرا بدون واسطه و مترجم با آنها صحبت می كردند. در زمان اسارت برخی از افرادی كه بی سواد بودند نیز به سوادآموزی می پرداختند. همچنین افراد روحانی و اندیشمند با برگزاری كلاس های مذهبی و سیاسی، معلومات خود را در اختیار همگان قرار می دادند و در اردوگاه ها، اسرا با انجام دادن فعالیت های هنری همچون تئاتر و مراسم مذهبی چون روضه خوانی، سینه زنی و دعا از زمان های خود بهره می بردند. با وجود تمام محدودیت ها اخبار از روزنامه و رادیوهای عراقی جمع آوری می شد و یك فرد به عنوان مسوول خبر در هفته یك شب در آسایشگاه اخبار را به اطلاع دیگران می رساند تا همگان در جریان اخبار روز قرار بگیرند.
وی در رابطه با نحوه ی آگاهی اسیران از رحلت امام خمینی(ره) یادآور شد: روزنامه های عراقی از چند روز پیش از رحلت معمار بزرگ انقلاب نوشتند كه امام(ره) بیمار شده اند، با انتشار این خبر بچه های اردوگاه روزه می گرفتند و برای سلامتی و بهبود ایشان مجالس دعا برگزار می كردند، اما روزی كه امام خمینی(ره) رحلت كردند، ناگهان خبر همچون بمبی در تمام اردوگاه منفجر شد و همه به عزاداری پرداختند. در آن هنگام عراقی ها از كنترل وضعیت ناتوان بودند و ما تا چهلم آن بزرگوار مراسم عزاداری داشتیم با وجود آن كه حادثه سختی بود اما ما را از ادامه ی راه و پیگیری هدفمان بازنداشت.
وی دوره ی اسارت و حضور در جبهه های جنگ را بهترین دوران زندگی خود دانست و اظهار داشت: با وجود سن كم، اما بهترین خاطره هایم از آن دوران است و هرگز از این كه به جنگ رفتم و سال های جوانی را در اسارت بودم احساس پشیمانی نمی كنم. بیست و نهم مرداد 1369 هجری خورشیدی به وطن بازگشتم. لحظه ی دیدار با خانواده بعد از چندین سال دوری غیرقابل وصف است اما به خاطر این كه توانستم به وظیفه ی خود عمل كنم، شاكر پروردگار هستم و امیدوارم كه در ادامه، راه خویش را به خوبی ادامه دهم.
جمشید همتی در پایان از جوانان خواست تا قدر انقلاب را بدانند و اظهار داشت: امنیت موجود مرهون خون شهدایی است كه نگاهشان به امر و فرمان رهبر خویش بود و برای دفاع از كشور و مملكت خود جانشان را فدا كردند تا امنیت و آرامش را برای همگان به ارمغان بیاورند و با وجود این كه تمام كشورهای منطقه در ناامنی به سر می برند اما اینك به لطف خداوند و خون شهدا در ایران اسلامی امنیت برقرار است و این سرمایه ی بزرگی برای تمامی ایرانیان محسوب می شود به همین دلیل باید قدردان آن باشند.
*گروه اطلاع رسانی (مهسا شریفی)
پژوهشم**2059**2002**9131
۰ نفر