طالقانی به سال 1289 خورشیدی در روستای گلیرد طالقان به دنیا آمد. وی آموزش ابتدایی را نزد پدر آغاز كرد و پس از آن تحصیل را در مدارس «رضویه» و «فیضیه» ی قم تا درجه ی اجتهاد ادامه داد و از استادانی همچون «عبدالكریم حائری» و «سید ابوالحسن اصفهانی» اجازه ی اجتهاد گرفت.
طالقانی پس از دریافت اجازه ی اجتهاد به سال 1318 برای تدریس در مدرسه ی «سپهسالار» راهی تهران شد. وی درست زمان كشاكش جنگ دوم جهانی وارد تهران شد و فعالیت های علمی، سیاسی و فرهنگی خود را جهت مبارزه با استبداد و مكتب های مادی آغاز كرد.
طالقانی پس از شهریور 1320 به دلیل علاقمندی به فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی «كانون اسلام» را تاسیس كرد. در جلسه های تفسیر قرآن كانون اسلام گروههای مختلف و به ویژه دانشجویان شركت میكردند.
طالقانی همچنین به همراه مبارزان ملی گرا و مذهبی ها به فعالیت سیاسی پرداخت و یكی از حامیان نهضت ملی كردن صنعت نفت شد.
وی مشكل اصلی و اساسی جامعه ی ایران در زمان خودش را سلب آزادی و عنصر استبداد می دانست و در مسیر ارایه ی راه حل ابتدا به تبیین مفاهیم آزادی و استبداد پرداخت و سپس مقوله هایی چون حكومت مشروطه و مقیده و در نهایت نظام شورایی برای همه ی عرصه های زندگی اجتماعی انسان را مطرح كرد.
طالقانی در سال های 1342 تا 1357 به دلیل فعالیت های سیاسی بارها به زندان افتاد یا تبعید شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی درآمد. وی نخستین امام جمعه ی تهران پس از انقلاب بود.
طالقانی پیش از پیروزی انقلاب، نظام شورایی را مطرح كرد و در آستانه ی پیروزی و هنگام تدوین قانون اساسی، نظام شورایی را برای همه ی سطوح جامعه پیشنهاد داد.(1) وی سرانجام در 19 شهریور 1358 به دلیل عارضه ی قلبی چشم از جهان فرو بست.
طالقانی دارای مجموعه ی سخنرانی ها و نوشته های بسیار است. از آثار وی می توان به «ترجمه و توضیح بخشی از نهج البلاغه»، «پرتوی از قرآن» در6جلد، «اسلام و مالكیت» اشاره كرد. در زمینه ی شرح و توضیح نیز می توان از مقدمه و شرح كتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» نوشته ی «علامه نائینی» یاد كرد.
یكی از برجسته ترین ویژگی های شخصیتی و علمی طالقانی تولید فكر و اندیشه ی دینی است. وی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارای دیدگاه است كه همین نیز متاثر از توجه ویژه ی وی به جامعه و فضای اجتماعی و فكری زمانه ی خود است.
اگر بخواهیم به صورت كلی برخی از چارچوب های فكری وی را مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم وی در اقتصاد معتقد به عدالت اجتماعی و برقراری قسط، در زمینه ی سیاسی معتقد به آزادی و الگوی شورایی و در رفتار اجتماعی، دارای نگرشی همراه با تسامح و مدارا است.(2)
***دلایل عقلی و نقلی شورا
طالقانی برای اثبات نظریه ی خود در مساله ی شورا و به ویژه تاكید بر شورا در ساختار سیاسی از 2 دلیل عقلی و نقلی استفاده می كند. همچنین دلیل نقلی را نیز به 2 دسته ی قرآن و سنت تقسیم می كند؛ در نتیجه سه گانه یی مطرح می شود.
وی نخستین دلیل را جایگاه «عقلی» در شورا می داند به این معنا كه حفظ و رعایت مصالح نظام در بسیاری از موارد جز به وسیله ی مشورت با خردمندان و متخصصان میسر نیست چرا كه مشورت در امور بر همه ی كارگزاران و تصمیم گیران لازم است.
دلیل دوم وی برگرفته از«قرآن» است كه در این زمینه به سه آیه از قرآن اشاره می كند؛ نخست آیه ی «و شاورهم فی الامر»( 159 سوره آل عمران)، دوم آیه ی «و امرهم شوری بینهم» (آیه38 سوره شوری) و سوم آیه ی 233 سوره ی بقره.
با توجه به آیات ذكر شده، به ویژه سوره های آل عمران و شورا، می توان نتیجه گرفت كه مشورت در امور بر ائمه ی اطهار علیهم السلام و نایبان ایشان و همه ی مدیران و تصمیم گیران در نظام اسلامی لازم است.
دلیل سوم طالقانی برگرفته از «سنت» است كه وی در این قسمت برای نمونه به سیره ی پیامبر اشاره می كند. (3)
با پذیرش اصل مسلم اسلامی و قرآنی شورا، سوالی كه مطرح می شود این است كه با چه شیوه و معیاری باید مشورت كرد؟ به عبارت دیگر راه شور و مشورت در اسلام و قرآن یا متون دینی و سنت معصومان چگونه است. آیا ائمه و رهبران دینی شیوه یی خاص برای این امر در نظر گرفته اند كه به همان شیوه در همه ی مكان ها و زمان ها، شور و مشورت صورت گیرد یا این كه این مساله در شرایط زمانی و مكانی تغییر می كند؟
طالقانی شور و مشورت را در همه ی سطوح زندگی اجتماعی می داند و برخلاف پیشینیان خود مثل نائینی كه شور و مشورت را در تشكیل مجلس می دانست، آن را به پارلمان محدود نكرد و معتقد بود كه اصل قرآنی در تمام سطوح زندگی مردم لازم الاجرا است.
وی از شور و مشورت به نظام شورایی می رسد؛ نظامی كه در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی باید به آن شیوه عمل كرد. بر همین اساس شورا در افتای مراجع و مجتهدان، مجلس شورای ملی و شوراهای محلی (شهر و روستا) را پیشنهاد می كند.(4)
*** آزادی و استبداد
در دایره ی واژگانی آثار و اندیشه های طالقانی 2 واژه ی استبداد و آزادی از پر كابردترین و مهمترین واژه ها هستند. طالقانی با تاثیر از كواكبی متفكر برجسته ی سوری 2 مقاله ی «كواكبی و استبداد» و «طبایع الاستبداد كواكبی» را نوشت. بی شك كتاب «طبایع الاستبداد و مصارع الاستعباد» اثر كواكبی یكی از آثار مهمی است كه در تاریخ اندیشه ی دینی ضمن ارایه ی مباحث تحلیلی از ماهیت استبداد، یك تئوری ضد استبداد دینی و سیاسی را بر اساس مبانی اسلام و آیات قرآنی می پروراند.
یكی دیگر از اندیشمندانی كه طالقانی بر كتابش مقدمه و توضیح نوشت، علامه ی نائینی نویسنده ی «تنبیه الامه و تنزیه المله» بود. علامه ی نائینی در این كتاب حكومت استبدادی را به حكومت های «تملكیه»، «استبدایه»، «استعبادیه»، «اعتسافیه»، «تسلطیه» و «تحكیمیه» تقسیم بندی می كند.
طالقانی در حوزه و عرصه ی اندیشه ی سیاسی معتقد است كه نظام سیاسی در كشورها به ویژه حكومت اسلامی بر 2 ركن اساسی آزادی و برابری (مساوات) استوار است.
وی آزادی را، آزادی از اراده ی دیگران تعریف می كند و معتقد است كه پیشرفت شگفت انگیز حكومت اسلامی در صدر اسلام از اجرای آزادی سرچشمه می گرفت.
طالقانی آزادی و تحمیل نكردن اندیشه را از اساس مورد تاكید اسلام می داند. وی در برخی از نوشته های خود معتقد است كه اگر یك مكتب، مذهب یا نظام سیاسی آزادی اندیشه و فكر را محدود كند یا اندیشه ی خدادادی را از او بگیرد، آن مكتب و مذهب ضد انسانی است.(5)
***اقتصاد در اندیشه ی طالقانی
یكی از دغدغه های جدی طالقانی از سال 1327 كه كتاب «اسلام و مالكیت» را نوشت، مسایل اقتصادی بود. وی در تفسیرها، سخنرانی ها و مصاحبه ها اهمیت امر اقتصادی را با روش مدرن و علمی بیان كرد.
در واقع طالقانی نخستین روحانی است كه به مساله ی اقتصاد با روش جدید پرداخته است. پس از وی آیت الله «سید محمدباقر صدر» كتاب «اقتصاد ما» و شهید مطهری كتاب «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» را نوشتند، هر چند كتاب شهید مطهری منتشر نشد.(6)
طالقانی صریح و شفاف نظراتش را در رابطه با اساسی ترین مبانی اقتصاد جهان بیان كرده است. این مبانی شامل سرمایه داری، استثمار، قسط، ربا و مالكیت است كه چارچوب نظری اقتصاد اسلامی را در دیدگاه طالقانی بیان می كند.
در واقع طالقانی با بیان دیدگاه های خود، دارای یك مكتب اقتصادی است كه كم و بیش دیدگاه های وی در بخش اقتصادی قانون اساسی هم تجلی یافته است.(7)
***روشنفكری دینی
قرائت و روایت هایی كه نسبت به روشنفكری دینی می شود بیشتر از زاویه ی ارتباط میان 2واژه «روشنفكری» و «دینداری» است كه خود موجد این خوانش های متفاوت نسبت به آن شده است. در واقع روشنفكر دینی تعادل لازم بین مذهب و جامعه ی مدرن را ایجاد می كند.
«غلامعباس توسلی»، روشنفكری دینی قبل از انقلاب را به سه دسته تقسیم می كند؛ دسته ی نخست «جریان مشهد»، دسته ی دوم «جریان پاریس» و دسته ی سوم «جریان تهران» است كه به نوعی ادامه ی همان فعالیت های جریان مشهد بود و طالقانی را جزو جریان تهران می آورد. (8)
از طرفی باید یادآور شد روشنفكران مذهبی از شریعتی تا انجمن اسلامی مهندسین و بسیاری دیگر از روشنفكران دینی خود را متاثر از طالقانی می دانند و معتقدند كه ایدیولوژی و تفسیر قرآن وی روی آنها بسیار تاثیر گذاشته است.
طالقانی در تفسیر «پرتویی از قرآن» سعی كرده است قرآن كریم را در صحنه ی زندگی و جامعه ی بشری از زوایای شخصی تا اجتماعی و سیاسی وارد كند. این امر نشانگر توجه به مقتضیات زمان است كه یكی از شاخصه های اصلی روشنفكران دینی است.
*پی نوشت ها:
1- شیرخانی علی، نظام شورایی در اندیشه سیاسی آیة الله طالقانی، فصلنامه علوم سیاسی، شماره 14
2- رفیعی حسین، طالقانی و سوسیال دموكراسی دینی، ماهنامه نسیم بیداری، شماره ی 10 آبان1389،ص74
3- نائینی محمد حسین ، تنبیه الامه و تنزیه المله، مقدمه و پاورقی سید محمود طالقانی، نشر شركت سهامی انتشار 1361، ص82
4- شیرخانی علی، نظام شورایی در اندیشه سیاسی آیة الله طالقانی، فصلنامه علوم سیاسی، شماره 14
5- شیر خانی علی، زندگی و اندیشه سیاسی آیت الله طالقانی، مجله علوم سیاسی، شماره 2
6- رفیعی حسین، طالقانی و سوسیال دموكراسی دینی، ماهنامه نسیم بیداری، شماره ی 10 آبان1389،ص72
7- منبع پیشین، ص73
8- تاج الدینی محمدباقر، سیری در زندگی و اندیشه استاد غلامعباس توسلی، نشر جامعه شناسان، چاپ اول 1393، ص69
*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**458**2054
تهران-ایرنا-نگاه نواندیشانه به دین و آزادی خواهی را می توان بن مایه اندیشه و رفتار آیت الله «سیدمحمود طالقانی» دانست. او در برابر تحجر مذهبی بود و استبداد را در هر شكلی از آن بر نمی تابید.