جنبش مشروطه و پیش زمینه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن اواخر قرن گذشته، تنها به تغییر نظام حكومتی ایران (هر چند در ظاهر) منجر نشد و رنگ تغییر بر تمام سطوح فرهنگ و جامعه ایرانی؛ از جمله هزار سال ادبیات فارسی نیز نشاند.
علی اسفندیاری كه با ورود جدی به عرصه شاعری در سال 1300 نام نیما یوشیج را برای خود برگزید، در سال 1276خورشیدی در یوش به دنیا آمد، در نوجوانی با خانواده به تهران مهاجرت كرد و به مدرسه سن لوئی رفت.
وی در این مدرسه با زبان فرانسه آشنا شد و بخت آن را یافت تا شاگردی نظام وفا (1266 تا 1343) از شاعران مشهور آن دوران را بكند. نظام وفا اولین مشوق نیما در سرودن شعر بود و رابطه استاد و شاگردی آنها تا جایی ادامه یافت كه بعدها مقالات وی را در مجله خود به نام وفا منتشر كرد.
سال های نوجوانی و جوانی نیما مصادف شد با سلسله تغییرات مهم سیاسی در ایران از جمله حوادث بعد از جنبش مشروطه. این تحولات مهم سیاسی و آشنایی تدریجی نخبگان فرهنگی آن دوران با فرهنگ غرب از قبل هم به آغاز روند تغییرات در عرصه ادبیات فارسی به ویژه شعر منجر شده بود.
در همین دوران اولین داستان های كوتاه، رمان ها و نمایشنامه های فارسی نوشته شد. همزمان شعرا نیز با نیات مختلف از جمله بیان وضعیت اجتماعی و همراه كردن مردم با آثار خود به نوآوری هایی در شعر فارسی پرداخته بودند.
تجربه آزمایی برای تغییر فرم و محتوای شعر فارسی پیش از فعالیت هنری نیما با اشعار شمس كسمایی (1262 تا 1340)، ابوالقاسم لاهوتی (1264 تا 1336)، میرزاده عشقی (1273 تا 1303) و علی اكبر دهخدا (1257 تا 1334) آغاز شده بود؛ اما استمرار وی در این امر با وجود انتقادات و مخالفت ها یقینا نام نیما را پیش از هر شاعر دیگری به عنوان آغازگر دوران جدید در شعر فارسی در ذهن می آورد.
به گفته استاد شفیعی كدكنی یكی از مسائل عمده این دوره مساله تغییرات در فرم است، در این دوره در چند فرم جدید علاوه بر فرم هایی كه در دوره مشروطه رایج بود شعر سروده می شود. مثلا شعر راز نیمه شب محمد مقدم (1287 تا 1375) اولین تلاش برای گفتن شعر سپید است (ادوار شعر فارسی ص52).
نیما تاملاتش را در باب ساختمان شعر جدید در همین دوره تجربه و در آخر این دوره چاپ كرد. وی دریافته بود تجدد میان معاصران اغلب محدود و تك بعدی است، آنكه شعرش به لحاظ عاطفی قوی است از لحاظ تخیل ضعیف است و آنكه زبان شعرش دارای تازگی است از جنبه دیگر ضعیف است و كوشید تركیبی اعتدالی از همه عناصر شعر پدید آورد. افزون بر این، نیما شعر فارسی را كه قرن ها از موهبت فرم ذهنی محروم مانده بود و فقط در شكل ظاهری وحدت داشت احیا كرد.
وی كوشید نشان دهد هر شعر باید از درون پیوندی استوار داشته باشد؛ یعنی در آن سوی وحدت موسیقایی و خصایص ظاهری یك وحدت ارگانیك میان معانی و تجربه های اجزای شعر برقرار باشد.
هم ایشان در جای دیگری می نویسد: راز دست نخوردگی و طراوت شعر نیما در چند خصوصیت برجسته هنر او از جمله كلیت و ابهامی است كه در جای جای شعرش جلوه می كند و از این رهگذر نیما نیز بی شباهت به حافظ نیست؛ مانند زردها بی خود قرمز نشدند/ قرمزی رنگ نینداخته است/ بی خودی بر دیوار (با چراغ و آیینه ص 451).
غیر از این، زبان او از طبیعت بسیار بهره می گیرد؛ همچنین تغییراتی كه در زبان پدید آورده است و بعد از او در شعر شاعرانی مانند مهدی اخوان ثالث (1307 تا 1369) نیز دیده می شود. مانند با تنش گرم بیابان دراز/ مرده ماند در گورش تنگ. در واقع باید اینگونه باشد با تن گرمش و ...
در شعر نیما خیال همواره پلی است برای مفاهیم ذهنی و اندیشه های شاعر و هرگز در شعرهای او تصاویر غیرلازم دیده نمی شود. با وجود همه اینها وی از توجه به تكنیك نیز در شعر خود غافل نشده است و تمام اركان فرمی شعر كلاسیك فارسی با وسعت و گسترش قابل حیات و انعطاف پذیری ادامه یافته و قابل مطالعه است. وزن و قافیه به
عنوان عناصر مهم شعر قدیم فارسی در شعر نیما هنوز وجود دارد.
نیما یوشیج تنها مصراع ها را كوتاه و بلند نكرده، زبان محاوره و مردمی را به جای زبان ادب نیاورده، زبان شعر را به طبیعت نزدیك نكرده، فاصله شعر و شاعر را از میان برنداشته و تنها از هنجار زبان تجاوز نكرده، بلكه ضمن اینكه همه این كارها و بسیاری كارهای دیگر را انجام داد، مهم ترین وجه تمایز و تشخص او، در حقیقت دید اوست. یعنی نگاه تازه او به جهان، نگاهی كه به این شكل، پیش از نیما از چشم هیچ كس ساطع نشده است. نگاهی كه شعر را آینه زندگی بداند و زندگی را آینه شعر.
ناگفته پیداست راهی كه نیما آغاز كرد، با پایان حیات فانی او خاتمه نیافت و ورود شعرای دیگری به گردونه طبع آزمایی شعر نیمایی از جمله اخوان ثالث، سهراب سپهری، منوچهر آتشی، هوشنگ ابتهاج و تا همین امروز سلمان هراتی و قیصر امین پور برگ سبزی را كه نیما به شعر فارسی افزود به شاخه ای پربار به نام شعر نیمایی تبدیل كرده است كه طرفداران كمی هم ندارد.
نیما یوشیج پس از عمری خدمت به ادبیات و شعر كشور در سال 1274 در 62 سالگی در گذشت و پیكر او در منزلش در یوشیج از توابع شهرستان نور به خاك سپرده شد.
فراهنگ**9157 ** 1569
به مناسبت 21 آبان سالروز تولد نیما یوشیج؛
نیما یوشیج؛ شاخساری پربار بر درخت شعر فارسی
۲۱ آبان ۱۳۹۴، ۹:۳۱
کد خبر:
81835372
تهران- ایرنا- نیما یوشیج (1276 تا 1338) با تحولی در فرم، محتوا و پرداخت شعر فارسی با قدمتی یكهزار ساله شاخساری پربار در ادبیات ایران زمین است.