سیدجمال الدین اسدآبادی اندیشمند و مصلح بزرگ جهان اسلام در 1217 هجری خورشیدی در اسدآباد همدان دیده به جهان گشود و از همان كودكی با قرآن، كتاب های فارسی و قواعد عربی آشنا شد و پس از مدتی برای ادامه تحصیل به قزوین و تهران رفت و از محضر «آیت الله سیدمحمد صادق طباطبایی همدانی» كسب فیض كرد و سپس برای كامل كردن دانش خویش راهی نجف اشرف شد.
این مصلح آزاده برای فراگیری علوم فقه، اصول، اخلاق و عرفان از مجلس درس دو مرجع تقلید بزرگ چون «شیخ مرتضی انصاری» و «ملاحسین قلی درجزینی همدانی» بهره برد و با كوشش بسیار توانست اجازه صدور فتوا را به دست آورد.
این سیاستمدار بزرگ پس از مدتی به دستور «شیخ مرتضی انصاری» برای آموزش علوم نوین، راهی هندوستان شد و در مدت دو سال سكونت در آن دیار، علاوه بر دیدار عالمان و روشنفكران و بررسی زندگی مردم، به خوبی موضوع سلطه انگلیس را بر هندوستان دریافت.
او با مشاهده چنین شرایطی فعالیت های سیاسی و اصلاحی خویش را آغاز كرد و با شناسایی سیاست های استعمارگران و رمز موفقیت آنان، دلیل ضعف و استعمارزدگی این كشور را مورد بازبینی قرار داد و از آن پس برای یافتن راه حل هایی، به منظور رهایی مسلمانان از سلطه غرب تلاش كرد، اما در آن هنگامه، با جدا شدن افغانستان از ایران، سیدجمال الدین اسدآبادی با مشاهده دخالت انگلیس در این امر، تصمیم گرفت تا به این كشور برود و مردم این سرزمین را از توطئه دشمنان آگاه سازد. وی پنج سال در افغانستان اقامت گزید و توانست در طول این مدت فعالیت های اصلاحی چشمگیری را انجام دهد و رهبران سیاسی و مردم این كشور را نسبت به نقشه های بیگانگان هوشیار سازد.
فعالیت های فرهنگی- سیاسی این عالم بزرگ تا جایی گسترش یافت كه انگلیس منافع خود را در خطر دید، بنابراین تصمیم گرفت تا با انجام دادن توطئه ای، امكان فعالیت های سیاسی را از او بگیرد. این امر سبب شد تا او به هند برود و در آنجا با سخنرانی های روشنگرانه و صریح خود، مردم این كشور را به قیام علیه استعمار تشویق كند.
اما این منادی اتحاد مسلمانان پس از چندی به دلیل حضور همه جانبه انگلیسی ها در آن كشور و كارشكنی های آنها، به ناچار راهی عثمانی شد و از آنجا به مصر مهاجرت كرد. او در این كشور نهضت فكری ضد استعماری و ضد انگلیسی را بنیان نهاد و تشكیلات انجمن مخفی را راه اندازی كرد؛ اما به دلیل فشارهای انگلیس مجبور به ترك مصر و مهاجرت به فرانسه شد، در آنجا برای پشتیبانی از اسلام و بیداری مسلمانان جهان نسبت به استعمار و استبداد، روزنامه عروه الوثقی را منتشر كرد.
این سیاستمدار فرهیخته چند سال بعد، به دعوت ناصرالدین شاه قاجار به ایران بازگشت، اما هنگامی كه این پادشاه قاجاری مشاهده كرد كه وی خواهان اجرای اندیشه های اصلاح گرایانه است و حكومت وقت را دلیل بر درماندگی مردم می داند، دستور اخراج او را از كشور صادر كرد.
سیدجمال الدین اسدآبادی در این زمان به اجبار كشور را ترك كرد و راهی بصره شد و در نامه ای به «آیت الله سیدحسن شیرازی»، وجود استبداد حاكم در ایران را مطرح كرد. برخی بر این باورند كه این نامه در صدور فتوای مشهور تحریم تنباكو به وسیله آیت الله میرزای شیرازی نقش بزرگی داشته است.
این اندیشمند سال های پایانی عمر خود را در عثمانی به سر برد، اما پس از آنكه خبر قتل ناصرالدین شاه به وسیله «میرزا رضا كرمانی» از شاگردان وی، به «سلطان عبدالحمید سلطان عثمانی» رسید، او از حضور سید جمال الدین اسدآبادی در این كشور برآشفت و دستور قتل وی را صادر كرد و سرانجام این بیدارگر آزادی خواه پس از سال ها تلاش برای اصلاح جامعه اسلامی و بیداری مسلمانان در برابر استعمار و استبداد در 18 اسفند 1275 خورشیدی درگذشت.
«علیرضا صدرا» استاد اندیشه سیاسی دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفت و گو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت بزرگداشت سیدجمال الدین اسدآبادی، گفت: وی بیدارگر شرق و جهان اسلام است و از بزرگ ترین مصلحان تا پیش از نهضت امام خمینی و در دوره معاصر به شمار می رود. او از 12 سالگی شاگرد «شیخ مرتضی انصاری» از مشهورترین فقیهان و مرجع شیعیان بود كه با هدایت آن بزرگوار متوجه استعمار و عقب افتادگی در جهان اسلام شد. بنابراین تصمیم گرفت تا با مدیریتی صحیح، تغییری بنیادین در این زمینه ایجاد كند.
استاد اندیشه سیاسی با بیان اینكه وابستگی و استعمار در جهان اسلام ناشی از فاصله گرفتن مسلمانان از اسلام حقیقی و وحدت بود، تصریح كرد: سیدجمال الدین اسدآبادی با مشاهده چنین شرایطی در جهان اسلام، حركت و نهضت بیدارگری خود را آغاز كرد. این حركت از دو جریان حكمت متعالی صدرایی و فقه متعالی «شیخ مرتضی انصاری» ریشه می گرفت، او در جریان نهضت سیاسی متعالی صدرایی به شارح حكمت متعالی و فیلسوف شرق مشهور شد. به گونه ای كه وی در پاسخ به نامه های منتقدان كه اسلام را مخالف توسعه و اخلاق می دانستند، ثابت كرد، این دین الهی، آیین توسعه، عقلانیت، حكمت و اخلاقیت است. برآیند این دو جریان سبب شد تا سیدجمال الدین اسد آبادی به عنوان بزرگ ترین پرچمدار بیداری اسلامی، دینی و سیاسی محسوب شود.
وی از اندیشه های سیاسی و اصلاح گرایانه این مبارز سخن گفت و بیان داشت: با توجه به اینكه سید جمال الدین اسد آبادی بازماندن جهان اسلام از توسعه را فاصله گرفتن مسلمانان از اسلام می دانست، به بازیابی ارزش ها، مفاهیم و مبانی اسلامی پرداخت كه این بازگویی به انقلاب مشروطیت منجر شد تا انقلاب اسلامی كه نهضت بازسازی به شمار می رود، در سیری تكاملی ادامه یافت. سیدجمال الدین اسدآبادی بر این باور بود كه بسیاری از ارزش ها و مفهوم های اسلامی به درستی به وسیله مردم تبیین نشده اند، به عنوان نمونه صبر در اسلام این گونه تعریف نشده است كه استعمار بر كشوری غلبه كند و مردم اعتراض نكنند، در حالی كه صبر در واقع انقلاب، تلاش و تدبیر به شمار می رود تا ملت همیشه بیدار، بتوانند عزت خویش را به دست بیاورند و به این صورت جهان اسلام توسعه یابد، استقلال و وحدت پیدا كند و در این مسیر در برابر استعمار خارجی و استبداد داخلی پایداری و مقاومت داشته باشد، بنابراین صبر جنبه ای انقلابی و پویا دارد.
علیرضا صدرا با بیان اینكه سید جمال الدین اسدآبادی در ایران و جهان اسلام و شرق تغییرهای اصلاحی بسیاری را ایجاد كرد، اظهار داشت: او سبب تحول اندیشه ضد استعماری، اصلاح گری، نواندیشی و نوخیزی در جهان اسلام و ایران شد كه نهضت مشروطیت نیز برگرفته از آموزه های این مصلح آزاده به شمار می رود. با توجه به اینكه وی آثار كمی از خود به یادگار گذاشته اما اثرهای او تاثیر بسیاری در زمینه نوگرایی علمی، حكمی، اصلاح گرایانه و اجتهادی داشته است. مهم ترین اثر وی رساله نیچریه محسوب می شود كه از نیچرالیزم یعنی طبیعت گرایی الهام می گیرد و براین باور است كه غرب به توسعه طبیعی دست یافت و این پیشرفت متعالی نیست. بنابراین هنگامی كه جهان اسلام با توسعه طبیعی رو به رو شد و طبیعت گرایی در ذات و منافع مادی آنها رخنه كرد، در بسیاری موارد نه تنها پیشرفت نكرد، بلكه به گذشته بازگشت. به این دلیل وی درباره این تفكر طبیعی گرایی و مادی به مسلمانان هشدار می دهد.
استاد اندیشه سیاسی در ادامه افزود: اثر ارزشمند دیگر او كتاب العروه الوثقی به شمار می رود كه همان مقاله هایی است كه این هدف در روزنامه عروه الوثقی منتشر می شد، وی در این كتاب با خیزش اصلاحی و اسلامی به آگاه سازی مسلمانان می پردازد كه این هدف با شكل گیری انقلاب مشروطیت و پیروزی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست.
وی هدف های این سیاستمدار را ایجاد اتحاد اسلامی در جهان اسلام دانست و بیان داشت: سیدجمال الدین اسدآبادی به دنبال این امر بود تا بتواند در جهان اسلام حكومتی واحد و مستقل تشكیل دهد، به آن معنا كه كشورهای اسلامی بتوانند وحدت در كثرت و كثرت در وحدت را تجربه كنند. به عنوان نمونه ایران، مصر و عراق هر كدام حكومت خود را داشته باشند، اما تمامی این كشورها به عنوان یك ایالت متحده اسلامی درآیند و اتحادیه جهانی اسلامی از حكومت های مستقل و متحد تشكیل دهند و مركز این ائتلاف وحدت گرایانه در مكه و مدینه به سبب تقدسی كه در این مكان ها وجود دارد، ایجاد شود.
علیرضا صدرا درباره نقشه بیگانگان برای از میان برداشتن سیدجمال الدین اسدآبادی، اظهار كرد: بزرگ ترین توطئه انگلیس، خنثی سازی فعالیت های این منادی وحدت به وسیله عوامل داخلی خویش در ایران، تركیه، مصر، هند و افغانستان بود، به همین دلیل با استفاده از مهره های خویش، سبب شد تا سرانجام در تركیه، این مبلغ اندیشه اتحاد اسلام به شهادت برسد. ترس بیگانگان از وی به آن دلیل بود كه مردم در این كشورها از این سیاستمدار دعوت می كردند تا برای آنها سخنرانی كند، اما سردمداران قدرت هنگامی كه سخنان او را درك می كردند، متوجه می شدند، این روشنگری ها، سبب تضعیف حكومت های استبدادی می شود و منافع آنان را تهدید می كند.
استاد اندیشه سیاسی در پایان اندیشه های سیدجمال الدین اسدآبادی را در جامعه كنونی نیز تاثیر گذار دانست و گفت: اندیشه های او همچون پایه و پلكانی است كه هر پله، پایه ای برای پله بعدی محسوب می شود كه سرانجام آن به انقلاب اسلامی می رسد. اگر آثار شهید مرتضی مطهری بررسی شود، تداوم نهضت علمی، حوزوی و دانشگاهی را مشاهده خواهیم كرد كه این اندیشه ها به دنبال تفكرهای سید جمال الدین اسدآبادی ایجاد شد، تمامی مسائلی كه در اثرهای وی نوشته شده، برگرفته از اندیشه های این مصلح آزاده است. بنابراین اندیشه او به گونه ای روشنگرانه بود كه تا نهضت امام خمینی از نظر سیاسی و اصلاحی تداوم یافت. در حقیقت اندیشه بازنگری سیدجمال الدین اسدآبادی به بازخیزی در انقلاب اسلامی تبدیل شد و به مرحله كمال و پختگی رسید. اینك انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگوی توسعه و تمدن اسلامی به شمار می رود. سیدجمال الدین اسدآبادی از ابتدا اتحاد جهان اسلام را مطرح كرد كه اكنون نیز این اندیشه ها در برخی از حوزه های دینی و اسلامی نیز به كار برده می شود.
*گروه اطلاع رسانی (فاطمه مهدوی)
پژوهشم**9128**2002**9131
تهران- ایرنا- «سیدجمال الدین اسدآبادی» بیدارگر جهان اسلام بود؛ سردمدار خیزش اصلاحی كه با اندیشه های روشنگرانه ی خویش توانست رهگشای مردم زمانه اش برای رهایی از استعمار و استبداد شود.