به گزارش خبرنگار ايرنا، يكي از آئين هاي سنتي و باستاني كردستان جشن نوروز است كه با برگزاري مراسم هاي ويژه اي در اين منطقه از ايران جشن گرفته مي شود.
قوم كرد به عنوان يكي از اقوام اصيل ايراني، اين جشن باستاني و كهن را با شكوه خاصي همه ساله برگزار كرده و در بزرگداشت آن آداب و رسوم ويژه اي را برپا مي دارد كه نشانگر سابقه تاريخي و فرهنگي اين قوم است.
مردم كردزبان اين منطقه از يك ماه پيش از عيد به پيروي از سنت گذشتگان با كاشت دانههايي مانند گندم، نخود، عدس و كنجد در بشقاب ها و ظرف هاي گوناگون به استقبال از اين عيد مي روند.
از جمله مهمترين آئين هائي كه مردم اين خطه در اين ايام برگزار مي كنند، آئين سنتي و كهن هه لاوه ملاوه و كوسه گردي است كه چند سالي است با استقبال گسترده اي از سوي مردم در شهر و روستاهاي مختلف برگزار مي شود.
آيين ديرينه هه لاوه ملاوه از جمله آئين هايي است كه ويژه مناطق كردنشين است و در روزهاي پاياني سال برگزار مي شود به طوري كه در اين مراسم كودكان و نوجوانان بازيگران اصلي اين آئين هستند.
در اين آئين اغلب كودكان به در خانه ها رفته و با كوبيدن آن به زبان كردي مي گويند: هه لاوه ملاوه پسرتان داماد شود يا دخترتان عروس شود كه پس از آن صاحبخانه هديه اي به آنها مي دهد كه در قديم بهترين هديه اي كه مي توانستند بگيرند تخممرغ بود.
تخم مرغ به آن دليل بهترين هديه محسوب مي شده و بسيار باارزش بوده كه نمادي از نوزايي و زندگي دوباره است به طوري كه حتي در غذايي كه در آن ايام درست مي كنند، اغلب از تخم مرغ استفاده مي شود.
در اين آيين اغلب دسته هاي دو و يا چند نفري از كودكان در خانه ها را مي زنند و قبل از آن كه صاحبخانه جويا شود كه چه كسي است، همگي با هم فرياد مي زنند: هه لاوه مه لاوه، بيستاني سوور و ساوا، كورتان ببي به زاوا، كچ تان نه بي به چاوا، شتيك مان بو بخنه بن تاوا (هه لاوه مه لاوه، بوستان تان سرسبز و آباد، پسرتان داماد شود، دخترتان چشم نخورد، چيزي برايمان بياور )
در اين آيين كه هم اكنون بيشتر در مناطق روستايي ديده مي شود و چند سالي است در مناطق شهري نيز رواج پيدا كرده است، كودكان حتي از خانه خودشان نيز مي توانند هديه بگيرند و سپس راهي ساير خانه ها شوند.
اگر كودكان بخواهند هداياي بيشتري از صاحب خانه بگيرند، عبارت هلاوه ملاوه را چند بار ديگر مي گويند و صاحبخانه نيز دوباره به آنها هديه مي دهد.
يكي از اعضاي خانواده هدايايي نوروزي را كه روي سيني يا داخل يك سبد قرار دارد، در بين كودكان توزيع مي كند و سال نو را به آنها تبريك مي گويد.
اين آيين كه روز قبل از آغاز سال نو در بيشتر مناطق شهري و روستايي برگزار مي شود، حال و هواي ديگري به اين مناطق مي بخشد.
چند روز پيش از آغاز اين آيين در بسياري از مغازه هاي سطح شهرها و روستاهاي مختلف وسايل مخصوص اين آئين به فروش مي رسد كه اغلب شامل سبد، بيسكويت، آب نبات، شيريني، تخم مرغ رنگ شده و سكه است.
هه لاوه ملاوه از ساعات اوليه صبح روز پاياني سال شروع مي شود و تا غروب ادامه مي يابد و طبق يك باور قديمي صاحبخانه هايي كه براي كودكان خود هه لاوه ملاوه تهيه نكنند، در سال نو خير و بركت وارد خانه آنها نمي شود.
تفاوتي كه اجراي اين آئين در مناطق شهري و روستائي دارد آن است كه در مناطق روستايي كودكان اغلب از روي پشت بام سبدي را با طناب به منازل مردم آويزان مي كنند و پس از گفتن هه لاوه ملاوه از صاحبخانه درخواست هديه مي كنند بدون آنكه خود را به صاحبخانه نشان دهند و سپس سبد هدايا را بالا مي كشند ولي در شهرها كودكان و نوجوانان كه برخي از آنها صورت هايشان را پوشانده اند، پس از گفتن هه لاوه ملاوه از صاحبخانه درخواست هديه مي كنند كه هديه بيشتر آنها سكه و پول است.
كودكان در اين روز با كوله باري از هداياي مردمي به خانه مي روند و هداياي جمع آوري شده را نشان ديگر افراد خانواده مي دهند.
از ديگر آئين هاي پيشينه دار كه شب قبل از تحويل سال نو برگزار مي شود، مراسم 'كوسهگردي' ، 'رسم كوسه' يا 'كوسه به داس' است كه اقوام مختلف كرد در بزرگداشت عيد نوروز اين جشن باستاني را برپا مي دارند كه اين امر نيز نشانگر سابقه تاريخي و فرهنگي اين قوم است.
مشابه اين مراسم نيز در مناطق آذري زبان وجود دارد كه از آن به عنوان 'كوسه گلين' ياد مي شود.
اين مراسم از جمله بازيها و نمايشهائي است كه به عنوان مقدمه نوروز و توسط يك گروه چهار تا شش نفره برگزار ميشود.
اجراكنندگان اين رسم معمولا شامل كوسه، توبره كش، ني زن، محافظ كوسه يا دوگه و نيز مردي است كه طناب دور گردن كوسه را در دست نگه مي دارد.
در اين مراسم يك فرد جوان يا ميانسال نقش كوسه را بر عهده مي گيرد كه لباس كردي محلي ژنده و شلخته اي پوشيده و صورتكي از جنس نمد كه داراي دو شاخ نمدي است به صورت مي زند، ريش و سبيلي از پشم گوسفند براي خود تهيه مي كند تا شبيه بز در مي آيد و بالشتك كوچكي نيز همانند دمبه در پشت خود تعبيه مي كند و جاجيمي نيز برپشت خود انداخته و چند زنگوله و يك يا دو داس نيز در دست مي گيرد.
اين رسم در واقع به مناسبت زنده شدن زمين، راندن درد و بلا و به نوعي پيام آور بهار در شب قبل از تحويل سال نو برگزار مي شود.
در اين مراسم كوسه در حالي كه داس در دست دارد به راه مي افتد و فرد ديگري با طنابي كه به گردن كوسه بسته شده، او را به دنبال خود مي كشد.
كوسه زنگوله ها را به صدا درمي آورد و به اتفاق مشايعت كنندگان وارد منازل مردم مي شود.
در خلال برگزاري اين مراسم و در ميان راه برخي با او شوخي مي كنند و كوسه عصباني شده و با داس خود به سوي آنها حمله ور مي شود و فرد ديگري كه ني مي نوازد، كوسه را همراهي كرده و اشعاري مي خواند، در اين حال كوسه روي زمين مي نشيند هر از گاهي كوسه جست و خيزي مي كند و دمبه اش را بالا و پائين مي اندازد كه همين امر موجب شادي و خنده مشايعت كنندگان مي شود.
فرد كوسه با نواختن سازهاي محلي از جمله دف، دهل و سورنا پس از آن كه وارد حياط خانه هاي مردم مي شود تا زماني كه صاحبخانه هدايايي به گروه ندهد، حياط را ترك نمي كند و گروه نيز در اين مدت با نواختن سازهاي محلي كوسه را براي اصرار به گرفتن هداياي بيشتر تشويق مي كنند.
اين آيين بيشتر در مناطق روستايي انجام مي شود و ارزش هدايايي كه به گروه كوسه داده مي شود، از هداياي هه لاوه ملاوه بيشتر است.
هر گروه بر اساس سليقه خود كوسه را آماده مي كنند و برخي آن را شبيه پيرمردي با موهاي سفيد، عروس و داماد، شبيه ميمون و ديگر حيوانات آماده مي كنند و بخشيدن هداياي بيشتر از طرف صاحبخانه به گروه نشانه رضايتمندي او از سليقه آنها در آماده كردن كوسه است.
مراسم كوسه گردي گاهي اوقات تنها توسط دو نفر اجرا ميشود كه يكي را كوسه و ديگري را زن كوسه مينامند.
كوسه لباس مضحك و گشاد و كوتاهي ميپوشد و ريش و سبيل انبوهي گذاشته و با كلاه بلند و شاخ بر سر و آويختن زنگولهاي بهدور گردن خود، بههمراه زن كوسه كه لباسي زنانه ميپوشد و به نحو مضحكي آرايش كرده در كوچهها و معابر به راه افتاده و موجب خنده و شادي مردم مي شود.
بيشتر مردم اين خطه در غروب آخرين روز سال و يا در اولين غروب سال نو نيز آتش عيد نوروز را برپا مي كنند و در كنار آتش كه با تنها با چوب شعله ور شده، به دعا و راز و نياز با خدا مي پردازند و گاهي چند همسايه و يا تمامي محله دور يك آتش جمع مي شوند و از همديگر حلاليت مي طلبند.
برخي از جوانان نيز از روي آتش مي پرند و بر اين باورند كه تمامي مشكلات و گرفتارهاي آنها در سالي كه سپري شده همراه با اين آتش مي سوزد و از بين مي رود.
شهرستان مهاباد يكي از شهرهاي كردنشين جنوب آذربايجان غربي به شمار مي رود كه ساكنان آن به زبان كردي سوراني با لهجه مُكري يا مكرياني تكلم كرده و داراي مذهب سني شافعي هستند.
گزارش از: منوچهر صمدي
6185/1905
مهاباد- ايرنا- مردم كردزبان مهاباد در جنوب آذربايجان غربي با برگزاري آئين سنتي و كهن هه لاوه ملاوه و كوسه گردي به استقبال عيد باستاني نوروز رفتند.